آفتابنیوز : آفتاب: شيخ علياكبر ناطقنوري كه هفت سالي است سكوت سياسي كرده است و تنها در مراسم شبهاي قدر سخن ميگويد بازهم به انتقاد از مدعيان ديدار با امام زمان(عج) پرداخت و آنان را انسانهايي حقهباز، دكاندار و كذاب معرفي كرد.
رييس دفتر بازرسي مقام معظم رهبري كه در مراسم شب نوزدهم ماه رمضان در ساري سخن ميگفت با بيان اينكه خود آن حضرت نيز نميدانند كه چه زماني بايد ظهور كنند، خاطرنشان كرد: ظهور حضرت وليعصر(عج) به اذن خداوند متعال خواهد بود و كساني كه ادعاي ظهور آن حضرت را دارند دروغگو هستند.
شيخ علياكبر ناطقنوري اما براي نخستين بار نيست كه نسبت به دروغگوييهاي مدعيان ديدار با امام زمان(عج) هشدار ميدهد. اظهاراتي مبني بر مديريت امام زمان كافي بود تا شيخ 65 ساله آن روز اهل نور در اظهاراتي در شب 19 ماه رمضان سال 87 بگويد: «چرا از امام زمان خرج ميكنيد.»او آن شب از ابهامات و ايهامات و ناشناخته ماندن زندگي امام زمان سخن گفت. از اينكه همين ابهامات باعث شده تا عدهيي شياد، كلاهبردار و هوسران از ناآگاهي و بياطلاعي جامعه سوءاستفاده كنند و بخشي از جامعه را به انحراف بكشانند و بدينترتيب مدعيان دروغين پيدا شوند و ادعاهاي بيربطي مطرح كنند. ناطقنوري از ساخته شدن «جمكران دوم» خبر داد و انتقاد كرد.
رييس دفتر بازرسي مقام معظم رهبري همچنين گفت: گاهي هم گفته ميشود امام زمان(عج) دستور داده است. در اينكه اين كشور، كشور امام زمان(عج)، كشور شيعه و جمهوري اسلامي است و قوانين آن بر مبناي اسلام است، شكي نيست ولي به اين معنا نيست كه هر كاري كه ميكنيم پس مال اوست، چرا از امام زمان(عج) خرج ميكنيم؟ ما حتي ميگوييم از اسم مقام معظم رهبري هم نبايد خرج كنيم كه مبادا نام او را تخريب كنيم ولي عدهيي درباره امام زمان كه از ايشان بالاتر است، چنين كاري ميكنند.
ناطقنوري با بيان اينكه كارهاي ما بدون نقص نيست، خاطرنشان كرد: وقتي كارهاي ما به اسم امام زمان(عج) تمام شود، مردم ميگويند لابد وقتي آقا هم بيايد همينطور مديريت ميكند، پس بهتر است. من اين مساله را بسيار خطرناك ميبينم و بسيار ضرر دارد. گاهي با معتقدات مردم بازي ميكنيم چرا كه با چنين ادعاهايي وقتي مشكلي پيش بيايد، مردم آن را از چشم امام زمان(عج) ميبينند در حالي كه مسووليت كار خود را بايد خودمان بر عهده بگيريم.
