حضور خاتمی به سود منافع ملی است
آفتاب‌‌نیوز : 
آفتاب- نعمت احمدي*: گفتيم كه از نظر قانون حضور آقاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري منعي ندارد. ايشان هم جزء رجال سياسي محسوب مي‌شوند و مورد تاييد شوراي محترم نگهبان هستند (علي‌رغم بعضي تنگ‌نظري‌ها در برخي رسانه‌ها) آقاي خاتمي هيچ‌گاه خود را از نظام جدا نكرده و حضور ايشان در آخرين انتخابات مجلس شوراي اسلامي مويد اين امر است.
حال به بررسي جايگاه سيدمحمد خاتمي در انتخابات (در صورت حضور) و آثارش در بطن جامعه مي‌پردازيم:
الف) اصلاح‌طلب: آقاي خاتمي پيشاني اصلاحات است و واژه اصلاحات با حضور ايشان وارد ادبيات سياسي ما شد. اصلاح‌طلب به معناي كسي است كه اصل نظام را قبول دارد و باور دارد كه با همين نظام سياسي مي‌توان به افق‌هاي پيش رو نزديك شد ولي نياز به اصلاح را نيازي طبيعي مي‌پندارد. حال اين پرسش مطرح است كه چه كسي مخالف چنين مشي و روشي است مگر افرادي كه با اصل نظام مشكل دارند. در تاريخ تدين هم ظهور پيامبران الهي مويد اين مطلب است و به نوعي اصلاح‌طلبي ديني محسوب مي‌شود. آقاي خاتمي بهترين گزينه در جهت توسعه سياسي و اقتصادي و ايجاد دموكراسي آنهم از منظر ديني و درواقع مردم سالاري ديني است. و در اين فرمول چه كسي بهتر از سيدمحمد خاتمي مي‌تواند جاي گيرد. حال اين پرسش مطرح است آيا جبهه اصلاحات به شرايط ويژه حاكم بر اين جبهه توجه دارد.
فعاليت اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات سال 88 به گونه‌ايست كه نمي‌توانند آزادي عمل قبل خود را داشته باشند. به گفته يكي از برزگان اصلاح‌طلب، اصلاح‌طلبان در مجلس ختم به سر مي‌برند. دامنه جبهه اصلاحات به گستردگي اين تعبير معروف، يعني بين‌العباسين مي‌باشد. از عباس دوز‌دوزاني عضو اسبق شوراي شهر كه خود را رئيس شورا مي‌دانست و در جلسات شركت نمي‌كرد و اگر شركت مي‌كرد راي نمي‌داد. عباس ديگر عباس عبدي است كه تز خروج از حاكميت او در زمان خاتمي معروف است. با اين گستردگي و تنوع فكر و نظر آيا خاتمي مي‌تواند در ميان اين جبهه وفاق ايجاد كند و نظريات مختلف را بر هم نزديك كند. از طرفي جبهه اصلاحات هم اكنون فعاليت رسمي ندارد. جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي بدون تشكيل دادگاه منحل شدند و نمي‌توانند با نشان خود وارد عرصه انتخابات شوند و برخي از اعضاي‌شان هم در زندان به سر مي‌برند. اين مجموعه‌ها چه جايگاهي دارند؟! آيا خاتمي شرطي مانند آزادي و يا دفع موانع فعاليت سياسي احزاب دارد و يا پيش شرطي تعيين مي‌كند كه تغيير رفتار با مجموعه‌هاي نام‌برده بعد از انتخاب به عنوان رئيس قوه مجريه صورت گيرد.
ب)جنبش ايجاد شده بعد از انتخابات 88: انتخابات 88 و وقايع بعد از آن و موارد حركتي صرف‌نظر از برخي اقدامات راديكال منشاء حركت جديد سياسي بود. حال اين پرسش مطرح است كه آيا سران و وابستگان به اين جنبش حضور خاتمي را پذيرا هستند و آيا جايگاهي در اين جنبش براي آقاي خاتمي قائل هستند.
ج)شرايط داخلي: بر كسي پوشيده نيست جامعه امروز نياز به همدلي دارد. البته بايد براي همدلي تعريفي داشته باشيم. برخي همدلي را همراه بودن با خود مي‌پندارند در صورتي كه همدلي به معناي همراهي با منافع ملي است. وضع اقتصادي حال حاضر با تحريم اقتصادي شكننده است. موضوعي كه در مصاحبه اخير آقاي احمدي‌نژاد هم به آن اشاره شده است. كشور براي فروش نفت به گفته خود آقاي احمدي‌نژاد مساله دارد. و از طرفي شيوه اداره مملكت با فرمول دولت‌هاي نهم و دهم، بر همگان مشخص بود كه در نهايت وضع فعلي اتفاق مي‌افتد. حذف سازمان برنامه و بودجه، عدم شفاف‌سازي هزينه‌ها دولت، پروار شدن دولت‌هاي نهم و دهم، حجم نقدينگي در بازار و هجوم اين نقدينگي به عرصه‌هاي دلالي، بيكاري نسل‌ها و ده‌هاي موضوع مشابه شرايط را به گونه اي به وجود آورده كه احتمال اتفاقات اخير بازار تهران در عرصه‌هاي ديگر نيز محتمل است. به باور نگارنده حضور خاص خاتمي بودن در نظر گرفتن عنوان سياسي مي‌تواند از نظر رواني فضاي سياسي نامناسب و حوادثي مانند بازار تهران را كه بعد از مصاحبه رئيس جمهوري اتفاق افتاد مانع شود.
