آفتابنیوز : آفتاب: شب دوشنبه اول ماه رمضان سال 978 هجری قمری خاندان شاهزاده صفوی (محمد خدابنده) در هرات شاهد تولد نوزادی بود که عباس نام گرفت و به قول عالم آرای عباسی، زمانی که شاه تهماسب خبر تولد را شنید با الهام از بیت زیر نام نوزاد را عباس گذاشت:
عباس، علی است شیر غازی سَر دفتر لشکر حِجازی
شاید کمتر کسی فکر می کرد این عباس خردسال روزی لقب کبیر را یدک خواهد کشید و جزو مقتدرترین شاهان ایران دوره ی اسلامی خواهد گردید. وی پس از رسیدن به حکومت هرات در سن دو سالگی و پس از پشت سرگذاشتن ماجراهای بسیار بر سر بدست آوردن حکومت، سرانجام قدرت را به دست آورد و در سن هیجده سالگی در قزوین تاجگذاری نمود. وی پس از آرامش اوضاع سیاست هایی را برای اداره ی کشور خود بنیاد نهاد که شاید در نوع خود کم نظیر بود. از جمله:
سیاست مالی: دولت شاه عباس اول از ترقی تجارت و صنایع و حرف پشتیبانی می کرد و با راه زنان بی رحمانه مبارزه می نمود و بدین وسیله امنیت طرق تجارتی را تأمین کرده بود و کاروانسراها می ساخت و جاده های جدید احداث می کرد. از جملة جاده های جدید الاحداث یکی جادة شوسة وسیع سنگ فرش کرده یی بود که در امتداد ساحل بحر خزر در مازندران به طول 270 کیلومتر احداث شده بود.
فرامین شاه عباس اول که به دست ما رسیده نشان می دهد که وی به بعضی از شهرها حق مصونیت (معافی) مالیاتی داده بود و تمام شهریان را از جملة انواع مالیات ها و عوارض معاف ساخته بود.
سیاست تقویت موقع اقتصادی نواحی مرکزی ایران که شاه عباس تعقیب می کرد نتیجة انتقال زمام امور سیاست از دست فئودال چادرنشین ترک به دست مأموران عالی مقام کشوری ایرانی بود که با کشاورزی دیوانی و بازرگانی خارجی و سران تجار ایرانی ارتباط نزدیک داشتند. یکی از مظاهر بارز این سیاست تخریب شهر ارمنی نشین جلفا (جولاخ) بر رود ارس و انتقال اجباری مردم آن به اصفهان بود. هدف این اقدام انتقال مرکز بین الملل تجارت ابریشم (جلفا این مقام را داشت) به ایران و احداث راه کاروان روی تجارت ابریشم از طریق اصفهان و بندرعباس به خلیج فارس بود.
شاه عباس برای ارمنیان جلفا در نزدیکی اصفهان جلفای نوی بنا کرد و به مردم شهر تازه اجازه داد که در امور داخلی شهری مستقل باشند و آنان را از عوارض معاف نمود.
هنگام انتقال ارمنیان از جلفا به اصفهان از 15000 خانوار فقط 3000 خانوار به اصفهان رسیدند و باقی در راه بر اثر گرسنگی و بیماری و حملات ایلات چادرنشین تلف شدند. بازرگانان بزرگ ارمنی جلفا که در تجارت صادراتی ابریشم و روابط با کشورهای خارجه دلال شاه بوده اند امتیازات فراوان از وی دریافت داشتند. ابریشم خام و منسوجات ابریشمی بزرگ ترین متاع صادراتی ایران بود.
سیاست دینی: شاه عباس اول از شیعیان پشتیبانی می نمود و سنیان را مورد تعقیب قرار می داد زیرا ایشان را هواخواه عثمانی یا خوانین ازبک می شمرد. در عوض امتیازات فراوان به روحانیون مسیحی واساقفة ارمنی و صومعه های آن ها و کشیشان کاتولیک اروپایی که در ایران اقامت گزیده بودند (در اصفهان و دیگر شهرها) اعطا کرد. شاه هر دو گروه روحانیون مزبور را عوامل مفیدی برای تحکیم روابط اقتصادی و سیاسی خویش با دول اروپایی می شمرد.
سیاست جمعیتی:
شاه عباس که مایل بود عدة نفوس کشور ایران را افزایش دهد از آذربایجان و ارمنستان و گرجستان صنعت گران و کشاورزان را به کشور خویش منتقل می ساخت. یک هدف دیگر این اقدام فرونشاندن پایداری مردم نواحی غیر ایرانی کشور صفوی و تضعیف آن سرزمین ها بود.
