آفتابنیوز : آفتاب: در بخشی از این مصاحبه آمدهاست:
*به نظر میرسد خط فکری انتخابات مجلس نهم پیشزمینه انتخابات ریاستجمهوری باشد. در انتخابات مجلس هم دیدیم اصولگرایان با اصولگرایان رقابت کردند اما شنیدهها حاکی است اصلاحطلبان هم اتاق فکر تشکیل دادهاند و اقداماتی جهت حضور در انتخابات ریاستجمهوری را آغاز کردهاند و به دنبال کسب رای برای انتخابات ریاستجمهوری هستند اما با فضای پیشآمده بیشتر فکر میکنیم اصولگرایان با اصولگرایان رقابت کنند، گرچه اصلاحطلبان هم در جامعه وزنی دارند و از پایگاه اجتماعی برخوردارند اما در انتخابات مجلس حضور کمرنگتری داشتند و به همین واسطه قابل پیشبینی است که در انتخابات ریاستجمهوری هم خیلی فعال نباشند.
*اگر اصلاحطلبان هم حضور داشتند اصولگرایان این اختلافات را داشتند، به بیان دیگر اختلاف اصولگرایان در نوع تفکر صاحبان ایده و نظریه در این طیف است و نقش اصلاحطلبان در این اختلاف کم به نظر میآید. در اردوگاه اصولگرایان حالا اشخاصی نظریهپرداز هستند که تفاوت کلی در دیدگاه دارند و هر دو طیف هم از اصولگرایی سخن میگویند. اگر در این شرایط اصلاحطلبان هم حضور داشتند و فعالیت میکردند، شاید به جهت پرداختن به عملکرد آنها و رقابت با آنها بخشی از اختلافات اصولگرایان کمرنگ میشد اما مطمئنا اصولگرایان در دیدگاه اختلافاتی دارند و این اختلافات حالا شکل آشکارتری به خود گرفته است و شکل ایدهآل این است که راهی از این اختلافات به وجود بیاید تا عناصر تندرو کمرنگتر شده و تنها آنها که به اصل اصولگرایی پایبندند در اردوگاه اصولگرایی بمانند و نظریهپردازی کنند. حالا وقتی به اصولگرایان نگاه میکنید این جریان انشقاقهای فکری مختلف دارد که بیشتر نمود پیدا کرده، شاید اصلاحطلبان هم درون جناح خود مشکلاتی داشته باشند اما به این صورت عیان نشده است. البته اختلافنظر موجب پویایی میشود و هر طیفی که بخشی از جامعه را در خود دارد، طبیعی است اختلافهایی داشته باشد اما نباید به تندروی و انشقاق برسد.
*به نظر میرسد سال آخر یک دوره هشت ساله در ریاستجمهوری دولت را درگیر حواشی زیادی کرده است؛ سال جدید انتخابات ریاستجمهوری جدید برگزار میشود، انتخابات مجلس را تازه پشت سر گذاشتهایم و انتخابات شورای شهر هم در پیش است و در این فضا دولت گرفتار حواشی زیاد خود بوده است. اطرافیان رییسجمهور که همان خط فکری ایشان را دقیقا اجرا میکنند و به آن ایمان دارند در فکر تمدید جایگاه خودشان هستند؛ حالا این جایگاه میتواند در ریاستجمهوری باشد یا در انتخابات مجلس و شورای شهر. آنچه مسلم است، دولتیها به دنبال وارد کردن نیروهای خود به ارگانهای مختلف هستند. به نظر میرسد این تلاشهایی که حالا صورت میگیرد، حتی تلاشهای اجرایی، به همین سبب است که بیشتر در اذهان مثبت بمانند تا رای بیشتری داشته باشند و تلاش میکنند تا جایگاه خود را از دست ندهند و به فکر ادامه قدرت خود هستند و این ادامه قدرت به ادامه تسلط بر نهادها و جریانات میرسد و هر چه به انتخابات نزدیکتر شویم این اتفاقات بیشتر نمود پیدا خواهد کرد
*طبع و اخلاق احمدینژاد نشان میدهد او کسی نیست که به راحتی قدرت را واگذار کند. این موضوع را در عملکرد دولت او هم میبینیم. او شخصی نیست که از قدرت کنارهگیری کند و تمام سعی خود را برای داشتن قدرت به کار میگیرد؛ از همین حالا برای حفظ قدرت تلاش میکند، همانطور که در انتخابات مجلس هم این رویه را داشت، حالا هم تلاش میکند در بخشهایی که امکان دارد، قدرت را نگه دارد و در بخشهایی هم که میشود، شخص دیگری که مهره خود آنهاست، جایگزین شخص قبلی شود، در انتخابات مجلس نهایت تلاش خود را به کار گرفت در شورای شهر هم همین کار را میکند؛ این گونه نیست که اگر این دوره هشت ساله تمام شد به دانشگاه بازگردد و تدریس کند یا در امور اجرایی کشور نقشی نداشته باشد؛ برعکس تمام تلاش خود را برای حفظ قدرت مدیریتی به کار می گیرد و گامی که در انتخابات مجلس برداشتند صحت این تحلیل را بر همه مشخص کرد. به طور قطع به دنبال این موضوع هستند که قدرت را هر طور میشود نگاه دارند و از همین حالا و شاید خیلی قبلتر برنامهریزیهایی داشتهاند.
*باید توجه داشته باشید که دولت تغییر رویهیی با ورود جریان انحرافی داشت. جریان انحرافی یک عینیت واقعی و نمود خارجی داشت. عملکرد جریان انحرافی همزمان با آغاز دور دوم ریاستجمهوری احمدینژاد شدت پیدا کرد و با علایمی که از اقدامات آنها برمیآمد ثابت کردند به دنبال انحراف از ارزشهای اسلامی هستند؛ هم تیم منحرفان هم لیدر منحرفان.در انتخابات قبلی هم افرادی را نشان کرده بودند و به میدان آورده بودند که برخی ردصلاحیت شدند، برخی رای نیاوردند، گرچه آمار نشان میدهد جریان دولتی 9 درصد بیشتر رای نداشت اما به نظر من تاثیر اقدامات جریان انحرافی در عملکرد دولت در همه شئون روشن است و کاملا مشخص است دولت تحت تاثیر جریان انحرافی اقداماتی را انجام میدهد. در تمام تصمیمگیریها و کارهای اجرایی و سخنرانیها رد پایی از جریان انحرافی را میتوان پیدا کرد. این جریان در سه سال اخیر فعالتر از قبل عمل کرد و از حمایت دولت هم برخوردار بود، هرچند بارها نسبت به عملکرد آن از طرف صاحبمنصبان هشدار داده شد اما احمدینژاد این مسائل را تایید نکرد و به حمایت از آنها پرداخت و هزینه این رفتار اقبال کمتر جریان انحرافی در انتخابات مجلس نهم بود.