آفتابنیوز : آفتاب: ارزش ماه مبارك رمضان
روزه ماه مبارك رمضان امتياز و ويژگىهاى خاصى دارد كه هم اين ماه و هم روزهاش با ساير ماهها و ايام سال تفاوت مىكند. حضرت امام حسن عسكرى عليهالسلامبه نقل از پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم مىفرمايند:
«إنَّ لِلَّهِ خِيَاراً مِنْ كُلِّ مَا خَلَقَهُ فَلَهُ مِنَ الْبِقَاعِ خِيَارٌ وَلَهُ مِنَ اللَّيَالِي وَالأَيَّامِ خِيَارٌ وَلَهُ مِنَ الشُّهُورِ خِيَارٌ وَلَهُ مِنْ عِبَادِهِ خِيَارٌ وَلَهُ مِنْ خِيَارِهِمْ خِيَارٌ، فأمّا خياره من البقاع فمكّة والمدينة وبيت المقدّس... وَأَمَّا خِيَارُهُ مِنَ اللَّيَالِي فَلَيَالِي الْجُمَعِ وَلَيْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ وَلَيْلَةُ الْقَدْرِ وَلَيْلَتَا الْعِيدِ... وَأَمَّا خِيَارُهُ مِنَ الشُّهُورِ فَرَجَبٌ وَشَعْبَانُ وَشَهْرُ رَمَضَانَ.... وَإنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُنْزِلُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنَ الرَّحْمَةِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا يُنْزِلُ فِي سَائِرِ الشُّهُورِ» .
خداوند از آنچه خلق فرموده، مواردى را ممتاز قرار داده است؛ هم از مكانها و سرزمينها، هم از ميان شب و روز، هم از ميان ماهها و هم از ميان بندگان. آنچه از ميان مكانها برگزيده، سرزمين مكه، مدينه و بيت المقدّس است؛ آنچه از ميان شبها انتخاب فرموده، شبهاى جمعه، شبِ نيمه شعبان، ليله القدر، شبهاى عيد فطر و عيد قربان است و از ميان ماههاى سال، ماه رجب، شعبان و ماه مبارك رمضان را برگزيده است. خداوند عزّوجلّ در ماه مبارك رمضان، رحمت واسعهاش را هزار برابر ساير ماهها نازل مىكند.
در خطبه معروفى كه پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم در آستانه ماه مبارك رمضان بيان فرمودهاند، آمده است:
«أَيُّهَا النَّاسُ! إنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِي هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ، فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لا يُغَلِّقَهَا عَنْكُمْ وَأَبْوَابَ النِّيرَانِ مُغَلَّقَةٌ،فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لا يُفَتِّحَهَا عَلَيْكُمْ وَالشَّيَاطِينَ مَغْلُولَةٌ، فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لا يُسَلِّطَهَا عَلَيْكُمْ» .
اى مردم! در اين ماه، درهاى بهشت به روى بندگان خدا باز است. از خداىتان بخواهيد كه اين درهاى گشوده را به روى شما نبندد و درهاى جهنم به روى شما بسته است از خداىتان بخواهيد هيچگاه اين درها گشوده نشود و دستهاى شياطين در اين ماه بسته است و به زنجير كشيده شدهاند [و قدرت فريبندگى و وسوسه مؤمنان از آنها سلب شده است] از خداىتان بخواهيد هيچگاه شياطين را بر شما مسلط نكند.
اين ماه به دليل همان ويژگى و انتخاب ذات اقدس الهى، ماه برگزيده خدا است و اينها امتيازاتى هستند كه خالق آسمان و زمين، زمان و مكان، روز و شب، براى آفريدگان خود قرار داده و به نام ماه خود نام گذارى كرده و بندگانش را به ميهمانى خود دعوت نموده است.
رسولاكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم مىفرمايند:
«هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ» .
اين ماه، ماهى است كه شما به مهمانى خداوند دعوت شدهايد.
اين مهمانى، بسيار كم خرج و فوقالعاده سودآور است. جوانان بايد از اين فرصت استفاده كنند؛ زيرا در شرايطى هستند، كه قدرت عبادت دارند؛ آمادگى و صفاى روح و پاكيزگى آنها از آلودگىهاى دنيا، بيشتر از ساير سنين است. براى كسانى هم كه به عبادت از منظر تجارت نگاه مىكنند، يك تجارت سودآور و پرفايده است.
حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام در وصف متّقين مىفرمايند:
«صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا وَأَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا» .
روزگارى كوتاه كه صبر و تحمّل كردند، آسايش طولانى در پى داشت. اين تجارت سود آورى بود كه خداوند براى مردم باتقوا امكانپذير ساخت. دنيا به آن تقوا پيشگان روى آورد؛ ولى آنان رهايش كردند و به آن اعتنايى ننمودند. دنيا آنان را به اسارت كشيد و آنان با دست كشيدن از جهان، خود را نجات دادند.
كاهش ارزش روزه
هر عبادتى در راستاى سازندگى و ارتقاى مقام انسان، قابليت تكامل يا كم ارزش شدن را دارد؛ يعنى كسى، كه عبادتى را انجام مىدهد مىتواند با انجام دادن امورى به ارزش آن عبادت بيفزايد يا از ارزش آن بكاهد. روزه نيز همين حكم را دارد؛ يعنى هم قابل تكامل است و هم قابل نقصان.
حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام مىفرمايند:
«كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلا الْجُوعُ وَالظَّمَاُ» .
چه بسيار روزهدارى كه از روزهاش نتيجهاى جز گرسنگى و تشنگى نمىگيرد!
البته اين مسئله فقط در مورد روزه مطرح نيست. بلكه تمام عبادات شامل چنين قاعدهاى مىشوند. به عنوان نمونه حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام در مورد نماز مىفرمايند:
«وَكَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلاَّ السَّهَرُ وَالْعَنَاءُ» .
چه بسيار شب زندهدارى كه از بيدارىاش، جز بىخوابى و رنج، حاصلى نمىبرد!
تمام عبادات مبتنى بر يك علت نهايى است كه اگر آن علت حاصل نشود، از روزه جز تشنگى و گرسنگى و از نماز جز بىخوابى و زحمت، سهمى ندارد.
به نصّ قرآن كريم، علت غايى نماز، دورى از گناه است.
(تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ) .
نماز، انسان را از زشتىها و گناه باز مىدارد.
خداوند سبحان، تقوا و پرهيزكارى را علت غايى روزه معرفى مىكند و مىفرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) .
اى افرادى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.
در حقيقت روزه واقعى آن است، كه انسان را به راه صحيح و پاكدامنى رهنمون شود.
مراتب روزه
روزه هم مثل نماز، مراتب و درجاتى دارد. يك مرتبه آن در اصطلاح فقها، فقط مرتبه اسقاط تكليف است؛ يعنى فقط نگهدارى شكم و شهوت. در اين حال ديگر لازم نيست چشم، گوش، زبان و امثال آن اطاعتى كرده باشند. همين كه روزهدار از خوردن، آشاميدن و محرّماتِ ذكر شده در رسالههاى عمليه پرهيز كند، تكليف واجب را ادا كرده است. در اين حال، چشم و گوش و زبان، هيچ يك تابع فرمان «صوموا» نبودهاند و او فقط با اين عمل، واجب ظاهرى را به جاى آورده است. آن كمالات و آثار، يقينا بر اين مقدار از عمل مترتّب نيست و او فقط تكليف واجب را ادا كرده است؛ مثل انسانى كه وضو مىگيرد و نمازى را به حسب ظاهر به جاى مىآورد كه تكليفى انجام داده باشد.
مرتبه ديگر اينكه در سايه تورّع و امساك از خوردن، آشاميدن و مهار غريزه جنسى، ساير اعضا (زبان، گوش، چشم، دست و پا) را هم از ارتكاب ناروا حفظ مىكند؛ مثلاً وقتى حرف از زبان مىشود مىگويد:
در سخن دُر ببايدت سفتن *** ور نه گنگى، به از سخن گفتن
وقتى صحبت از چشم است مىگويد:
زدست ديده و دل هر دو فرياد *** كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجرى نيشش ز پولاد *** زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
چشم را به روى هر ناروا و حرامى مىبندد و براين باور است، كه آنچه تا كنون ديدهام، از دل نديدهام، همه از چشم ديدهام؛ بنابراين، چشم، گوش، دست، پا و همه جوارح را در بند مىكشد و براى مهار آنها با خود نيز مىجنگد تا چشم دل او باز شود.
