آفتابنیوز : آفتاب: محمد امین شادمانی - صحنه انتخاباتی ایران هیچگاه با تکثری این چنین مواجه نبوده است.یک ائتلاف سه نفره در یک سو؛ یک نیمه ائتلاف 5 نفره در یک سوی دیگر ؛ تعداد جزایر پراکنده فردی وجمعی در اینطرف وآن طرف و بالاخره شماری چهره های شاخص، صحنه انتخاباتی امسال را آکنده اند. یک چنین ازدحامی ،هر ایرانی را به اندیشه وامیدارد که بالاخره چگونه باید انتخاب کند .
عالمان علوم سیاسی میگویند انتخابات یک حسن بزرگ دارند وآن اینکه به گفتگوهای درون جامعه ،دامن میزند و به کارکردهای ارتباطی(که بنیان واساس رشد و تحول جامعه است)قوام می بخشند.
اینکه ملت مارا از جنبه سیاسی در زمره ملت های هوشمند به حساب می آورند،یک دلیلش این است که بیش از 100 سال است که سابقه انتخابات داریم و اساسا یکی از دلایل ظهور انقلاب اسلامی ایران ،آن بود که رژیم پهلوی با تشریفاتی کردن انتخابات و پر کردن صندوق آراء طبق نقشه و دستور قبلی مدتی مردم را از ماهیت تعالی بخش انتخاب وکنش های ارتباطی آن محروم ساخته بود.
در یک انتخابات آزاد،مردم هم میگویند وهم میشنوند نخبگان،تحلیل خود را از اوضاع،عرضه میدارند. سیاستمداران صادق ،میکوشند وضعیت را به نحو راستین برای مردم تشریح کنند،خاموشان،جرات پیدا میکنند تا در سرنوشت خود ایفای نقش کنند؛ اگرچه از سوی دیگر سیاست زدگان تلاش میکنند شکل مار را بجای مار ، به مردم قالب کنند،سفسطه گرایان سعی میکنند با سخنرانی های غرا و دلنشین،به دروغ درب باغ سبز نشان دهند واز هر ابهامی،یک نیرنگ ودروغ استخراج نمایند و خود را جرثومه صدق و صلاح ومخالفان خود را سازشگر وناراست نشان دهند.
البته ظاهر قضیه میتواند قدری رقت انگیز باشد،اما اگر نیک بنگریم صحنه هر انتخاباتی،علاوه بر اینکه کارزاری است که خداوند فراهم میاورد تا بندگانش را بشناسد،صحنه بزرگ آموختن وآموزاندن هم هست. ملت ما انتخاباتی را پشت سر گذاشته باشد وتجربیات قطوری از کنش هاو واکنش های ارتباطی،برنگرفته باشد.
نگارنده با منطق واستدلالی که پیشتر عرض کرد،میخواهد درک و تحلیل خود را از این صحنه با دیگران در میان بگذارد و متقابلا از نظرات دیگران بهره بگیرد؛باشد تا در این چرخه ارتباطی،سهمی را اداء کرده وسهمی را نیز دریابد. بنابراین در اینجا با طرح این سؤال وارد میشود که:« چرا دکتر روحانی» «در این ازدحام کاندیداها و صف طویل علاقمندان به ریاست جمهوری،دکتر روحانی از چه مزیتی برخوردار است؟».
نگارنده میخواهد معیاری ساده در این گزینش بکار ببرد:دانش وتجربه. من به این دلیل بر این دو بال تآکید دارم که در علوم مدیریت نوین،کارایی صرف این دو-جدا از یکدیگر- را مردود میداند. چه بسا کسی تجاربی در عمل دارد،اما چون مجهز به دیدگاه های نظری نیست،تجاربش نازا و سترون است. به عکس ،صرف دانسته های نظری،یک مدیر را برای حرکت پیچیده در شرائط متحول و متغیر،مهیا نمیسازد.