روزهاي زيادي نگذشت تا نوبت به انتخابات رياستجمهوري سال 88 رسيد. شب سيزدهم خرداد اما شايد يكي از خاطره انگيزترين شبهاي سياسي ايران و ايرانيان باشد؛ مناظرهيي كه در آن، نامهاي بسياري از سوي محمود احمدينژاد متهم شدند. انگشت اتهام به سوي خيليها نشانه رفته شد از جمله شيخ علياكبر ناطقنوري. آنجا كه محمود احمدينژاد گفت: «آقاي ناطق چطور زندگي ميكند؟ پسرش چطور ميلياردر شد؟ و...» مناظره كه به پايان رسيد سيل انتقادات و تكذيبها به راه افتاد. يكي از آن تكذيبها هم متعلق بود به شيخ اصولگرا. دفتر ناطقنوري با صدور اطلاعيهيي تاكيد كرد: «اتهاماتي كه در جريان مناظره انتخاباتي از سوي رييسجمهور مطرح شد، آشكارا نقض سوگند وي به قرآن كريم و قانون اساسي در حضور نمايندگان مجلس شوراي اسلامي است. قانون اين حق را براي آقاي ناطقنوري محفوظ ميدارد كه در موقع مقتضي نسبت به تنوير اذهان عمومي از طريق رسانه ملي كه موظف است فرصت لازم را دراختيار ايشان قرار دهد، اقدام نمايد. همچنين ايشان در صورت صلاحديد در موقع مقتضي نسبت به اقدام قضايي عليه شخص مفتري مبادرت خواهند ورزيد. ليكن در شرايط حاضر باتوجه به فرمايشات مقام معظم رهبري (مدظله العالي) مبني بر تشويق مردم به مشاركت حداكثري و حفظ آرامش فضاي انتخاباتي از هرگونه اقدام شتابزده خودداري مينمايند.»
پس از آن و چند روز بعد رهبر معظم انقلاب اسلامي هم با انتقاد از طرح مباحثي درباره فساد مالي اطرافيان آقاي هاشميرفسنجاني و آقاي ناطقنوري فرمودند: «البته كسي، خود اين آقايان را به فساد مالي متهم نكرد، اما هركس هر ادعايي درباره بستگان آنها نيز دارد نبايد قبل از اثبات در مراجع و مجاري قانوني، در رسانهها بيان كند، چرا كه اينگونه اقدامات در جامعه و بهويژه در اذهان جوانان، تلقي نادرست ايجاد ميكند.»
رهبر انقلاب اسلامي، آقاي ناطقنوري را نيز جزو شخصيتهاي خدوم انقلاب دانستند و افزودند: در دلبستگي آقاي ناطق به نظام و انقلاب هيچ شكي وجود ندارد. در ادامه اين اتفاقات ناطقنوري بلافاصله پس از خطبههاي حكيمانه رهبرمعظمانقلاب در نامهيي به ايشان چنين نوشت: «وظيفه خود ميدانم كه به عنوان يك خدمتگزار نهضت اسلامي از لطفي كه درباره اين حقير در خطبه دوم نماز جمعه مورخه 29/3/88 داشتيد سپاسگزاري نمايم.»
ناطق پس از اين اتفاقات اما روزه سكوت گرفت. دعوت خبرنگاران را براي انجام گفتوگو نميپذيرفت و ملاقاتهايش را محدود كرد. تنها در جلسات روز دوشنبه مجمع تشخيص مصلحت نظام ديده ميشد. او حتي دعوت جامعه روحانيت مبارز را براي شركت در جلسات نميپذيرفت. از آنان نيز دلخور بود كه چرا در برابر اتهامات احمدينژاد واكنشي از خود نشان ندادهاند. سكوت ناطق را همه فهميده بودند. گويي تصميم گرفته بود تا روزي كه احمدينژاد سكان دولت را در دست دارد حرفي نزند. سكوت ناطق، اما او را از يادها نبرد تا اينكه اين روزها و در ايام پاياني دولت احمدينژاد، از شيخ 69 ساله بيشتر در محافل سياسي سخن به ميان ميآيد. اگرچه ماههاي پاياني دولت احمدينژاد گويا پايان اختلافات شيخ علياكبر ناطقنوري و محمود احمدينژاد نبود، چرا كه در روز افتتاح مجلس نهم وقتي نوبت سخن به محمود احمدينژاد رسيد، شيخ ناگهان از جاي برخاست و ترك مجلس كرد تا نشان دهد كه ذرهيي دلخوشي از احمدينژاد ندارد. برخي ترك مجلس را توسط شيخ چنين تفسير كردند كه «زخم آن روز هنوز بر دل شيخ مانده است.»
