کد خبر: ۱۲۴۴۸۷
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۱:۴۳

برخی سیاسیون می‌خواهند مطابق نظر آنها رمان بنویسیم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: اگر من «هری پاتر» را می‌نوشتم طنابی گردنم می‌انداختند و می‌گفتند مکتب جادوگری راه انداخته‌ای...اگر «عامه‌پسند» یعنی اینکه مردم آثار یک نویسنده را دوست دارند پس سعدی و شکسپیر هم عامه‌پسندند! 

رمان «بهانه‌ای برای ماندن» نوشته‌ حسن کریم‌پور در پنجمین نشست از مجموعه نشست‌های نقد آموت توسط «ر.اعتمادی»، نویسنده‌ و محمد مطلق، منتقد و روزنامه‌نگار نقد و بررسی شد.

رمان «بهانه‌ای برای ماندن» به قلم حسن کریم‌پور اغلب براساس واگویه‌ها و دیدگاه‌های راوی‌های متعدد داستان درباره وقایع و در پی کنجکاوی‌های یک خبرنگار، براساس روابط میان یک خواهر و برادر نوشته شده است. داستان رمان بر محور نگاه خاص راوی به توصیف ماجراهای کتاب شکل گرفته که در شرح‌هایی خاطره‌گونه و در مواقعی شاعرانه روایت شده‌اند.

کریم‌پور درباره این کتاب گفته است: «تا به حال داستان‌های زیادی درباره روابط میان زن و مرد نوشته شده، ولی به رابطه عاطفی که ممکن است میان یک خواهر و برادر وجود داشته باشد، کمتر پرداخته‌ایم. در این رمان خانواده‌ای از فقر به ثروت و خوشبختی می‌رسد، ‌به گونه‌ای که شاید برخی خوانندگان پایان این کتاب را مبتنی بر تبعات حسن نیت این خواهر و برادر نسبت به یکدیگر تلقی کنند.»

حسن کریم‌پور این روزها در حال نگارش رمانی تاریخی با نام «سرداران تاریخ» است که به گفته خودش نگارش آن براساس سفرهای او به نقاط مختلف دنیا و مستنداتی است که تا به حال 14 سال به طول انجامیده و به زندگی اجتماعی و سیاسی جنگجویان ایرانی از زمان هخامنشی تا دوران معاصر و سرداران جنگ تحمیلی می‌پردازد.

«خوابى در هیاهو، نقشى بر تصویر دیگر، خیال عشق، وسوسه‌ خانه مادربزرگ، باغ رؤیاها، من محکوم مى‌کنم، کیش گم‌کردگان، مرهمى بر زخم کهن، از دیارى به دیار دیگر و آن سوى نیزار» رمان‌هاى دیگر حسن کریم‌پور (متولد 1327 در سعادت‌شهر شیراز) هستند.

بنابر گزارش خبرآنلاین، «ر. اعتمادی» در این نشست با اشاره به اینکه رمان یکی از عوامل پایه گذار جامعه مدنی و امروزی است، گفت: «رمان به مردم عادی هویت داد. تا قبل از پیدایش رمان؛ کتاب‌ها درباره پادشاهان و خدایان بود و مردم عادی در صفحه کتاب‌ها نمی‌آمدند و به آنها توجه نمی‌شد اما با خلق رمان؛ قهرمانهایی از جنس مردم به وجود آمد. رمان در نو کردن جامعه بشری نقش دارد و به همبن دلیل است که حیاتش با مشکلاتی مواجه است و به ویژه طیف سنت‌گرا با رمان مشکل دارند.»

به گفته وی؛ رمان هم دردها و هم تصویری از آینده را منعکس می‌کند و به واسطه همین ویژگی است که گروهی از سنت گرایان با این سبک مشکل دارند.

