محبیان در مورد لزوم درس گرفتن از گذشته در راستای عدم تعیین دقیق دو گفتمان اصلاحطلبی و اصولگرایی و پیشگیری از مغفول ماندن اعتدال در آینده، گفت: ما تجربه کلیتگرایی در دو مفهوم اصولگرایی و اصلاحطلبی را در برابر خود داریم؛ اصلاحطلبانی که به عنوان اصلاحطلب تا براندازی رفتند و خود را نیز اصلاحطلب مینامیدند، در حالیکه نمیدانستند اصلاحطلبی بیش از یک شعار، یک روش عمل سیاسی است و یا اصولگرایانی که تفاوت اصولگرایی به مفهوم باور به پرنسیپهای سیاسی را با تحجر و سلفیگری فرقی نمینهادند ،بنابراین نباید این کلیگرایی را در مورد مفهومهایی چون اعتدال و عقلانیت نیز تکرار کنیم.
وی در مورد ضرورت عدم مصادره گفتمان اعتدال از سوی جریان خاصی با توجه به تاکید رییسجمهور منتخب مبنی بر اینکه رییسجمهور همه است، گفت: اندیشههای عالی و ارزشهای متعالی فراتر از جریانات و حتی گرایشهای سیاسی است و مصادره آنها توسط جناحها یعنی تغییر دادن این اندیشهها در حد برچسب یا پروژه فرصتطلبانه سیاسی است. این اقدام به مرگ اجتماعی این ارزشها ولو در زمان کوتاه میانجامد.
موسس حزب نواندیشان ایران اسلامی در مورد مهمترین مولفههای گفتمان اعتدال و امکان تحقق آن با توجه به شرایط سیاسی کشور، گفت: رای مردم به روحانی به نوعی رای منفی به افراط بود؛ ضمن اینکه اهل سیاست ما نوعی گریز از تفکرات و خط مشیهای افراطی را نشان میدهد و همین امر فرصت عالی را نشان میدهد و باید بتوانیم قدر این فرصت را بدانیم.
رییس مرکز پژوهشی راهبردی آریا در مورد نقش رسانهها در تبیین این گفتمان، گفت: به گمانم نقش رسانهها در ظهور تفکر اعتدالگرایی کلیدی بوده است. این رسانهها بودند که نقاب از چهره حق به جانب، ولی خطرناک افراطگرایی برداشتند و این رسانهها هستند که میتوانند به غلبه این گفتمان کمک کنند.
وی افزود: تمامی جریان گفتمانی دکتر روحانی در ظرف رسانهها قرار دارد و ایشان باید مهمترین خط ارتباطی خود را با رسانهها در داخل و خارج برقرار کند.
وی در مورد آینده دو جناح اصولگرا و
اصلاحطلب در صورت ایجاد جریان سوم، گفت:در این صورت دو جناح اصولگرا و
اصلاحطلب بر حسب تمایلات اعتدالی یا افراطی هوادارانشان مجبور به
موضعگیری شده و عملا شکاف جدیدی پدید میآید و در پی آن صفبندیهای درون
جناحی نیز شکل خواهد گرفت.