آفتابنیوز : آفتاب: علي لاريجاني گفت: متاسفانه كساني كه در كشورهاي مختلف مدعي اسلام هستند، دچار بياخلاقي شدهاند و براي سلطنت خود حاضرند دست در دست اجانب قرار دهند، بر ضد مسلمانان با مسيحيت وحدت ايجاد كنند و بين مسلمانان تفرقه بيندازند.
به گزارش ايسنا، علي لاريجاني رييس موقت مجلس كه به عنوان سخنران اختتاميه همايش بينالمللي اخلاق و سياست در سيره علوي از ديدگاه امام خميني (ره) كه در بيستوسومين سالگرد رحلت ايشان برگزار شد سخن ميگفت، ضمن خيرمقدم به نخبگان كشورهاي خارجي كه در اين همايش حضور داشتند، خاطرنشان كرد: پيشواي بزرگ انقلاب اسلامي است كه در عصر حاضر دردانهاي بودند كه تحولات در ايران اسلامي و صحنه منطقه، تحت تاثير شخصيت ايشان بود.
وي همچنين ميلاد امام علي (ع) را تبريك گفت و افزود: امام علي (ع) شخصيت فراگيري بود كه تاريخ را دگرگون كرد. منطق او منطق ايجاد سعادت براي بشريت بود و شخصيت امام كاملا با شخصيت اين مرد الهي گره خورده بود. راه و روش و منش امام كاملا تحت تاثير سيره و سلوك امام علي (ع) بود.
وي با اشاره به اهميت در نظر گرفتن اخلاق در سياست گفت: امروز نبود اخلاق در سياست مشكلات زيادي را به وجود آورده است. همواره اين درد با بشريت همراه بوده است وقتي حكمرانان در كسوت فرمانروايي قرار ميگرفتند، خود را خالي از اخلاق ميكردند و اين موضوع مصيبتهاي بزرگي را براي بشريت به وجود آورده است. همه جنگها و دغدغههايي كه باعث فرسايش قدرت ملتها ميشود، ريشه در بداخلاقيها و بيتوجهي به اخلاق است.
لاريجاني توضيح داد: در گذشته اين ويژگي بسيار بسيط بود و بداخلاقي نمود ظاهري روشني داشت. دنياطلبي و قدرتطلبي بسيط بود، اما امروز پيچيدهتر شده است. همان دنياطلبي به طور مضاعف وجود دارد اما ظاهر آن را آراستهاند. آيا كشورگشايي امريكاييها در عراق غير از آن چيزي است كه در گذشته وجود داشته است؟ اما ميبينيم امروز با عنوان دموكراسي اين اقدامات را توجيه ميكنند.
لاريجاني با بيان اينكه آمريكا با سرافكندگي از عراق خارج شد، به تعداد سربازان كشته شده در عراق و هزينههاي جنگ در اين كشور اشاره كرد و افزود: آمريكا از حمله به عراق چه هدفي داشت؟ آيا ميخواست صدام را مجازات كند؟ صدام كه دستپرورده خودشان بود.
رييس موقت مجلس با بيان اينكه مسوول اطلاعات ارتش عراق در طول دوران جنگ در خاطراتش نوشته است كه صدام به اين دليل كه تصور ميكرد در ايران انقلاب شده و شرايط داخلي مناسب نيست، هوس كرد بخشهايي از ايران را تحت تصرف خود در آورد، اما عاملي كه او را تحريك كرد و به اين كار شجاعت داد، ملاقات با فرستاده ويژه آمريكا بود. صدام را آمريكاييها تربيت و كمك كردند.
وي با اشاره به ميزان كمكهاي كشورهاي غربي و برخي كشورهاي اروپايي و منطقه به صدام در جنگ با ايران، تصريح كرد: مساله آمريكا ايجاد دموكراسي در منطقه نبود. اينها تنها عناويني دروغين است. امروز آمريكا از كشورهايي در منطقه حمايت ميكند كه بويي از دموكراسي ندارند، اما چون دوست آمريكا هستند، حمايت ميشوند.
لاريجاني اضافه كرد: در مساله جنگ 33 روزه نيز همين بياخلاقي و بينزاكتي در سياست رخ داد. رژيم صهيونيستي را براي همه به لبنان تحريك كردند و به رژيم صهيونيستي كمكهاي بسياري كردند. اين نوعي شكل مدرن بي اخلاقي در سياست است. شيطنتهايي كه امروز نسبت به مساله هستهاي ايران انجام ميشود نيز همينطور است.
