آفتابنیوز : آفتاب: این روزنامه نوشته است: پسری ۲۲ ساله هستم حدود ۱۸ ماه پیش با دختری
ازدواج کردم و اکنون در دوران عقد هستیم. همسرم ۲۰ ساله است و ۲ ماه است که
میگوید دوستت ندارم و طلاق میخواهد. من خیلی دوستش دارم خانوادهاش
نیز او را حمایت میکنند ولی من علتش را نمیدانم. راهنماییام کنید دوست
ندارم از دستش بدهم.
درباره سوال شما چندین نکته قابل توجه است:
اول
اینکه سن پایین در زمان ازدواج ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد. برای
ازدواج چندین بلوغ لازم است، بلوغ جنسی، عاطفی و عقلی. بلوغ جنسی معمولا در
سنین زیر ۱۸ سال اتفاق میافتد ولی برای رسیدن به بلوغ عقلی و عاطفی به
زمان بیشتری نیاز است، هرچند نمیتوان سن دقیقی را مشخص کرد؛ زیرا این
موارد بسته به تجربیات هر فرد متفاوت است ولی به طور کلی آمال و آرزوها و
همچنین اهداف افراد در سنین زیر ۲۰ سال و بعد از آن تفاوتهای فاحشی با هم
دارند. وقتی افراد در سنین بسیار پایین تصمیم به ازدواج میگیرند میتوان
انتظار داشت که پس از گذشت چند سال احساس کنند که انتظاراتشان از زندگی و
همسرشان تغییر کرده است و همین موضوع زمینه ساز مشکلات و نارضایتی میشود.
* سالهای پرتنش
از
سوی دیگر ۲سال ابتدایی ازدواج، سالهایی پرتنش است. مطالعات نشان داده است
درصد زیادی از طلاقها در این سالها اتفاق میافتد. در این زمان زوج
در حال شناخت ویژگیها و عادات یکدیگرند، از آنجا که شیوه حل مسئله افراد
با هم تفاوت دارد، به احتمال زیاد حتی اگر ۲ نفر بر سر وجود مشکل با هم
توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نمیرسند.
برخی از مشکلات
رایج در سالهای اولیه ازدواج عبارت است از: ارزشها، مشکلات مادی،
ارتباط با خانوادهها و خویشاوندان و برخی روابط زناشویی.
بسیاری
از زوجها قبل از ازدواج چشم خود را روی اختلافات و تفاوتهایی که با هم
دارند میبندند ولی پس از ازدواج متوجه تفاوت در ارزشها و عقاید خود
میشوند و دیگر نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. تفاوت عقیده در مسائلی
ازجمله مذهب، سیاست، شغل و نحوه پوشش میتواند مشکلات زیادی را باعث شود.
اختلاف
بر سر خرج کردن پول از مهمترین مشکلات زوجهای تازه ازدواج کرده است.
انتظارات متفاوت در این باره و ناتوانی در مدیریت مالی باعث بروز دلخوری
میشود.
* نقش خانوادهها
ازدواج باعث گسترش خانواده و
اقوام میشود که سیستم حمایتی بسیار وسیعی را برای ما به ارمغان میآورد
اما از طرف دیگر همین گسترش میتواند عامل بسیاری از اضطرابها شود به خصوص
اگر عروس یا داماد جدید از جانب یکی از اقوام نزدیک (به ویژه یکی از
والدین) پذیرفته نشود و نتواند رابطهای خوب با وی برقرار کند.
برخی
از والدین به سختی میتوانند ازدواج فرزندشان را قبول کنند و همین
نپذیرفتن کامل میتواند در نخستین سالهای ازدواج عامل اختلافات و
درگیریهای بسیاری شود. روابط زناشویی نیز از مشکل سازترین مسائلی است که
زوجین ممکن است با آن مواجه شوند.
برای بسیاری از زن و شوهرهای
جوان، اولین ارتباط زناشویی بسیار پراسترس و تنشزا خواهد بود. ازجمله
عوامل به وجود آورنده این مسئلهگاه وجود اطلاعات ناکافی و حتی نادرستی است
که ازگوشه و کنار در اختیار افراد قرار میگیرد لذا باورها و انتظارات
نادرستی در این زمینه در ذهن آنها شکل گرفته است که باعث بروز استرس در
آنها میشود.
* چه باید کرد؟
اگر مسائلی مشابه موارد ذکر
شده، برای شما دردسرساز شده است، نگران نباشید راهکارهایی برای برطرف کردن
این مشکلات وجود دارد ولی قبل از هر چیز پیدا کردن مشکل اصلی مهمترین
مسئله است:
با همسر خود صحبت و سعی کنید علت اصلی بیعلاقه شدناش
به زندگی مشترکتان را بیابید، شنونده فعال بودن و قضاوت نکردن درباره
احساسات همسرتان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر وی احساس کند که شما به
او و دلمشغولیهایش اهمیت میدهید و درصدد رفع مشکل هستید، با شما همکاری
خواهد کرد. در صورتی که مشکل در تغییر اهداف و آرزوها باشد، بررسی اهداف
جدید و پیدا کردن نقاط مشترک و برنامه ریزی برای دستیابی به آنها میتواند
به هر دو نفر انگیزه و امید بدهد. در نظر داشته باشید که هیچ کسی دقیقا
مطابق انتظارات و خواستههای شما نیست، بنابراین پذیرش تفاوتهای شخصی و
اعتقادی کمک میکند که آرامش بیشتری را تجربه و ارتباط بهتری با همسرتان
برقرار کنید.
* گفتوگو کنید
گفتوگو کردن درباره
اولویتهای مالی و ایجاد یک برنامه کلی درباره نحوه و میزان خرج کردن پول
میتواند از بروز اختلافات در این زمینه بکاهد. هرچه قدر دقیقتر این کار
را انجام دهید به همان میزان از بروز مشکلات پیش گیری کردهاید.
تنظیم ارتباطات با خانوادهها امری مهم به شمار میآید. به یاد داشته باشید شما خانواده جدیدی تشکیل دادهاید.
با
خانواده خود و همسرتان با احترام رفتار کنید ولی در عین حال مرزی برای خود
و آنها در نظر بگیرید. درددل کردن نزد خانوادهها و بدتر از آن بدگویی
از همسرتان، باری از دوش شما بر نمیدارد و تنها روابط را تخریب میکند.
درباره
مسائل زناشویی با یکدیگر باز و روشن باشید. از خواستهها و نگرانیهایتان
در این باره به صورت شفاف با هم صحبت کنید و در صورتی که اطلاعات شما
ناکافی است به کتابهای معتبر و یا مشاوران دارای تجربه در این زمینه
مراجعه کنید.
فراموش نکنید هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، پس
تلاش کنید با برقراری ارتباط مناسب و موثر با همسرتان او را بیشتر بشناسید و
علت دلسردی وی را از بین ببرید. مراجعه به یک مشاور خانواده بسیاری از
ابهامات را برطرف میکند و به شما در حل مشکلتان یاری میرساند. نادیده
گرفتن مشکل و به تعویق انداختن حل مسائل باعث جدیتر شدن آنها میشود.