در سال 1605. ـ 1014ه قریب 70 هزار نفر ارمنی و آذربایجانی از ناحیة نخجوان به داخل ایران تبعید شد. اکثر اینان در میان راه جان سپردند. این تبعید به اصطلاح «بویوک سورگون» (کلمه یی است ترکی یعنی «تبعید بزرگ») بود. شاه عباس یک لشکرکشی خونین تنبیهی به گرجستان شرقی (کارتلی و کاختی) به عمل آورد و تنها از کاختی قریب یکصد هزار نفر را اخراج و به ایران اعزام داشت.
در سال 1618.ـ1028هـ پنجاه هزار نفر آذربایجان و ارمنستان تبعید شدند. سنگ تراشان و بنایان برای کارهای ساختمانی به اصفهان گسیل گشتند و کشاورزان را به مازندران «بهشت آیین» اعزام داشتند و مهاجران مزبور در این نواحی هزار هزار از قحطی و مالاریا و هوای مرطوب گرمسیری که بدان خو نگرفته بودند ـ جان می سپردند.
سیاست عمرانی: در عهد شاه عباس فعالیت های ساختمانی در بعضی نقاط فوق العاده پردامنه و عظیم بود. اصفهان پایتخت کشور را شاه عباس در واقع تجدید بنا نمود و در اواسط قرن یازدهم به شهر بزرگی که 28 کیلومتر محیط آن بود و 600 هزار جمعیت داشت مبدل کرد (اصفهان در پایان قرن شانزدهم فقط 80 هزار نفوس داشت). مجموعه یی از ابنیه که نمونة هنر و معماری عالی بود در گرداگرد میدان شاه اصفهان که بیش از 500 متر طول و زمینی برای چوگان داشت احداث شده بود: از سمت جنوب مسجد شاه با طاق های قوی سر درهای آن و گنبدی که با کاشی کاری رنگی زیبا مزین شده بود ـ و یکی از درخشان ترین نمونه های معماری ایران است و سمت جنوب غربی آن میدان، کاخ شاهی با عالی قاپوی پرشکوه و عمارت چهل ستون نقاشی هایی که بر دیوارهای آن شده و پارک های چهار باغ و هشت بهشت قرار داشت.
بر زنده رود پل زیبای الله وردی خان احداث شده بود که شهر را به حومة جلفای نو مربوط می ساخت. شاه برای خود کاخ هایی در فرح آباد و اشرف مازندران و نقاط دیگر ساخته بود. قنوات و مجاری آبیاری فراوان نیز احداث شده بود.
سیاست پولی: در عهد شاه عباس کوششی به منظور پدید آوردن اساس واحد پول نیز در سراسر کشور به عمل آمد. واحد جدید پول «عباسی» نامیده می شد و می بایست یک مثقال (6/4 گرم) نقره داشته باشد و معادل دویست دینار بود. یک تومان مساوی بود با ده هزار دینار یا 50 عباسی.
باری دولت شاه عباس موفق نشد پول واحدی در سراسر کشور رایج سازد. در قرن هفدهم سکه های مختلف که ارزش متفاوت داشت و از آن جمله پول عثمانی و کشورهای اروپایی به موازات عباسی در ایران رایج و نرخ آن ها نیز در نواحی مختلف متغیر بود.
سیاست جانشینی سلطنت: شاه عباس اول سلطانی مستبد، هوس باز، بدگمان و بی رحم بود. وی امر داد تا صفی میرزا فرزند ارشد خود را که جوانی مستعد بود بکشند زیرا از وجهة روز افزون او بیمناک شده بود. مدتی بعد دو پسر خویش را کور کرد ولی پسر چهارم به موقع درگذشت. شاه عباس که تمام پسران خویش را از دست داده بود سریر سلطنت را به نوة صغیر خود شاه صفی اول که کودکی بی استعداد بود سپرد. از آن زمان در میان صفویه رسم شد که جوانان خانوادة خویش را در حرم پرورش دهند و از مردم دور نگاه دارند و نازپرورده و بی اراده بار آورند تا خطری از وجود ایشان متوجه سلطان عصر نگردد زیرا در صورت کوچک ترین بدگمانی دیدگان آنان را میل می کشیدند و نابینای شان می کردند. شاه عباس اول در 1039هـ بر اثر ابتلا به اسهال خونی درگذشت.
منابع:
1ـ اسکندر بیگ، ترکمان (منشی). عالم آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران: 1350.
2ـ روملو، حسن بیگ، احسن التواریخ. به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران 1349.
3ـ نژاد اکبری مهربان، مریم. شاه عباس کبیر، تهران: 1387.
4ـ پیرنیا، حسن. تاریخ کامل ایران، تهران: 1386.