لاريجاني گفت: آنها ميگويند ما ميخواهيم با صلاحهاي كشتار جمعي مبارزه كنيم. رهبر معظم انقلاب فتوا صادر كردند كه توليد سلاحهاي كشتار جمعي و نگهداري آن جايز نيست. كدام يك از اين كشورها چنين دستور ديني محكمي دارند، اما به اين فتوا بيتوجه هستند، زيرا هدف ديگري را دنبال ميكردند. فناوري آنها فناوري هستهاي ايران نيست، بلكه دغدغه ديگري دارند. مساله نخست آنها اين است كه مسلمانان نبايد به تكنولوژيهاي پيشرفته دست يابند و بايد فرودست باشند.
رييس موقت مجلس گفت: آنها ميگويند ايران از خط عبور كرده است و بايد جلوي آن بايستيم. زيرا ميدانند در آينده كشورها بر اساس تكنولوژيهاي پيشرفته رتبهبندي ميشوند و استقلال كشورها براساس داشتن تكنولوژيهاي پيشرفته است.
وي مساله فلسطين را از ديگر دغدغههاي غرب دانست و گفت: يكي از وزراي كشورهاي عربي كه با يكي از وزراي كشورهاي اروپايي درباره مساله هستهاي ايران مذاكرات جدي داشته است، ميگفت با صراحت به او گفته شده اگر ايران بمب هستهاي هم داشته باشد، ما مسالهاي نداريم. مساله هستهاي ما اين است كه ايران از موضوع فلسطين و مقاومت دفاع ميكند و نقشههاي ما را در منطقه به هم ميزند. بنابراين ظاهر حرفهايي كه در رسانهها ميزنند فريبكاري است و در باطن بيماريهاي ديگري وجود دارد.
لاريجاني گفت: حوزه اخلاق به طور كلي در سياست مفقود شده و سياست مجموعهای از فريبكاریها شده است. اين در حوزه سياست فكري غالب بود. بسياري از صاحبان اديان هم پند و اندرز دادهاند. اما تاثيري نداشته است. زيرا پارادايم حاكم بر علم سياست روز مبتني بر توجه به اخلاق نيست. نوعي سلطه طلبي است. تاكتيكها تغيير كرده است. پارادايم مسلط در عالم سياست، تفوقطلبي است و هر زماني بروز پيدا ميكند.
وي گفت: امام علي (ع) در چهارده قرن گذشته و همچنين امام خميني در قرن حاضر پرچمي از جنس نصايح برنداشتند بلكه منطق جديدي مطرح كردند. بايد آن منطق را درك كرد كه از جنس نصيحت صرف نبود.
رييس موقت مجلس ادامه داد: يك دستگاه منطقي وجود دارد كه اولياي دين ما آن را پايهگذاري كردند و امام آن را احيا كرد و كار بزرگ امام همين احياگري بود كه اولا بحث خاتميت در دين اسلام نميتواند موجه باشد، جز اينكه ما قبول كنيم به معناي كامل بودن اين دين است. خاتميت بايد با اكمال معادل باشد. در اين صورت بايد توجه كرد كه كمال يك دين صرفا توجه به وجوه فردي نيست.
لاريجاني خاطرنشان كرد: ماموريت همه انبياء قسط و عدل بوده است. زيرا آنها تاكيد داشتند انسان بدون اجتماع استعدادهايش رشد نميكند. دين كامل فقط توجه به امور فردي ندارد. دين اسلام در حوزه اجتماع صاحبنظر است. تئوري تفكر اصلي اسلامي اين است كه حضور فطري يك انسان نميتواند بلفعل شود مگر با حضور در مدينه فاضله. مدينه فاضله است كه بسترهاي سعادت فرد را ميتواند فراهم كند.
وي با تاكيد بر اينكه عدالت مفهوم ذاتي سعادت است، بنابراين در خطبههاي ديني حضرت علي (ع) اكثر بحثها درباره عدالت است، اما در دنياي كنوني، ميبينيم ميگويند فكر مسلط بر نظريههاي سياست و اقتصاد اين است كه نميتوانيم در نظام سياسي حاكم بر دنيا مفهوم عدالت را تعبيه كنيم. دغدغه امام علي اين است كه جامعه بتواند اصالت خود را داشته باشد.
