آفتابنیوز : آفتاب: به گفته نویسندگان "قهوه تلخ" این فقط اختلافات سازندگان سریال قهوه تلخ با مسئولان صدا و سیما نبود كه این مجموعه طنز تاریخی را از سریالی تلویزیونی به اثری برای شبكه نمایش خانگی تبدیل كرد، بلكه علاوه بر آن مخالفت مسئولان جامجم با طنز درباره دوره قاجار، داستان قهوه تلخ را به سالها قبل از آن برد؛ سالهایی كه اطلاعات تاریخی چندانی از رخدادهای آن وجود ندارد و همین امر خشایار الوند و امیرمهدی ژوله، نویسندگان سریال قهوه تلخ را به نقل داستانی در محدوده زمانی سالهای ۱۱۹۸ تا ۱۲۰۳ ترغیب كرد تا به گفته آنها در بیمكان و زمانی، عنصر تخیل را با تاریخ ممزوج كنند و درباری خلق كنند و شاهی را به تصویر بكشند كه كاریكاتوری از شاهان قاجار است.
نویسندگان قهوه تلخ در گفتوگو با "تاریخ ایرانی" مطالب دیگری هم در خصوص این سریال بیان میكنند كه در پی میآید:
• از زمان ساخت سریال باغ مظفر ایدهای مطرح بود كه پادشاهی قاجاری تعریف شود كه آنقدر عملكرد بدی داشته كه خاندان قاجار خودشان این شاه را از تاریخ حذف كردند؛ نوادگان قاجار علاوه بر حذف این شاه از تمام كتب تاریخی، هر مورخی كه درباره این شاه مینوشت را میكشتند و هر كسی كه دنبال كشف این شاه بود با خطر مواجه میشد، چون آبروی این خاندان میرفت. اتفاقا یكی از كسانی كه درصدد اطلاع از رخدادهای این دوره تاریخی است، با نوشیدن یك فنجان قهوه به همان دوره منتقل میشود و از نزدیك با وقایع آن دوره آشنا میشود و اینكه چه گذشته كه خاندان قاجار این شاه همخونشان را از تاریخ حذف كردند. با توجه به این ایده مطالعاتی كه ما از طریق كتاب و اینترنت داشتیم، معطوف به دوره قاجار بود، از قبل از قاجار تا چگونگی به قدرت رسیدن آقا محمد خان. در ابتدا قرار بود كار با تلویزیون انجام شود، اما تلویزیون از اینكه طنز ما درباره دوره قاجار باشد استقبال نكرد.
• دلیل عدم استقبال تلویزیون این بود كه میگفتند این سیاست دوره پهلوی بود كه قاجار را میكوبیدند تا بگویند ما خوبیم، ما اگر میخواهیم دورهای را نقد كنیم، باید دوره پهلوی را نقد كنیم. اما چون ما دنبال فضاها و رنگها و قصهها و ادبیات دوره قاجار بودیم، سعی كردیم این قصه را به قبل از قاجار بیاوریم كه هم آن مشكل حل شود و هم از فضای قاجاری زیاد دور نشویم. بنابراین آنچه میبینید اعم از طراحی لباس صحنه، گریمها و اسامی در واقع نوعی بازی با مناسبات و رفتار دوره قاجاری است، مشابه آنها نیست اما به آن فضاها نزدیک است، مثلا خیلی از اداراتی كه شكل گرفته متعلق به دوره اواسط قاجار است، منتهی ما تقدم و تاخر آن را تغییر دادیم كه ملات داستانی داشته باشد.
• ما یک مخبرالدوله سر سعدی در این سریال داریم، جهانگیر هدایت برادرزاده صادق هدایت كه مخبرالدوله زمان قاجار جد آنها است، انتقاد كرده كه جد ما آدم خوبی بوده، كمااینكه هنوز كه هنوز است اسمش را از روی چهارراه مخبرالدوله برنداشتند، چرا در سریال قهوه تلخ او را مسخره كردند؟ یعنی ببینید برای یک تشابه اسمی شكایت كردند، آن هم در این سریال كه اسامی بر اساس مشاغل آنها انتخاب شده و مخبرالدوله یعنی كسی كه خبر میآورد كه حالا این مخبرالدوله میتواند متعلق به زمان كریم خان باشد یا قاجار.