ر. اعتمادی ادامه داد: «پیش از سال 1320 افرادی چون جمالزاده در حوزه خلق رمان تلاش هایی را انجام دادند اما در سال 1320 بود که با رمان نویسی به شکل موجود آشنا شدیم. رمان از غرب آمده و از همین رو قواعد خاص خود را دارد مانند هواپیمایی که از کشورهای غربی داخل کشور شد و نمی توانستیم اجزاء آن را تغییر دهیم چون اصول و قواعد خود را داشت؛ رمان نیز با همان ساختار وارد کشور شد.»

این نویسنده رمان‌های عامه پسند معتقد است که از سال 1320 به بعد به دلیل شرایط خاص حاکم در ایران و حضور متفقین؛ تفکر و نگاه خاصی بر رمان حاکم شد. در آن زمان ایدئولوژی کمونیست حاکم بود و کشور ما نیز در همسایگی کشوری بود که مرز مشترک زیادی با یک کشور کمونیستی داشت و از آنجا که این کشور می خواست ایدئولوژی خود را در فضای داستان و رمان نیز حاکم کند تمام تلاش خود را انجام داد تا رمان بر اساس آنچه می خواهد در ایران قوام بگیرد و برای اینکار نیز از حزب توده استفاده می کرد.

اعتمادی توضیح داد: «حزب توده بر اساس نوع تفکر کمونیستی حاکم تنها رمان هایی را در لیست قابل قبول خود قرار می داد که در راستای آن ایدئولوژی باشد به همین دلیل به بسیاری از نویسنده هایی که این نوع تفکر و ایدئولوژی در آثارشان منعکس نمی‌شد برچسب ابتذال خورده می شد یا مهر سکوت بر لبانشان زده می شد. این تفکر باعث شد بسیاری از افراد بااستعداد از صحنه خارج شوند یا دیگر دنبال نوشتن نباشند.»

وی در بخش دیگر این نشست به بررسی پاورقی نویسی پرداخت و گفت: «ما پاورقی نویسان خوبی داشتیم که مردم به آثار و نوشته های آنها علاقمند بودند مانند حسینقلی مستعان. زمانی که پاورقی وی با عنوان «شهر آشوب» منتشر می شد مانند امروز که مردم برای تماشای یک فیلم هیجان‌زده هستند یا به خاطر تماشای یک سریال خیابان ها را خلوت می کنند برای خواندن آن پاورقی هیجان عجیبی داشتند اما متاسفانه به آنها مبتذل نویس گفتند.»

اعتمادی با اشاره به اینکه داستایوفسکی و همینگوی نیز پاورقی نویس بودند درباره ویژگی پاورقی نویسی اینگونه توضیح داد: «برای پاورقی نویسی باید قلمی داشته باشید که انبوهی از مردم را به دنبال خود بکشانید. اگر عامه‌پسند به این معناست که مردم آثار یک نویسنده را دوست دارند پس سعدی و شکسپیر هم عامه‌پسند هستند.»

این نویسنده عامه پسند معتقد است: «ما در زمینه رمان دارای مشکلات بسیاری هستیم. گروههای سیاسی نیز این میان وجود دارند که می خواهند در خط و مطابق سلایق آنها رمان پیش برود و اگر اینطور نباشد برای آن اثر ارزش رمان قائل نیستند حتی اگر صدها بار تجدید چاپ شود. این امر باعث شده رمان روز به روز قدرت خود را از دست بدهد. البته باید گفت که وضعیت کتاب و نشر نیز در کشور بسیار غم انگیز است در کشوری با 70 میلیون جمعیت که تعداد بسیاری از آنها را افراد تحصیلکرده تشکیل می دهد تیراژ کتاب 1500 تا 2 هزار نسخه است در حالیکه در گذشته اینطور نبود.»

