آفتابنیوز : 
اين فيلم به گفته مصفا نوعي دست و پا زدن و كشمكش بين خواب و رويا درگذشته و حال وبرشي از زندگي يك مرد است.
"اين مرد (همايون ارشادي) در بحبوحه گرفتاريهاي خود با يك تلفن ظاهرا اتفاقي وارد زندگي زني جوان و مرموز (ليلا حاتمي) ميشود و از اين طريق با ماجراهايي پيدرپي بتدريج به گذشتههاي ناخوشايند، پنهان و از ياد رفته زندگي خود و آن زن از جمله سرنوشت يك زن هنرمند افغان (زهرا حاتمي) پيوند ميخورد."
مصفا آگاهانه سعي كرده كه در اين فيلم حادثهاي، مخاطب را در ميانه رويا و واقعيت مردد نگاه دارد و از اين طريق مانع هرگونه برداشت منطقي و قابل پيشبيني در مورد خط اصلي داستان و شخصيتهاي آن شود.
وي پس از نمايش فيلم خود گفت: سينماي كنوني ايران از نبود رويا رنج ميبرد و جدا افتادگي از رويا در ايران تا جايي است كه بسياري از مردم و فيلمسازان حالت كما را با رويا اشتباه ميگيرند.
مصفاافزود: حدود دو سال طول كشيد تا نوشته خود را از يك داستان كوتاه به يك فيلمنامه قابل تبديل به يك فيلم بلند سينمايي تبديل كنم، ولي در طول ساخت فيلم تغيير چنداني در خطوط كلي حوادث داستان رخ نداد. به گزارش سينماي ما اين بازيگر و كارگردان ايراني گفت كه از نشان دادن چهره فقر و روستاها در فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي خارجي خسته شده است و همواره وسوسه آن را داشته كه فيلمي را در شب و در خيابانهاي تهران بسازد.
"علاوه بر اين به دليل مشكلاتي كه در نشان دادن ارتباط نزديك مرد و زن و همچنين مشكلات نمايش زن درحالت عادي در منزل وجود دارد، بيشتر صحنههاي فيلم را در سطح شهر تهيه كردم تا مساله پوشش زنان طبيعي جلوه كند." بهگفته مصفا، فيلم وي از نظر مسئولان سينمايي ايران مشكل محتوايي نداشته، ولي گفته شده بود كه اين فيلم هدفمند نبوده و در مقوله فيلمهاي مثبت و مفيد براي جامعه قرار نميگيرد.
از اين رو به گفته كارگردان سيماي زني در دور دست، فيلم وي در بدترين زمان نمايش (تعطيلات عيد نوروز) و تنها در مدتي كوتاه در سه سينماي كوچك در تهران به نمايش درآمد و به اين جهت با شكست تجاري روبرو شد.
مصفا گفت كه فيلم او با نظر منفي برخي از منتقدان سينمايي روبرو شده اما اضافه كرد كه بسياري از دانشجويان جوان از اين اثر استقبال كرده و در وبلاگهاي شخصي خود به ستايش از آن پرداختهاند.