حال شيخ دوباره آمده و در شب 19 ماه رمضان آمده و نه تنها براي هفتمين سال متوالي از مهدويت و مدعيان دروغين رابطه با امام زمان سخن گفته كه از سوءمديريتهاي مديران دولتي هم انتقاد ميكند. او در ادامه اظهاراتش در شب 19 ماه رمضان در ساري با بيان اينكه بخشي از مشكلات امروز كشورمان ناشي از سوءمديريتها است، گفت: متاسفانه عدم برنامهريزي مناسب از سوي برخي از مديران بر مشكلات دامن زده است. حجتالاسلام ناطقنوري با بيان اينكه به طور يقين شرايط امروز كشور سخت از آن دوران نيست، گفت: در شرايط فعلي نيز حل همه مشكلات در گرو وحدت وهمدلي مردم و مسوولان است.
شيخ علياكبر اما پا را فراتر از اين اظهارات گذاشت و پس از سالها تن به گفتوگو داد تا اين گمانه را تقويت كند كه او خبرهاي خاصي و نقش خاصي را در آينده نهچندان دور نظام بر عهده خواهد داشت.
شايد ناطق كه تا پيش از اين زمان را براي بازيگري مناسب نميدانست، شرايط را براي بازگشت به سپهر سياسي كشور مناسب ميبيند. اينچنين است كه سخنراني ميكند و تن به گفتوگوي رودرروي ميدهد. بايد به انتظار نشست تا دوران رياستجمهوري احمدينژاد به پايان برسد تا شايد روحاني ريش سفيد بازگشتي قدرتمند داشته باشد.
به گزارش روزنامه اعتماد، حجتالاسلام ناطقنوري همچنين به رهنمودهاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره اقتصاد مقاومتي اشاره كرد و با بيان اينكه تنها راه برونرفت از شرايط فعلي كشور تحقق رهنمودهاي ايشان است، تصريح كرد: بايد با وحدت و همدلي توطئههاي دشمنان را خنثي كنيم.
سید عبدالجواد موسوی نیز در وبلاگش نوشت: متن کامل گفتوگو با ناطق نوری را که مفصل هم هست میتوانید در همین شماره «نگاه پنجشنبه» (شماره نوزدهم، 19/5/1391) ببینید. فرازهایی از این گفتوگوی صریح و متفاوت را بخوانید:
عده ای به نام شیعه غلو میکنند، یا تالی اند یا غالی و این به تشیع ضربه می زند. در جامعه خودمان هم تعابیری وجود دارد که به اعتقادات و دین مردم ضربه می زند. امروزه ائمه در کنار مردم نیستند، ولی ببینید درباره بعضی از علما چقدر غلو می کنند. مثلاً یک روحانی یا منبری در یک سخنرانی حرف هایی می زند درباره یک آقایی که از دنیا رفته و نمیشود راست و دروغ آن حرف ها را از او پرسید. بعضی چنان کشف و کراماتی برای این ها قائل می شوند که نه با عقل جور در می آید نه با شرع. مثلاً می گویند فلان عالم بزرگ خدمت آقا امام زمان رسیده و امام زمان به او چنین و چنان گفته. در روایات داریم آنهایی که به دیدار امام زمان شرفیاب می شوند، اصلاً نباید اظهار کنند یعنی مجاز و مامور به اظهار نیستند. بعداً دیگران از روی قرائن و شواهدی می فهمند که او شرفیاب می شده والا اگر اینطور باشد هرکسی از راه رسید می تواند ادعا کند امام زمان را دیده. ثمره و اثر سوء این غلوها درباره شخصیت ائمه و نهی نشدنشان از این منکر عوارض دیگری خواهد داشت. چیزی مثل آنچه چند سال پیش در کرج رخ داد. وقتی مانع غلو نشوید تبدیل می شود به خرافات و موهومات و آنوقت این کمکم رایج می شود و به حساب دین و اسلام و انقلاب گذاشته می شود و به همه اینها ضربه می زند.