وی ادامه داد: امروز برای توجیه کمبود تیراژ به ورود اینترنت در کشور اشاره می‌کنند اما مگر در امریکا یا سایر کشورهای اروپایی اینترنت وجود ندارد اما در همین کشورها وقتی وارد کتابفروشی ها می شوید جایی برای ایستادن وجود ندارد برای اینکه عده بسیاری برای خرید یا حتی مطالعه کتاب به آنجا مراجعه می کنند. کتابفروشی ها طوری طراحی شده که فضایی هم برای مطالعه در نظر گرفته شده و افراد با آرامش می توانند کتابی را انتخاب کنند و همانجا بخوانند بدون اینکه آن را بخرند در حقیقت در این کتابفروشی ها هم امکان مطالعه و هم خرید فراهم شده است و نسل جوانشان نیز مشتاق مطالعه و خرید کتاب است و گویای این امر تیراژ کتابهایشان است.»

به گفته اعتمادی مشکل ما این است که ادبیات و رمان در کشور ما متولی پیدا کرده است؛ عده ‌ای می گویند اثری مطابق با تفکر و نظر ما رمان است و گروه دیگر چیزی دیگر در حالیکه امروز موضوعی به نام چپ و راست در دنیای ادبیات وجود ندارد. گروهی هم در این میان هستند که می گویند رمان باید به خواننده خود درس بدهد در حالیکه خود رمان درس است. سختگیری های افراطی در این حوزه وجود دارد به عنوان مثال اگر من «هری پاتر» را می نوشتم طنابی بر گردنم می انداختند و می گفتند مکتب جادوگری راه انداخته ای در حالیکه این مسائل در دنیای رمان مطرح نیست مردم کتابی را می خرند که آن را بپسندند و به این مسائل نیز کاری ندارند.

وی ادامه داد: «این چهارچوب های افراطی در دنیای رمان وجود ندارد و اگر اثری هم خلق شود که پا را فراتر از ضوابط اخلاقی بگذارد از آن شکایت می شود و دادگاه است که تشخیص می دهد این اثر دارای مشکل است یا خیر و اگر این طور باشد از چاپ آن جلوگیری می کند نه اینکه هر کسی بر اساس سلایق و نظر خود بگوید اثری قابل قبول است و اثری غیر قابل قبول.»

اعتمادی با ابراز تاسف از اینکه ما در خصوص آثار ادبی تنها به این موضوع عادت کرده ایم که آن اثر را بکوبیم، گفت: در کشور ما هر کسی به خود اجازه می دهد که درباره هر مسئله ای اظهار نظر کند و نظر خود را نیز سند قرار دهد. وقتی اعلام می کنیم اثری مناسب نیست برای آن باید دلایل کافی ارایه دهیم وگرنه حق قضاوت در مورد آن را نداریم.»

بنابر این گزارش محمد مطلق به عنوان دیگر سخنران این نشست با اشاره به اینکه تعریفی که از اعتمادی در خصوص رمان شنید کاملترین تعریف از این حوزه است، گفت: «در گذشته تاریخ پرچم ثروتمندان بود و مردم عادی خیلی در تکوین و تالیف تاریخ نقشی نداشتند در همین دوران است که افراد تحصیلکرده با پرچم «رمان» به جنگ تاریخ می روند.»

به گفته وی رمان یک سنت غربی است. «پاموک» معتقد است «رمان اساسا یک محصول غربی است» و یکی از دلایل این امر سنت «اعتراف» است. وقتی وارد زاویه پنهان طبقه قدرت می شوید باید اعتراف کنید. تفاوت تمدن غرب و شرق هم در همین «اعتراف» است. سنتی که آنها دارند و هر یکشنبه نزد کشیش می روند و به گناهان و اعمال خود اعتراف می کنند در حالیکه سنت شرق «تقیه» است.

مطلق با اشاره به اینکه رمان یک توده بی شکل است که حساسیت ها و وسواس هایی که در شعر وجود دارد در آن جایی ندارد، گفت: «این توده بی شکل مانند یک زمین پست است که شعر و تاریخ آن را محصور کرده اند و به این زمین پست سرازیر می شوند و گاهی نیز آن را تبدیل به یک باتلاق می کنند.»

