آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش آوینی فیلم، سال ۷۱ زماني كه پروين شمشكي كلاه قرمزي را جلوي دوربين مي برد، شايد فكر اين را هم نمي كرد كه اين برنامه تلويزيوني علاوه بر اينكه لقب پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي ايران را كسب كند، پس از گذشت دو دهه و در سال هاي دهه ۹۰ هم بتواند پربيننده ترين سريال تلويزيون در ايام عيد بشود. اين روزها هم كه كلاه قرمزي موفق تر از هميشه راه فتح دوباره گيشه را در پيش گرفته است تا بتواند ركورد خودش را بار ديگر بشكند، اما چه چيزي در وجود اين عروسك به اصطلاح برخي ۲۰۰ گرم كاموا نهفته است كه با هر نسلي ارتباط برقرار مي كند.
پروين شمشكي، نخستين تهيه كننده برنامه عروسكي كلاه قرمزي، عروسك كلاه قرمزي را در آرشيوهاي قديمي اش پيدا كرده بود و پس از آن مرضيه محبوب تغييراتي در آن ايجاد كرد و چشماني لنگه به لنگه و كلاهي قرمز برايش ساخت. اينكه طرح اوليه كلاه قرمزي متعلق به چه كسي است، مشخص نيست اما احتمالاً كار مريم سعادت يا خود مرضيه محجوب بوده است.
عروسك پسر خاله هم از عروسك هاي آرشيوي بود كه با تغييرات صاحب شال گردن و كلاه شد و از آنجا پسر خاله كلاه قرمزي بود، اسمش شد پسر خاله! تولد برنامه «كلاه قرمزي و آقاي مجري» از آنجا شروع شد كه تلويزيون تصميم گرفت در برنامه اي براي مشكلات رفتاري كودكان آن دوره كه والدينشان در نامه هايي براي سيما فرستاده بودند، چاره اي بيندشيد و به قولي نصيحت غيرمستقيم بكند و قرار شد در هر يك از آيتم ها كلاه قرمزي و آقاي مجري با بازي ايرج طهماسب، به يكي از اين مشكلات بپردازند.
شايد يكي از دلايلي كه دهه شصتي ها با شخصيت كلاه قرمزي ارتباط بسيار نزديكي برقرار كردند، خصوصيات رفتاري كلاه قرمزي بود. كلاه قرمزي معصوم، ساده، سرتق، سمج، بازيگوش و سربه هوا بود و اين باعث مي شد دهه شصتي ها كه در آن در سال ۷۱، روزهاي كودكيشان را مي گذراندند با شخصيت كلاه قرمزي همذات پنداري كنند، چون همه مولفه هاي اخلاقي خودشان را در وجود او مي ديدند. حتي لباس كلاه قرمزي هم همان لباسي بود كه بچه هاي دهه شصت هنگام بازي در كوچه ها بر تن مي كردند. در مقابل كلاه قرمزي شخصيت پسرخاله وجود داشت كه به قول معروف بچه مثبت و پسر حرف گوش كن خانه بود. او هميشه يا در صف نان بود يا در صف نفت( اين را در نظر بگيريد كه در اوايل ۷۰ هنوز هم سوخت غالب خانه ها نفت بود). پسرخاله همواره دلش به حال بقيه مي سوخت و مي خواست هر طور شده به ديگران كمك كند و اين سماجتش در كمك كردن گاه براي سايرين آزار دهنده مي شد.
ورود كلاه قرمزي به سينما و پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي ايران
سال ۷۱ را مي توان نقطه عطف كارنامه برنامه كودكي تلويزيون ناميد، زماني كه ايرج طهماسب و حميد جبلي با جاودانه «كلاه قرمزي» به روي آنتن ها رفتند و دل تمام كودكان دهه شصتي را ربودند. اما انگار كلاه قرمزي قرار نبود تنها در تلويزيون موفق باشد.
سال ۷۳ ايرج طهماسب و حميد جبلي اين بار در فيلم سينمايي «كلاه قرمزي و پسرخاله» به پرده نقره اي سينماها راه يافتند. ماجراي فيلم اين بود كه كلاه قرمزي روستايش را براي اينكه به تهران بيايد همكار آقاي مجري بشود، ترك مي كند. كلاه قرمزي پس از مراجعه به تهران در خانه پسرخاله كه در نانوايي مشغول كار است، ساكن مي شود و با سماجت خود سعي مي كند كه كاري در تلويزيون براي خود پيدا كند. سال ۷۲ سينماهاي اكران كننده «كلاه قرمزي و پسرخاله» شاهد فروشي رويايي بودند. هر روز صف هاي طولاني از مردم مقابل سينماها مي ايستادند و سرانجام «كلاه قرمزي و پسرخاله» توانست لقب پرفروش ترين فيلم تاريخ سينما ايران را بگيرد كه براساس تعداد بليت فرخته شده اش تا به امروز هم هيچ فيلمي نتوانسته ركوردش را بشكند. سال ها از پي هم گذشت اما هيچ خبري از عروسك هاي دوست داشتني بچه ها نبود.
نوروزهاي خاطره انگيز با كاراكترهاي جديد و جذاب
بچه هاي دهه شصت به سنين جواني رسيدند و اين بار در سال ۱۳۸۱ كلاه قرمزي با فيلم سينمايي «كلاه قرمزي وسروناز» بار ديگر به سينماها بازگشت. «كلاه قرمزي و سروناز» اما نتوانست تجربه موفق «كلاه قرمزي و پسرخاله» را تكرار كند. باز هم كلاه قرمزي از ديدگان ناپديد شد تا سال ۸۸ و برنامه «كلاه قرمزي نوروزي» كه توانست توجه مخاطب كودك و نوجوان دهه ۷۰ و ۸۰ را در كنار شصتي هايي را جلب كند كه در سال هاي پاياني سومين دهه از زندگيشان مي گذراندند و لقب پرمخاطب ترين سريال نوروزي تلويزيون را در آن سال هم كسب كرد.
در كلاه قرمزي نوروزي كاراكترهاي پسرعمه زا با صداپيشگي محمدرضا هدايتي و فاميل دور و ببعي هم به عروسك هاي قبلي اضافه شدند كه از قضا توانستند توجه مخاطب را جلب كنند تا جايي كه محبوبيت پسرعمه زا در برخي از آمارها محبوبيتي به اندازه كلاه قرمزي داشت.
«كلاه قرمزي» در سال ۹۰ و ۹۱ هم سريال نوروزي داشت و توانست باز هم پربيننده ترين سريال شود. نكته جالب توجه اين است كلاه قرمزي از سال ۷۱ تا به امروز به رغم اينكه ۲۰ سال از عمرش مي گذرد هنوز همان پسر بچه سال ۷۱ است و توانسته با سه نسل از مخاطبان ارتباط برقرار كند و اين روزها هم كه «كلاه قرمزي و بچه ننه» در سه روز اول اكرانش توانسته ۲۶۷ميليون تومان فروش كند.
اين فيلم پس از يك روز تأخير در اكران از روز پنج شنبه روانه پرده سينماها شد و در روزهاي ۲۶ و ۲۷ مردادماه با داشتن ۲۴ سالن در تهران توانست ۱۰۲ ميليون تومان فروش كند. اين طور كه از فروش توفاني كلاه قرمزي و بچه ننه بر مي آيد كلاه قرمزي آمده است كه بار ديگر ركورد بزند و بتواند لقب پرفروش ترين فيلم سينما را بار ديگر از آن خود كند.