• یا یک خانمی شكایت كرده كه نام خانوادگی من دَوَلو است، از روزی كه قهوه تلخ آمده همه به من دُولو میگویند. در این حد هم كه ما بیزمان و بیمكان هستیم افرادی مدعی توهین سریال وجود دارند. حالا اگر سریال درباره دوره قاجار بود، الان همه نوادگان قاجار در داخل و خارج از كشور از ما شاكی میشدند. این دلیل اصلی همان بیمكان و بیزمانی بود، از طرفی ما احتیاج داشتیم دربار جعلی درست كنیم، شاهی كه خودش تاجگذاری كرده و خودش، خودش را شاه میداند، چون گرچه در این مقطع تاریخی دولت مركزی خیلی ثبات نداشته، ولی بهرحال عدهای شاه بودند كه نامشان در تاریخ ثبت شده مثل جعفر خان زند و دیگر اعضای خاندان زندیه كه هر چند صباحی یكی از آنها شاه میشد. نیاز داشتیم درباری مستقل از شیراز كه مركز حكومت بوده را در اینجا راه بیندازیم. این دو دلیل گرایش ما به داستانی بیزمان و بیمكان بود.
• اگر زندیه سر كار میماند، تاریخ ایران تفاوت میكرد. قومی بر سركار آمدند كه اصلا ایرانی نبودند، دلشان برای منابع و خاک و فرهنگ این كشور نمیتپید، به شدت كینهجو و انتقامجو بودند و تمام قراردادهای ننگین تاریخ در دوره قاجار بسته شده است.
• هر كدام از پادشاهان قاجار را كه تحلیل كنیم سمبل یک رذیلت اخلاقی بودند، آقا محمد خان خونخوار بود، ناصرالدین شاه زنباره بود. اتفاقات ناگواری در دوره قاجار در ایران رخ داد. دورهای بود كه قائم مقام فراهانی و امیركبیر كشته شدند، بسیاری از مصلحین از بین رفتند و علاوه بر آن خاک و منابع كشور از دست رفت.
• مستشار در سری آخر دو بار پیش روانپزشک رفته و هنوز برای مخاطب روشن نشده كه آیا او دیوانه است، اینهایی كه در دربار میبیند تصورات تاریخی و ذهن بیمار اوست، یا این اتفاقات واقعا افتاده و این حاصل توهم روانپزشک است. مستشار فردی است كه مشكل دارد و مانند پرندهای كه در قفس است سرش را به اینسو و آنسو میكوبد تا بتواند تغییری ایجاد كند كه ناكام میماند. خب اگر قرار بود ما در داستان از شخصیتهای مثبت استفاده كنیم، اولین سووالی كه از ما میپرسیدند این بود كه این شخصیت مثبت كیست، چرا جزو این یا آن قشر و صنف نیست چون افراد مثبت و فهمیده از نظر برخیها باید جزو فلان گروه و صنف باشند. اگر قائل به این شخصیتپردازی میشدیم دیگر نمیشد كمدی ساخت و كار طنز كرد. ما ۵ سال را در نظر گرفتیم از ۱۱۹۸ تا ۱۲۰۳ كه این حاكمان آنقدر عملكرد بدی داشتند كه محو شدند، خب اگر چهرههای خوب و فهمیدهای در آن مقطع بود ردی از آنها میماند و محو نمیشدند.
• واقعه تاریخی دیگری كه خیلی دور نیست و مستند آن هم موجود است ترور ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا كرمانی است. میرزا رضا پس از ترور و كشتن شاه بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت كه مفتشها متن آن بازجوییها را مستند كردند. هنوز بحث میكنند كه آیا میرزا رضا فردی سیاسی بود، ترور سیاسی بود، سید جمالالدین اسدآبادی از طریق میرزا رضا، ناصرالدین شاه را ترور كرد، یا فردی بود كه عمال دربار ناصرالدین شاه به پارچه فروشیاش رفتند و پارچه خریدند و پولش را هم ندادند و وقتی میرزا رضا برای طلب پول پارچهها رفت، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و به طویله انداختند، به عبارتی فردی بود كه درگیری مالی با یك درباری پیدا كرد و عقدهاش را با كشتن شاه خالی كرد. هنوز نمیدانیم كه نیت میرزا رضا سیاسی بود یا فردی، انتقامجویانه بود یا در جهت رهایی ملت. غیر از آن شما بروید كتاب تاریخ سوم راهنمایی سالهای ۵۶، ۶۶، ۷۶ و ۸۶ را با هم مقایسه كنید، در آنها روایتهای كاملا متضادی هست و مشخص است كه متولیان فرهنگی دورههای مختلف نگاه خودشان را در نقل تاریخ اعمال میكردند.
• من از افرادی كه تاریخ میدانند و میخوانند و سریال قهوه تلخ را میبینند، برای اینكه لذت ببرند میخواهم دانستههای تاریخیشان را قبل از فشار دادن دكمه پخش، كنار بگذارند. این كار را به عنوان یک اثر طنز با پس زمینهای از تاریخ نگاه كنند. اگر با ذهنیت و اطلاعات تاریخی خود به این سریال نگاه كنند ممكن است هزار ایراد و اشتباه پیدا كنند كه البته خیلی از آن دغدغه ما نبوده، خیلی از آنها عمدی بوده و یا بسیاری از آنها هم به علت ناآگاهی بوده است.