اینکه کسی بیاید و بگوید وقتی مقام معظم رهبری به دنیا آمده قابله ایشان ناگهان الله اکبر گفته، برای اینکه ایشان وقتی به دنیا آمده گفته است: یا علی. این مزخرفات است. توهین به مقام معظم رهبری است. اینجور حرفها ضد ولایت فقیه است. اتفاقاً اینجاست که باید بگوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه. ببینید چقدر این حرف موجب سوء استفاده قرار گرفت. البته آقایی که این حرف را زده از طرف بیت مورد توبیخ قرار گرفت ولی مردم از این توبیخ ها مطلع نشدند.
بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. هرکس تخلف کرد با او برخورد کنیم. حالا هرکه باشد. نگوییم بد است. امیرالمومنین این کار را نمی کرد. من ناطق اگر واقعاً تخلف دارم باید بررسی شود. اساساً چرا مثل منی مورد سوال و مواخذه قرار نگرفت. واقعاً این سوال جدی من است.
تعارف نمی کنم. واقعاً من چرا مورد سوال قرار نگرفتم؟ چرا مواخذه نشدم؟ اگر نسبتی داده شد، چرا تحقیق نشد، بررسی نشد که این درست است یا درست نیست. واقعاً برای من سوال است و اصلاً این برای من مسئله است، برای جامعه هم مساله است، مردم ماها را می بینند. ما روحانی هستیم. در انقلاب هم بوده ایم. متاسفانه به ما انقلابی هم می گویند، الگوی مردمیم. خوب اگر بنا باشد یک شیخی که مردم به او دلبسته بودند، و قبل از انقلاب پای منبرش می نشستند و دنبال او آمدند و انقلاب کردند، متهم شود و اتهامش بررسی نشود، تاثیر مخربی بر ذهن آنان می گذارد.
اگر رودربایستی ها و جناح بندی ها را کنار بگذاریم با همین قانون اساسی می شود خیلی کارها کرد. برادر من، راحت بگویم چپ و راست هر دو از نظر من محکومند. هر دو گروه را بنده به یک معنا، در امر حکومت قبول ندارم. یک روز می گفتیم راست و چپ، حالا می گوییم اصولگرا و اصلاح طلب، یک روز می گفتیم خط سه و دو و یک روز می گفتیم طرفدار مستضعف و سرمایهدار. همه اش یک چیز است و همه اش به نظر من جنگ های سیاسی و جنگ قدرت است. به همین دلیل هم می بینید کسی که دیروز از پابرهنه دفاع می کرد و طرفدار مستضعف بود امروز برعکس شده و آنکه دیروز طرفدار سرمایه داری بود امروز طرفدار مستضعفان شده. این چیزها اصلاً ریشه ندارند و همه این مسائل سیاسی اند. عیب کار ما، در زمینه ساختار این است که ما، یک: دموکراسی را آورده ایم اما ابزار دموکراسی را وارد نکرده ایم. شما باید روی این نکته تکیه کنید. دو: قاعده بازی را بلد نیستیم.
ضمنا" در هر خطی که باشیم ، خط اصلی که خط خدایمان است را فراموش نکنیم که ایمان به او و انجام کارهای خیر ، بالاترین هدف ما انسانها برای رضایت خداوند است که رضای او رضای بندگان اوست .
ضمنا" جمله ای زیبا از امام اولمان حضرت علی (ع) :
خدایا ، قفل دلهایمان را جز با نام و یاد خودت ، با هیچ کس و هیچ
چیز دیگری ، باز نکن . انشاء الله .
آقای ناطق نوری خودتان با این حرفها ..........چون در جامعه چنین حرفهایی بر سر زبان ها نیست و وقتی شما چنین حرف میزنید در واقع نوعی ترویج است دقت کنید ببینید چه می گویید