روحانی، از جنبه نظری،در حوزه دینی، برترین اساتید معاصر حوزه علمیه را درک کرده و در محضر آنها شاگردی نموده است. در درس خارج از آیات عظام،سید محمد محقق داماد ،شیخ مرتضی حائری(فرزند گرامی شیخ عبدالکریم حائری پایه گذار حوزه علمیه قم)، وسید محمد رضا گلپایگانی و در درس سطح عالی از حضرات آیات محمد شاه آبادی و فاضل لنکرانی و سلطانی و... بهره برده است. البته آموخته های نظری ایشان، محدود به حوزه علمیه نیست. او همزمان به دروس دانشگاهی پرداخته و از دانشگاه تهران در سال 1351 دانشنامه لیسانس دریافت کرده، در ادامه کارشناسی ارشد در رشته حقوق عمومی وپس از آن دکترای خود را از دانشگاه اسکاتلند گلاسگو (Glasgow Caledonian University) در رشته حقوق اساسی دریافت نموده است.
اگر بپذیریم که مدیریت عالی در نظام جمهوری اسلامی، به ابعاد تخصصی دینی نیازمند است و از طرف دیگر قبول کنیم که مدیریت در دنیای امروز، بایستگی های تخصصی مدرن خود را دارد باید بگوییم که پیشینه های علمی دکتر روحانی در دو عرصه دینی و علوم جدید جایگاهی خاص ومتفاوت به او می بخشد .
اما از جنبه " عمل " چه؟ آیا روحانی از جنبه تجربه مدیریت وحکمرانی از چنان عمق و وسعتی برخوردار هست که بتوان سکان ریاست جمهوری را با اطمینان خاطر بدست او داد و دوره ای خالی از دلهره های اقتصادی،معیشتی و امنیتی را شاهد بود؟ شخصا معتقدم که انباشتگی تجارب و دانش عملی دکتر روحانی (آنهم نه در مسئولیت های آرام و لوکس بلکه در مقام های پر چالش و پر تنش)،او را در جایگاه نخست در جمهوری اسلامی (پس از رهبری)قرار میدهد. درازگویی نکنم . به برکت انقلاب ،نعمت انتخابها بر ما نازل شده است. حرف هایمان را با یکدیگر در میان بگذاریم تا از این انتخابات نیز بهره های ارتباطی بالاتری ببریم. حالا،شما بگویید. نوبت شماست.
اقای روحانی باید فعالیت بیشتری از خود نشان دهد و حضور فعالتری داشته باشد هرچند حالا کمی دیر به نظر برسد ولی ماهی را هر وقت بگیرند تازه است
ایشان ابتدا برنامه های اقتصادی خود را اعلام کند
سپس وزیران درجه یک خود را معرفی کند
سوم تکلیف خودش را در سیاست جهانی با مردم ایران روشن و واضح بگوید
اگر هاشمی و خاتمی بیایند دوباره درگیری جناحها شروع و تخریبها ادامه میابد لکن اگر روحانی بیاید همان هاشمی و خاتمی معتدل است با مخالفان و معارضان کمتر.
آقای هاشمی رفسنجانی که با همه ی زخم خوردگی هایش سناسنامه ی تاریخ انقلاب و پس از انقلاب هست و باید اگر صلاح دانستند فقط پشتیبان نامزدی معتدل و دانا باشند. که درین برهه ی خیلی حساس اگر دکتر روحانی اصلح در نظر گرفته شوند ورق بخت مردم بازنده بر خواهد گشت و میهن کهن بار دیگر جان خواهد گرفت. به هر انجام بهترین گزینه آقای روحانی بهترین است.
به خاتمی و هاشمی رای میدهیم،هیچ مانعی
نباید برای استفاده کشور از تجربه ای عزیزان
وجود داشته باشد.
روحانی بدنیست ولی باید هر دو این عزیزان ازوی حمایت کنند
در جبهه اصلاحات گیر نکنید
با تعصب از اصولگرایی جانبداری نکنید
بدون فکر به جبهه پایداری روی نیاورید
با توجه به سخنان لیدر به اصلح رای دهید