د)شرايط خارجي: متاسفانه كارنامه سياسي دولت‌هاي نهم و دهم شامل 4 قطعنامه عليه ايران و تحريم‌هاي پي در پي مي‌باشد تحريم‌هايي كه فروش نفت را تحت تاثير قرار داده و به گفته محمدرضا باهنر صادرات روزانه نفت را به زير يك ميليون بشكه رسيده و به گفته رئيس جمهور مشكل دريافت پول هم در اين خصوص وجود دارد. نگارنده باور دارد حضور آقاي خاتمي و يا آيت‌الله هاشمي به نفع شرايط داخلي و خارجي است. البته حضور اين افراد باعث نخواهد شد كه دشمني غرب با ايران خاتمه يابد بلكه باعث كند شدن دشمني‌ها خواهد شد.
از سوي ديگر انتخابات آمريكا در پيش است. مشخص نيست اوباما دوباره مي‌تواند وارد كاخ سفيد شود و يا اگر دوباره انتخاب شود همين مشي را ادامه دهد و تنها به تحريم ايران بسنده كند. بعد از 6 نوامبر هر كسي وارد كاخ سفيد شود برنامه‌اي مغاير با برنامه فعلي دارد. برنامه‌اي كه بنيامين نتانياهو ساختن آن را كشيدن خط قرمز بر روي بمب اتم آن را برنامه ايران معرفي كرده ولي رهبر انقلاب ساختن اين بمب را حرام دانستند.
ماه‌هاي پاياني دولت محمود احمدي‌نژاد مواجه با روي كار آمدن دولت جديد آمريكا است. طبيعي است كه نگاه آنان با نگاه فعلي فرق دارد. نگارنده بر اين باور است حضور آقايان خاتمي يا هاشمي مي‌تواند همه موازنه‌ها را به هم بزند. مشي خاتمي با همه موانع، منافع ما را حفظ خواهد كرد. اگر دنبال منافع ملي هستيم بايد همه اما و اگرها را كنار گذاشته و به استقبال حضور خاتمي در انتخابات سال آينده برويم.
*حقوقدان
آفتاب- نعمت احمدي*: گفتيم كه از نظر قانون حضور آقاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري منعي ندارد. ايشان هم جزء رجال سياسي محسوب مي‌شوند و مورد تاييد شوراي محترم نگهبان هستند (علي‌رغم بعضي تنگ‌نظري‌ها در برخي رسانه‌ها) آقاي خاتمي هيچ‌گاه خود را از نظام جدا نكرده و حضور ايشان در آخرين انتخابات مجلس شوراي اسلامي مويد اين امر است. حال به بررسي جايگاه سيدمحمد خاتمي در انتخابات (در صورت حضور) و آثارش در بطن جامعه مي‌پردازيم:
الف) اصلاح‌طلب: آقاي خاتمي پيشاني اصلاحات است و واژه اصلاحات با حضور ايشان وارد ادبيات سياسي ما شد. اصلاح‌طلب به معناي كسي است كه اصل نظام را قبول دارد و باور دارد كه با همين نظام سياسي مي‌توان به افق‌هاي پيش رو نزديك شد ولي نياز به اصلاح را نيازي طبيعي مي‌پندارد. حال اين پرسش مطرح است كه چه كسي مخالف چنين مشي و روشي است مگر افرادي كه با اصل نظام مشكل دارند. در تاريخ تدين هم ظهور پيامبران الهي مويد اين مطلب است و به نوعي اصلاح‌طلبي ديني محسوب مي‌شود. آقاي خاتمي بهترين گزينه در جهت توسعه سياسي و اقتصادي و ايجاد دموكراسي آنهم از منظر ديني و درواقع مردم سالاري ديني است. و در اين فرمول چه كسي بهتر از سيدمحمد خاتمي مي‌تواند جاي گيرد. حال اين پرسش مطرح است آيا جبهه اصلاحات به شرايط ويژه حاكم بر اين جبهه توجه دارد.
