کد خبر: ۲۶۸۰۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۵

فیلم‌هایی که با موضوع عاشورا ساخته شده‌اند / از «رستاخیز» درویش تا مستند تعزیه ناصر تقوایی

سینمای ایران گاه با بهره‌گیری از موضوع و مسائل واقعه عاشورا فیلم‌هایی تولید کرده که همچنان جزو آثار مطرح محسوب می‌شوند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: درنا حسین‌زاده: در ميان انبوه فيلم هاي ساخته شده در اين سال ها به طور مشخص چهار فيلم «رستاخيز» به كارگرداني احمدرضا درويش، «سفير» ساخته فريبرز صالح، «روز واقعه» به كارگرداني شهرام اسدي و «عصر روز دهم» ساخته مجتبي راعي به صورت جدي موضوع عاشورا را مورد توجه قرار داده اند. از ميان اين فيلم ها نيز «رستاخيز»، «سفير» و «روز واقعه» مشخصا به واقعه عاشورا پرداخته اند و «عصر روز دهم» هم تنها فيلم ايراني است كه در لوكيشن كربلاتوليد شده و ويژگي آن وجود تصاويري از مراسم عزاداري تاسوعا و عاشوراي حسيني در عراق و كربلاست.

رستاخيز

احمدرضا درويش اغلب پروژه هاي سينمايي خود را در قالب كارهايي با پروداكشن سنگين مقابل دوربين برده است و «رستاخيز»، تازه ترين فيلم سينمايي او نيز از جمله اين كارهاست. او پس از ساخت فيلم هايي چون «دوئل» (1382)، «متولد ماه مهر» (1378)، «سرزمين خورشيد» (1375)، «كيميا» (1373)، «آذرخش» (1371)، «ابليس» (1369) و «آخرين پرواز» (1368)، به «رستاخيز» رسيد؛ فيلمي كه قرار است واقعه عاشورا را دقيق تر از ديگر ساخته هاي سينماي ايران روايت كند.

فیلم درویش روایتی درباره واقعه عاشورا و قيام امام حسين(ع) است و قصه فيلم به شخصيت بکیر فرزند حربن یزد ریاحی مربوط است که در متن حوادث حركت مي كند. نمایش این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر واکنش‌های مختلفی را به همراه داشت و توقع می‌رفت اکران آن در ایام محرم آغاز شود که فعلا خبری رسمی در مورد شروع اکران فیلم در هفته‌های آتی منتشر نشده است. این فیلم هفت سیمرغ بلورین سی و دومین جشنواره فجر را از آن خود کرد.

درویش در سخناني درباره ويژگي هاي اين فيلم سينمايي اظهار داشت: «از شاخصه‌هاي پروژه اين است كه برخلاف آنكه از توليدات كشورمان محسوب مي شود، اما در واقع به جغرافياي تمام كشورهاي مسلمان تعلق دارد. عزم مان را براي توليد يك كار بزرگ و در شان حضرت اباعبدالله(ع) جزم كرده ايم و اميدواريم تمام جوامع بشري با ديدن اين اثر به حقيقت حركت آن حضرت پي ببرند.»

چند روز پس از پايان تعطيلات نوروز 1390 بود كه خبرگزاري‌ها اعلام كردند فيلمبرداري پروژه سينمايي «روز رستاخيز» در بم ادامه دارد و به زودي گروه براي ادامه كار راهي كوير شهداد در كرمان مي شوند.

در همين خبر عنوان شده بود كه علاوه بر بازيگران ايراني، هنرپيشه هايي از كشورهاي سوريه، كويت، عراق و انگلستان نيز ايفاگر نقش هاي مختلف در فيلم «روز رستاخيز» هستند. فيلمبرداري آن در واقع از 16 بهمن ماه 1390 (اربعين حسيني) در بم آغاز شده بود.

حسين جعفريان، مسووليت مديريت فيلمبرداري را برعهده دارد و مجيد ميرفخرايي طراح صحنه و لباس، محسن موسوي طراح چهره پردازي، يدالله نجفي صدابردار و علي قائم مقامي مدير توليد اين كارند. بيش از 60 درصد از فيلمبرداري اين فيلم در اطراف شهرستان بم و مابقي آن در شهداد، اصفهان، تهران، شاهرود و كشور سوريه فیلمبرداری شد. شهرهاي مكه، كوفه، دمشق و بخشي از شهرهاي مدينه، بصره و نيز دشت كربلاجغرافياي اصلي اين فيلم را تشكيل مي‌دهند.