وی با تاکید بر اینکه باید وسواس نوشتاری را در رمان کنار گذاشت، تاکید کرد: «باید قوانین و قواعد را بشناسیم و در خلق رمان پا را از آن فراتر بگذاریم. البته اینکه قواعد و قوانین را کنار بگذاریم یا فراتر از آن برویم دو مقوله جدا از هم هستند.»

مطلق در خصوص رمان «بهانه ای برای ماندن»نیز گفت: «در خصوص این رمان سوالی مطرح می شود و آن اینجاست که چرا با وجود تمام شلختگی هایی که در نثر رمان وجود دارد می تواند یک رمان موفق از نظر فروش باشد. در جواب باید گفت که میان رمان عامه پسند و عوام پسند تفاوت وجود دارد. این کتاب عامه پسند نیست چون نویسنده در انشای جملات دچار مشکل است مانند آن است که وارد خانه ای می شوید که نما و دکوراسیون آن خراب است حتی اگر به شما بگویند این ساختمان در برابر زلزله 9 ریشتری مقاوم است به دلیل نبود زیبایی ظاهری هرگز وارد آن نمی‌شوید؛ این همان اتفاقی است که در این رمان رخ داده است.»

وی تاکید کرد: «رمان با حرف اضافه «در» آغاز می شود: «در فضای قهوه خانه که روی هم به پنجاه شصت مترمربع نمی رسید قریب سی چهل نفر روی سکوهای کوتاهی که با گلیم و فرش های مندرس و بعضی حصیر فرش شده بود چمباتمه زده و به شکستن تخمه و کشیدن سیگار و قلیان مشغول بودند....»؛ شروع رمان با حرف اضافه بی توجهی نویسنده آن را نشان می دهد در ادبیات ژورنالیستی این یک خطاست و معمولا جملات با حرف اضافه شروع نمی شود؛ نکته اینجاست که در همین پاراگراف «فعل» هم وجود ندارد یا این جمله «غروب آن روز کم‌کم شامه‌ام از بو پر و طولی نکشید بر اعصابم مسلط شدم و به ستون چوبی که قسمت پایین آن چرک و بالاتر حتی تا سقف پر بود از نقاط سیاه رنگ که یادگار مگس های تابستان بود.» این جمله یعنی چه؟»

مطلق با تاکید بر اینکه اگر تلاش شود زبان داستان را به زبان ژورنالیستی تبدیل کنیم مشکلی در ادبیات به وجود نمی آید چرا که زبان ژورنالیستی یک زبان شسته و رفته و بدون اضافات است؛ گفت: ا«ینکه صحبت از آوردن حرف اضافه در ابتدای جمله و ضعف اینکار از نگاه ادبیات ژورنالیستی بود مثالی بود بر اینکه باید ابتدا به اصول و قواعد زبان فارسی احترام بگذاریم و این همان شناخت قواعد و اصول است و پس از آن اگر می توانیم پا را فراتر بگذاریم. نکته ای که در این رمان رعایت نشده است و احساس می کنم نویسنده یا دستور زبان فارسی را بلد نیست یا سهل انگاری می کند.»

این منتقد ادامه داد: «روایت کننده داستان باعث شده که خواننده را پس بزند. رمان یا با اول شخص مفرد یا با سوم شخص روایت می شود و اینها با هم تفاوت‌هایی دارد. روایت کننده اول شخص جنبه نمایشی به اثر می دهد و سوم شخص رمان را «روایت» می کند. «روایت» متعلق به زمان گذشته است و «من» زمان حال را نزدیک می کند؛ اما «من» راوی مشکلاتی دارد و آن این است که خواننده احساس می کند دروغ می گویی چون این قضاوت راوی از رویدادهاست و ممکن است از نگاه و قضاوت خواننده نباشد مگر اینکه «من» روای آنقدر بزرگ باشد که خواننده آن را قبول کند که در این اثر این اتفاق نیفتاده است. زمانی که با نویسنده طرف هستیم نویسنده باید آنقدر محتاط باشد که قضاوتی از خود در داستان ارایه ندهد.»