فعاليت اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات سال 88 به گونه‌ايست كه نمي‌توانند آزادي عمل قبل خود را داشته باشند. به گفته يكي از برزگان اصلاح‌طلب، اصلاح‌طلبان در مجلس ختم به سر مي‌برند. دامنه جبهه اصلاحات به گستردگي اين تعبير معروف، يعني بين‌العباسين مي‌باشد. از عباس دوز‌دوزاني عضو اسبق شوراي شهر كه خود را رئيس شورا مي‌دانست و در جلسات شركت نمي‌كرد و اگر شركت مي‌كرد راي نمي‌داد. عباس ديگر عباس عبدي است كه تز خروج از حاكميت او در زمان خاتمي معروف است. با اين گستردگي و تنوع فكر و نظر آيا خاتمي مي‌تواند در ميان اين جبهه وفاق ايجاد كند و نظريات مختلف را بر هم نزديك كند. از طرفي جبهه اصلاحات هم اكنون فعاليت رسمي ندارد. جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي بدون تشكيل دادگاه منحل شدند و نمي‌توانند با نشان خود وارد عرصه انتخابات شوند و برخي از اعضاي‌شان هم در زندان به سر مي‌برند. اين مجموعه‌ها چه جايگاهي دارند؟! آيا خاتمي شرطي مانند آزادي و يا دفع موانع فعاليت سياسي احزاب دارد و يا پيش شرطي تعيين مي‌كند كه تغيير رفتار با مجموعه‌هاي نام‌برده بعد از انتخاب به عنوان رئيس قوه مجريه صورت گيرد.
ب)جنبش ايجاد شده بعد از انتخابات 88: انتخابات 88 و وقايع بعد از آن و موارد حركتي صرف‌نظر از برخي اقدامات راديكال منشاء حركت جديد سياسي بود. حال اين پرسش مطرح است كه آيا سران و وابستگان به اين جنبش حضور خاتمي را پذيرا هستند و آيا جايگاهي در اين جنبش براي آقاي خاتمي قائل هستند.
ج)شرايط داخلي: بر كسي پوشيده نيست جامعه امروز نياز به همدلي دارد. البته بايد براي همدلي تعريفي داشته باشيم. برخي همدلي را همراه بودن با خود مي‌پندارند در صورتي كه همدلي به معناي همراهي با منافع ملي است. وضع اقتصادي حال حاضر با تحريم اقتصادي شكننده است. موضوعي كه در مصاحبه اخير آقاي احمدي‌نژاد هم به آن اشاره شده است. كشور براي فروش نفت به گفته خود آقاي احمدي‌نژاد مساله دارد. و از طرفي شيوه اداره مملكت با فرمول دولت‌هاي نهم و دهم، بر همگان مشخص بود كه در نهايت وضع فعلي اتفاق مي‌افتد. حذف سازمان برنامه و بودجه، عدم شفاف‌سازي هزينه‌ها دولت، پروار شدن دولت‌هاي نهم و دهم، حجم نقدينگي در بازار و هجوم اين نقدينگي به عرصه‌هاي دلالي، بيكاري نسل‌ها و ده‌هاي موضوع مشابه شرايط را به گونه اي به وجود آورده كه احتمال اتفاقات اخير بازار تهران در عرصه‌هاي ديگر نيز محتمل است. به باور نگارنده حضور خاص خاتمي بودن در نظر گرفتن عنوان سياسي مي‌تواند از نظر رواني فضاي سياسي نامناسب و حوادثي مانند بازار تهران را كه بعد از مصاحبه رئيس جمهوري اتفاق افتاد مانع شود.
د)شرايط خارجي: متاسفانه كارنامه سياسي دولت‌هاي نهم و دهم شامل 4 قطعنامه عليه ايران و تحريم‌هاي پي در پي مي‌باشد تحريم‌هايي كه فروش نفت را تحت تاثير قرار داده و به گفته محمدرضا باهنر صادرات روزانه نفت را به زير يك ميليون بشكه رسيده و به گفته رئيس جمهور مشكل دريافت پول هم در اين خصوص وجود دارد. نگارنده باور دارد حضور آقاي خاتمي و يا آيت‌الله هاشمي به نفع شرايط داخلي و خارجي است. البته حضور اين افراد باعث نخواهد شد كه دشمني غرب با ايران خاتمه يابد بلكه باعث كند شدن دشمني‌ها خواهد شد.
از سوي ديگر انتخابات آمريكا در پيش است. مشخص نيست اوباما دوباره مي‌تواند وارد كاخ سفيد شود و يا اگر دوباره انتخاب شود همين مشي را ادامه دهد و تنها به تحريم ايران بسنده كند. بعد از 6 نوامبر هر كسي وارد كاخ سفيد شود برنامه‌اي مغاير با برنامه فعلي دارد. برنامه‌اي كه بنيامين نتانياهو ساختن آن را كشيدن خط قرمز بر روي بمب اتم آن را برنامه ايران معرفي كرده ولي رهبر انقلاب ساختن اين بمب را حرام دانستند.
ماه‌هاي پاياني دولت محمود احمدي‌نژاد مواجه با روي كار آمدن دولت جديد آمريكا است. طبيعي است كه نگاه آنان با نگاه فعلي فرق دارد. نگارنده بر اين باور است حضور آقايان خاتمي يا هاشمي مي‌تواند همه موازنه‌ها را به هم بزند. مشي خاتمي با همه موانع، منافع ما را حفظ خواهد كرد. اگر دنبال منافع ملي هستيم بايد همه اما و اگرها را كنار گذاشته و به استقبال حضور خاتمي در انتخابات سال آينده برويم.
*حقوقدان
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
خاتمی عزیز ماست .
امیدوارم تصور نکنید که یک تنه معجزه خواهید کرد. این شتر را هرکس که روی کوه برده است خودش هم آن را پایین بیاورد!