لاريجاني همچنين به انديشههاي امام خميني (ره) در توجه به عدالت گفت: سازوكارهايي پس از انقلاب مورد توجه قرار گرفت كه براساس آن نقاط آسيب ديده مورد توجه قرار گيرد. قبل از انقلاب رژيم شاه تئوري داشتن چند شهر آباد و رها كردن بقيه شهرها را در دستور كار خود داشت. بسياري از نقاط دور افتاده ايران از منابع و امكانات برخوردار نبودند و بيسوادي در ايران بسيار جدي بود، اما پس از انقلاب نهضتي در ايران براي با سواد شدن به وجود آمد.
وي با بيان اينكه موضوع اخلاق و معنويت از ديگر موارد مورد توجه امام خميني (ره) بوده است، افزود: اگر سعادت فردي و اجتماعي را در طول هم ببينيم، عرصه سياسي نميتواند ارزشهايي را كه باعث تكامل يك فرد ميشود ناديده بگيريم. دموكراسي اگر در كشور ايجاد ميشود نبايد آنچنان خام باشد كه ارزشهايي را كه باعث ارزش يك فرد ميشود ناديده بگيرد. از اين جهت بود كه امام خميني تئوري مردم سالاري ديني را مطرح كردند.
وي گفت: آزادي از شعارهاي اصلي انقلاب ايران بود. اما آزادي هدف نبود.
لاريجاني همچنين گفت: امام خميني همواره تاكيد داشتند كه در بدترين شرايط انسان بايد مسلط بر نفس باشد و همواره به اين نكته توجه داشتند. زيرا اين نقطه حساسي است، بايد تفاوت اين دو منطق را دريافت. يك منطق سعادت را در زندگي مادي ميبيند و ديگري دو عرصه را در كنار هم در نظر ميگيرد و سعادت فرد و جامعه را در طول هم تعريف ميكند. بنابراين اين دو منطق در وجوه گوناگون وجود دارد.
وي با بيان اينكه در دنياي امروز به تبيين اين دو منطق نياز داريم، ادامه داد: هدف اين نيست كه حكمرانان به هر نحوي سلطه يابند. امام، آمريكا را به عنوان شيطان بزرگ نام برد. آيا اين يك تاكتيك يا واژهگزيني بود؟ تكرار اين تفكر سياسي نشان ميدهد كه اين موضوع مقطعي نبوده است. امام، آمريكا را مظهر سلطهطلبي در عصر حاضر ميدانست، عاملي كه ميخواست با فشار مسلمانان را فرودست كند. دغدغه امام اين بود كه مسلمانان نبايد در هيچ عرصهاي فرودست باشند. دغدغه امام اين بود كه با فريبكاري سلطه جديدي بر مسلمانان ايجاد نكنند.
رييس موقت مجلس گفت: ايجاد تفرقه ميان مسلمانان يكي از مواردي بود كه همواره مورد توجه امام بوده است و با آن مبارزه ميكرده است. هرگاه كه مسلمانان قدرتي پيدا ميكنند، اين حربه شروع به تحرك ميكند. آنچه كه امام براي همه مسلمانان وصيت كرد اين بود كه به وحدت اسلامي توجه كنيد. گروههاي افراطي كه امروز در دنياي اسلام عامل تفرقه ميان مسلمانان شدهاند و تكبيرگوييهاي آنها افراد را از دين خارج ميكند. نگاه امام اين بود كه از برخي اختلافات فرعي بپرهيزيد و وحدت داشته باشيد.
وي گفت: متاسفانه كساني كه مدعي اسلام در كشورهاي مختلف هستند، دچار بياخلاقي شدهاند و براي سلطنت خود حاضرند دست در دست اجانب قرار دهند، بر ضد مسلمانان با مسيحيت وحدت ايجاد كنند و بين مسلمانان تفرقه بيندازند. اين بياخلاقي كه ريشه در دنيا طلبي و حفظ قدرت دارد، درد بزرگي است كه به وحدت مسلمانان ضربه ميزند. افراطيگري بلاوجه با روش تفرقهافكني پيش ميرود.
لاريجاني تاكيد كرد: ايران هم در جنگ 22 روزه و هم در جنگ 33 روزه حمايت كرد. زيرا بحث عزت اسلامي مطرح بود، اما ديديد كشوري گذرگاه رفح را بست و بقيه هم تماشا كردند.