حضرت امام صادق عليهالسلام در اين زمينه مىفرمايند:
«إذَا صُمْتَ فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ وَبَصَرُكَ وَشَعْرُكَ وَجِلْدُكَ وَعَدَّدَ أَشْيَاءَ غَيْرَ هَذَا وَقَالَ: لاَ يَكُونُ يَوْمُ صَوْمِكَ كَيَوْمِ فِطْرِكَ» .
هنگامى كه روزه مىگيرى، بايد گوش و چشم و موى و پوست بدنت نيز روزه باشند و اشياى ديگر را شمارش نمودند و فرمودند: بايد روزى كه روزهدارى با روزهاى ديگرت متفاوت باشد.
با توجّه به روايات مذكور، گناه موجب كاهش ارزش روزه مىشود؛ امّا همانگونه كه حضرت امام سجّاد عليهالسلام فرمودند، حق روزه آن است كه تمام اعضاى بدن روزه باشند؛ يعنى گناهانى كه از طريق اعضاى مختلف بدن صادر مىشوند، در زمان روزه، موجب كاهش ارزش روزه مىگردند. پس بايد مراقب بود چنين اتفاقى رخ ندهد.
حضرت امام صادق عليهالسلام مىفرمايند:
«سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم امْرَأَةً تَسُبُّ جَارِيَةً لَهَا وَهِيَ صَائِمَةٌ فَدَعَا رَسُولُاللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم بِطَعَامٍ فَقَالَ لَهَا: كُلِي فَقَالَتْ: إِنِّي صَائِمَةٌ فَقَالَ: كَيْفَ تَكُونِينَ صَائِمَةً وَقَدْ سَبَبْتِ جَارِيَتَكِ؟! إِنَّ الصَّوْمَ لَيْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَالشَّرَابِ فَقَطْ» .
رسولاكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم شنيدند كه زن روزهدارى نسبت به كنيزاش بدگويى و فحّاشى مىكند. حضرت صلىاللهعليهوآلهوسلم آن زن را به خوردن طعام دعوت كردند. آن زن عرض كرد: من روزه دارم، حضرت صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند: چگونه روزه دارى، حال آن كه زبانت به فحش و بدگويى نسبت به زير دست باز شده است؟ همانا روزه فقط پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست. باشد، زبان و گوش او هم بايد روزهدار باشد.
«مَنِ اغْتَابَ مُسْلِما بَطَلَ صَوْمُه وَنَقَضَ وُضُوؤه فَإِنْ ماتَ وهُوَ كذلك، ماتَ وهُوَ مُسْتَحِلٌّ لِما حَرَّمَ اللّهُ» .
كسى كه از مسلمانى غيبت و بدگويى كند، روزه خود را باطل كرده و وضوى او هم باطل مىشود؛ پس اگر در اين حال بميرد، حرام الهى را حلال كرده است.
مسئله مراقبت از ارزش روزه، آن قدر مهم است، كه در آموزههاى دينى نسبت به ذهن و فكر نيز دستور روزه دادهاند.
حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام مىفرمايند:
«صِيامُ القَلْبِ عَنْ الْفِكرِ في الآثامِ أَفْضَلُ مِنْ صِيامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَعامِ» .
روزهدارى قلب از فكر كردن به گناهان، برتر از آن است كه فقط شكم را از خوردن و آشاميدن باز دارد.
در كتاب معراج السعاده، سه درجه براى روزه بيان شده است:
اول: روزه عوام و آن عبارت است از اينكه در روزها شكم و فرج خود را از مقتضاى شهوات آنها محافظت نمايى و اين نوع روزه فايده نمىبخشد مگر رهايى از عذاب را.
دوم: روزه خواص و آن عبارت است از آنچه مذكور شد به زيادتى محافظت چشم، گوش، زبان، دست، پا و ساير جوارح از معاصى و گناهان و بر اين روزه مترتب مىگردد آنچه از براى روزه دار وعده داده شده است از ثوابهاى بىپايان.
سوم: روزه خواصِ خواص و آن عبارت است از آنچه مذكور شد با محافظت دل از اشتغال به افكار دنيويّه و اخلاق رذيله و نگاه داشتن آن از ياد غير خدا و افطار اين روزهها به ياد غير خدا بودن و يا در صبح قيامت است و حاصل اين روزه، رو گردانيدن از غير خداست .