به گفته وی در رمان «بهانه ای برای ماندن» استفاده از راوی «من» به شکلی بوده که خواننده را پس می زند و کریم پور در خلق این رمان ظرافت هایی که در روایت اول شخص باید رعایت شود را رعایت نکرده است در کنار این مسئله که ما در جای جای داستان با راوی های مختلفی مواجه هستیم و در بخشی از رمان آنقدر زبان و ادبیات شسته و رفته و فاخر است و در بخش دیگر ادبیات این قوام و اصول را ندارد.

به گزارش خبرآنلاین، حسن کریم پور، نویسنده رمان «بهانه ای برای ماندن» نیز در دفاع از سبک خود در روایت این رمان اینگونه توضیح داد: «من نویسنده جملات را بنا بر معلومات قهرمان های داستان می نویسم؛ جایی با ادبیات فاخر و در جای دیگر به نوع و سبک دیگر. اگر ادبیات رعایت نشده است با علم به این بوده که قهرمان داستان نمی توانسته ادبیات را رعایت کند؛ یک ناخدا نمی‌تواند مانند یک فیلسوف صحبت کند و قاعدتا به اندازه معلومات خود سخن می‌گوید.

در بخش دیگری از این نشست ر. اعتمادی با اشاره به اینکه فرصتی نداشته که تمام این رمان را بخواند و تنها 40 صفحه از آن را مطالعه کرده است و بر اساس آن به نقد آن می پردازد، گفت: «رمان باید دارای محتوا و فرم باشد؛ رمانی که فقط محتوا داشته باشد و فاقد فرم و یا برعکس آن کار ضعیفی است. زمانی که کتاب «شی ایرانی» خود را نوشتم آن را برای نقد برای آقای جمالزاده فرستادم و نقدی که ایشان بر کتاب داشتند در 7-8 ستون روزنامه اطلاعات منتشر شد چون به نوعی توصیه ای برای همه نویسندگان ایرانی بود و آن اینکه دیالوگ‌ها را چرا به لهجه تهرانی می نویسند و تاکید داشت که باید فارسی بنویسیم؛ فارسی کامل تا همه افراد با هر نوع گویش و لهجه ای بتوانند اثر را بخوانند.»

وی تاکید کرد: «البته بسیاری این نظر را نمی پسندند و اثر خود را با دیالوگ های شکسته روایت می کنند اما در تمام این موارد باید دو نکته رعایت شود تا رمان؛ رمانی موفق باشد و آن همان محتوا و فرم است.»

اعتمادی با اشاره به اینکه کریم پور در توصیف زندگی مردم به ویژه روابط خانوادگی توانسته تصویر خوبی ارایه دهد، گفت: «این یکی از نکات مثبت این رمان است اما رمان زبان فاخر خود را دارد و جنبه ادبی و زیبایی اثر باید در آن رعایت شود.»

مطلق نیز در شرح نکات مثبت این اثر اینگونه توضیح داد: «با وجود این نکات منفی و سهل انگاری نویسنده در رعایت قواعد و اصول ادبی، نکته مثبت این رمان این است که در آن تقلب وجود ندارد. با اینکه ظاهر خانه مناسب نیست و حتی در برابر حوادث هم مقاوم نیست اما این احساس خانه بودن را به خواننده منتقل می کند.»

در پایان نشست حسن کریم پور درباره هدف خود از نگارش این رمان نیز گفت: احساس کردم که میان خواهر و برادر در جامعه امروز نوعی قهر وجود دارد و آنها با هم خوب نیستند. در هیچ رمانی هم به ارتباط و رابطه میان آنها اشاره ای نشده است. عشق و ارتباط صمیمانه تنها میان دو غریبه نیست می تواند میان دو خواهر و برادر نیز وجود داشته باشد و آن دو یکدیگر را صمیمانه دوست داشته باشند بر این اساس بود که آغاز به نوشتن این رمان کردم.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین