آفتابنیوز : آفتاب: متن اين نامه كه در اختيار ايسنا قرار گرفته، اين شرح است:
«مسؤولان و رؤسای محترم
سلام
جریانات پیشآمده برای کاریکاتوریست روزنامه شرق سبب شد تا با مخاطب پنداشتن همه شما، مطالبی را معروض دارم.
مشکل پیشآمده مذکور بالاخص برای همکار کاریکاتوریستم، آقای "هادی حیدری" شاید برای بسیاری از بزرگواران تازگی داشته باشد. اما برای من که بیش از دو دهه در زمینه طنز و کاریکاتور با مطبوعات داخلی و جشنوارههای جهانی همکاری داشتهام و بارها در این خصوص تدریس، سخنرانی و پژوهش كردهام و در حال حاضر سعادت انتشار ماهنامه طنز «خط خطی» را دارم، داستانی تکراری و گاهی ملالآور است.
هنوز دیرزمانی از سوءبرداشت و دلخوری نمایندهای از مردم اراک از کاریکاتور ترسیمشده توسط همان مردم - و صدور حکم شلاق برای کاریکاتوریست جوان اراکی – نگذشته است. چندی پیشتر نیز سوءتعبیری از کاریکاتور دیگری همکیشان ما را آزرد و به یک بلوای قومیتی بدل شد. پیشتر از آن نیز...
بگذریم، ظاهرا این داستان مکرر تمامی ندارد و نوک پیکان اتهام آن همیشه همکاران کاریکاتوریستم را نشانه رفته و آسیا به نوبت است.
البته کماندار این پیکان معمولا دورترین تخصص و بعیدترین آشنایی را به کاریکاتور دارد و اصولا از نظام نشانهيی و نمادهای بصری کمترین دانش را داراست و برداشت و تعبیرش همواره به ارجاعات فرامتنی خودساختهاش و استنباطات کاملا شخصیاش مبتنی است.
حتا جالب است که گاهی کمانداران مذکور به خود زحمت دیدن طرح را هم ندادهاند.
به طرح مورد نظر برگردیم، در كارتون هادي حيدري صفی از افراد در حال بستن چشم همدیگرند.
افرادی که دارای هیچ شاخصه زمانی و مکانی نیستند و به قشر یا جغرافیای خاصی تعلق ندارند. و در یک تعبیر آشکار، آدمهایی هستند که چشم همدیگر را میبندند و هیچکدام در تلاش برای باز کردن چشمشان نیستند.
این تنها برداشت ممکن از نشانههای موجود در متن تصویر است.
حال میتوان براي یک تداعی معانی، یک ضربالمثل بيان کرد که؛ "کوری عصاکش کور دگر شود." همانقدر که این ضربالمثل در فرهنگ عامه بر هیچ گروه خاصی دلالت ندارد و اشاره به جهل و پیروی کورکورانه میکند، میتوان طرح را هم به تبع آن ترجمه به متن کرد که بنا به گفته طراح و عنوان اثر که "چشمبندان" است، ظاهرا این نزدیکترین معنی به نظر هادی حیدری است.
كارتون شمارهي 2
لطفا به شکل دو رجوع کنید که اثری است از پیتر بروگل، نقاش هلندی قرن 16 میلادی، و شکل شماره سه که اثری منتخب از نمایشگاه مجسمههای شنی کانادا در سال 2011 میلادی است و شکل چهار را که از اینترنت برداشته شده است، نیز مد نظر داشته باشید.
در سوءبرداشت از اثر یادشده تشبیه به صف رزمندگان شده است. میدانیم که در صنایع ادبی برای تشبیه نیاز به ادات تشبیه و مشبه و... است.
كارتون شمارهي 3
حال دو پرسش وجود دارد:
1. برای این تشبیه چه شباهتی بین صف رزمندگان با صف افراد در صف چشمبندان وجود دارد؟
2. ادات تشبیه رزمندگان را در تصویر چگونه نشان میدهیم؟
3. کدامیک از این نمادها در کاریکاتور چاپشده در روزنامه شرق است؟
در پاسخ بد نیست در نظر داشته باشیم:
1. تنها تشبیه، شباهتی بسیار دور است که شاید در ذهن برخی بینندگان وجود داشته باشد که مربوط به تعداد محدودی از نماهای سینمایی فیلمهایی مانند "لیلی با من است" است که خود این نماها بیشتر نماهای استعاری و شاعرانهای در وصف زیبایی اتحاد و همدلی رزمندگاناند و ما به ازای واقعی برایشان کمتر یافت میشود. وگرنه صف میتواند تداعیکننده مدرسه، بیکاران در صف استخدام، مسافران در ایستگاه و یا منتظران در ادارات و .... باشد.
2. نمادهای نمایش بصری رزمندگان معمولا عبارتاند از: چفیه، لباس نظامی غالبا خاکیرنگ، محاسن، انگشتر عقیق، سلاح، کلاه خود، سربند متبرک به اسماء مطهر و شعائر جلاله، پوتین و یا صندلی چرخدار و معلولیت برای جانبازان عزیز. البته میدانیم که هر گردی گردو نیست و هر پارچهای که به سر و صورت بسته شود، پیشانیبند متبرک دوران دفاع مقدس رزمندگان نیست. و اگر بدین مغلطهها استناد کنیم، تمام سربازان پارتی و بسیاری از تنیسبازان و جمعی از خوانندگان آمریکایی نیز سربند و "هدبند" داشته و دارند.
3. با قاطعیت می توان گفت: "افراد در تصویر به هیچ وجه نمادی از رزمندگان را ندارند".
شاید زمان انتشار اثر که از قضا هفته دفاع مقدس بوده است، موجب این سوءتعبیر شده باشد.
بدیهی است در دیاری که وجودش مرهون جانفشانی رزمندگان است و کسی در این خصوص شبههای ندارد، چه برسد به هادی حیدری که بسیار مقید به سنن جاریه و فرزند یکی از همین رزمندگان است.
ضمنا بسیار بعید است که این کاریکاتور اثری مناسبتی باشد و طراح در زمان خلق اثر و ناشر در زمان چاپ به تقویم رجوع کرده باشند.
وگرنه میتوان در برداشتی از این دست، آن را به زمان برگزاری اجلاس سازمان ملل در نیویورک هم ارجاع داد که اسراییل در حال چشمبندی از سایر کشورهای غربی مانند آمریکاست که هر کدام به نوبه خود در حال ایجاد چشمبندان برای آن دیگریاند.
كارتون شمارهي 4
برای نزدیک شدن به این منظور به شکلهای پنج، شش و هفت نگاه کنید.
و در آخر بار دیگر به بانگ رسا، اعلام میکنم: "هنر فاخر کاریکاتور، مساوی مسخره کردن و استهزا نیست".
والسلام
کیارش زندی
صاحبامتیاز و مدیرمسؤول ماهنامه طنز و کارتون خطخطی
ماه مهر سال نود و یک هجری شمسی»