تحقيقات و نگارش فيلمنامه «روز رستاخيز» از اواسط توليد «دوئل» در سال 81 آغاز شد و درويش پس از سه سال نگارش اين فيلمنامه را به پايان رساند.

اين فيلم به تهيه كنندگي تقي عليقلي‌زاده و كارگرداني احمدرضا درويش اوايل فروردين ماه 86 پروانه ساخت گرفت.

از چند سال قبل حضور بازيگران مطرح عرب در اين پروژه در دستور كار قرار گرفته بود و رايزني‌هايي براي انتخاب بازيگر در دمشق و بيروت صورت گرفت و احمدرضا درويش به همراه عبدالله اسكندري طراح چهره پردازي و مشاور كارگردان به اين كشورها سفر كردند. در روند پيش توليد اين فيلم شايعاتي مبني بر حضور بازيگران خارجي چون عمر شريف و آنتوني هاپكينز منتشر شد كه اين خبرها از سوي سازندگان آن تكذيب شد. بابک حمیدیان، حسن پورشیرازی، فرهاد قائمیان و شقایق فراهانی از بازیگران این فیلم هستند.

 روز واقعه

 در وضعيتي كه هنوز از فيلم احمدرضا درويش رونمايي نشده بود، «روز واقعه» مهم‌ترين فيلمي است كه درباره واقعه عاشورا ساخته شده است. شهرام اسدي اين فيلم سينمايي را براساس فيلمنامه يي از بهرام بيضايي در سال 1373 ساخت و از آن زمان تاكنون بارها و بارها اين فيلم از تلويزيون پخش شده است. اين فيلم روايتي از عبدالله جواني نصراني است كه تازه اسلام آورده، او در جريان عروسي خود با راحله دختر زيد ندايي مي شنود كه او را به ياري فرامي خواند. عبدالله به دنبال اين ندا بيابان ها را تا كربلامي تازد و سرانجام به كربلامي رسد كه عصر روز عاشورا است: زماني كه حقيقت را در زنجير... پاره پاره بر خاك و بر سر نيزه مي بيند. ساخت اين فيلم توسط اسدي اتفاقي مهم را در كارنامه كاري اين فيلمساز رقم زد.

او پيش از ساخت «روز واقعه»، «اوينار» را ساخته بود كه نتوانسته بود چندان نام او را به عنوان فيلمسازي مهم در سينماي ايران مطرح كند و در گام دوم به «روز واقعه» رسيد كه كاري به يادماندني در سينماي پس از انقلاب محسوب مي شود. اما روايت نويسنده فيلمنامه، از ساخته شدن فيلم توسط اسدي نكاتي قابل تامل دارد.

بهرام بيضايي كه زمان نگارش فيلمنامه «روز واقعه» نامي مهم در تئاتر و سينماي ايران بود درباره جريان توليد اين فيلم سينمايي اظهار داشت: ««روز واقعه» را نگذاشتند خودم بسازم. لااقل 10 كارگردان عوض شد و من تعجب مي كردم كه اين همه آدم نمي توانند اين فيلم را بسازند. حتي گفتند واروژ كريم مسيحي اين فيلم را بسازد. خوشحال مي شدم اگر او اين فيلم را مي ساخت. حتي اسم آقاي محمد رضا اصلاني را آوردند. خيلي ها عقيده داشتند كه چند جاي فيلم را بايد عوض كنم، اما من براي عوض كردن نرفتم. به هر حال آقاي اسدي مهارتش را داشت كه لااقل تعداد جاهايي را كه مي خواستند عوض شود به سه برساند و فيلمي بسازد شبيه فيلم هايي كه قرار است از تلويزيون پخش شود.»

او هيچگاه نظر قطعي خود را درباره نتيجه كار اسدي اعلام نكرد و تنها به بيان اين جملات براي بيان ديدگاه خود درباره «روز واقعه» اكتفا كرد: «اصلانمي خواهم بگويم راضي هستم يا نه. تمام حرف من اين است كه من اين فيلم را اين طور نمي ديدم. اين فيلم شباهتي به فيلم هايي كه داشتم، ندارد.»لادن مستوفي در اين فيلم نقش راحله را ايفا كرده و عليرضا شجاع نوري نيز در نقش عبدالله حاضر شد كه اين نقش آفريني يكي از بازي هاي به يادماندني شجاع نوري در سينماي ايران محسوب مي شود: سينماگري كه بعدها نيز مقابل دوربين سينما حاضر شد، اما بيشتر در مقام تهيه كننده فعاليت خود را ادامه داد. عزت الله انتظامي، جمشيد مشايخي، زنده ياد مهدي فتحي، زنده ياد حسين پناهي، زنده ياد حميده خيرآبادي و محمدعلي كشاورز از ديگر بازيگران اين فيلم هستند.

سفير
فريبرز صالح، فيلمسازي را در سال هاي بعد از انقلاب آغاز كرد و به عنوان نخستين كار سينمايي خود «سفير» را مقابل دوربين برد. او بعد از اين فيلم فقط دو فيلم «مرگ پلنگ» و «شيخ مفيد» را ساخت و پس از سال 1374 فيلمي سينمايي را كارگرداني نكرد. «سفير» جزو نخستين گروه فيلم هاي سينمايي است كه بعد از انقلاب در سال 1361 توليد شد. اين فيلم ماجراي عاشورا را از اين منظر نگاه مي كند: «قيس ابن مسهر، نماينده امام، با نامه يي براي سليمان خزاعي به طرف كوفه مي رود. در راه به دست راهداران ابن زياد، والي كوفه، دستگير و به زندان افكنده مي شود. قيس پيش از دستگيري نامه را از بين مي برد و در زندان زندانيان را بر ضد زندانبان ها مي شوراند. حسين ابن نمير، فرمانده راهداران، قيس را به زندان ابن زياد در كوفه، منتقل مي كند. ابن زياد به پيشنهاد مشاورش، خالد، از قيس مي خواهد كه در مسجد سخنراني كند و به دروغ به مردم بگويد كه امام قصد بيعت با يزيد را دارد. قيس مي پذيرد، اما در روز موعود عليه يزيد سخنراني مي كند. ابن زياد، كه به خشم آمده، او را از فراز ارك به زير مي اندازد.»

فرامرز قريبيان، عزت الله مقبلي، جلال پيشواييان، كاظم افرندنيا و كيومرث ملك مطيعي از بازيگران اين فيلم هستند، «سفير» نيز به دليل كم تعداد بودن آثار سينماي ايران درباره عاشورا بارها از تلويزيون پخش شده است.

عصر روز دهم

زنده ياد رسول ملاقلي پور در سال 1385 قصد داشت «عصر روز دهم» را كارگرداني كند و پيش توليد فيلم و بازديد از لوكيشن ها را نيز آغاز كرده بود كه پايان يافتن عمر، فرصت ساخت اين فيلم را به او نداد. ملاقلي پور كه سال ها فيلم هايي درباره دفاع مقدس ساخته بود در «عصر روز دهم» قصد داشت ماجرايي از جنگ ايران و عراق را در عراق روايت كند و به اين ترتيب نيم نگاهي نيز به ماجراي عاشورا داشته باشد، اما كار او نيمه رها شد تا اينكه پس از مدتي منوچهر محمدي، تهيه كننده فيلم، مجتبي راعي را به عنوان كارگردان اين فيلم سينمايي معرفي كرد.

محمدي در گفت وگويي درباره همزماني روايت داستان «عصر روز دهم» و تصاويري كه از عزاداري شيعيان در كربلابه نمايش گذاشته مي شود، اظهار داشت: «هر فيلمي يك زمان تقويمي دارد كه قصه در آن اتفاق مي افتد. در اينجا هم حركت گروه پزشكي هلال احمر در زمان ايام محرم كه بيشترين زائر را در كربلاداريم اتفاق مي افتد و قصه هم با آن شروع مي شود. اما از طرف ديگر همه اينها پيوند زماني پنهاني با واقعه كربلادارد. بعد از ظهر عاشورا چه اتفاقي مي افتد؟ اين حضرت زينب(س) است كه راوي اين جنگ مي شود و سرپرستي اسرا و بچه ها را بر عهده مي گيرد. در جنگي كه ميان ايران و عراق اتفاق افتاد هم ما همواره نبرد مردها را ديده ايم، ولي اثرات جنگ در خانه ها بيشتر و طولاني تر است. مادر دكتر شيرازي در جنگ همسرش را از دست داده و يك دخترش را و سال هاست با اين حس زندگي مي كند و نمي تواند او را فراموش كند. از طرفي نمي خواهد دختر ديگرش را هم از دست بدهد. بعد ما در پايان مواجهه دو مادر را داريم كه هر دو درد كشيده اند. يعني بعد از 25 سال شما هنوز مصائب يك جنگ را در ميان اين دو خانواده مي بينيد.»

تهيه‌كننده اين فيلم درباره انتخاب راعي به عنوان كارگردان نيز گفت: «پس زمينه قصه و طرح يكي است. منتها پرورشي كه هر نويسنده به قصه مي دهد روح آن را تعيين مي كند. بسط و گسترشي كه آقاي راعي به فيلم دادند آن را ملودرام كرد، اما لحني كه آقاي راعي دارد تركيب يك فضاي مستند با ملودرام است. اين نوع از كار را كم در سينماي ايران ديده ايم. فضايي كه در اين فيلم از عراق مي بينيد نزديك به مستند است. در طرح اول آقاي ملاقلي پور حضور امريكايي ها خيلي پررنگ بود. شخصيت اصلي ما يك خبرنگار بود كه به عراق مي رفت و بعد با يك خبرنگار زن امريكايي مواجه مي شد و... او به اقتضاي شغل خبرنگاري وارد داستان هايي مي شد و حتي در برهه يي امريكايي ها دستگيرش مي كردند. بعدها متوجه شديم اگر بخواهيم خيلي آن بخش را پررنگ كنيم ناچاريم قصه اصلي را فراموش كنيم. چون حجم موضوعات اين فيلم هم زياد بود. آنچه برايم مهم ماند اين بود كه عراق را تحت اشغال نشان بدهيم و با چند صحنه ساده اين را منتقل كرديم. يكي ديگر از تاثيرات اين حضور را در صحنه پاياني مي بينيد كه وقتي اين دو خانواده نماد دو ملت مي خواهند بالاخره به هم بپيوندند گروه هاي القاعده انفجاري ايجاد مي كنند و سرباز امريكايي شروع مي كند بستن گلوله به روي همه. در اين صحنه بدون اينكه جنبه شعاري پيدا كند، حضور نيروي ديگر را در آن كشور نشان داديم.»

در خلاصه داستان اين فيلم آمده: «دكتر مريم شيرازي با گروهي از پزشكان هلال احمر براي كمك به مردم عراق عازم اين كشور مي شود و تصميم به جست وجو براي يافتن خواهر گمشده اش مي گيرد. اين حضور با عزاداري شيعيان در محرم همزمان مي شود.»

هانيه توسلي، آفرين عبيسي، احمد مهران فر و سليمه رنگزن از بازيگران «عصر روز دهم» هستند.    

از عاشورا

  به دليل تنيده شدن فرهنگ عاشورا در زندگي مردم ايران، در برخي از فيلم هاي سينمايي كه مستقيم به واقعه عاشورا اشاره نكرده اند نيز اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است و گاه صحنه هايي از عزاداري يا تعزيه خواني در فيلم هاي سينمايي جاي گرفته اند. از جمله اين فيلم ها مي توان به «به خاطر هانيه» ساخته كيومرث پوراحمد اشاره كرد: فيلمي كه براساس ايمان و اعتقاد به نذر در ايام محرم توليد شده است. پوراحمد ماجراي اين ايمان را در فيلم خود چنين روايت كرد: «ناخدا علو با چهارده مرد ديگر براي صيد به دريا مي روند ولي همه جز ناخدا صيد دريا مي شوند و مردم ناخدا را مسبب مرگ عزيزان شان مي دانند و به او و خانواده اش حمله مي كنند و در اين بين دختر خردسال ناخدا هانيه فلج مي شود، ناخدا و خانواده اش تنگك را ترك مي كنند و به بوشهر مي روند. ناخدا علو نذر كرده كه شب دهم محرم تا صبح دمام بزند تا هانيه شفا يابد اما مرگ امانش نمي دهد. پس از ناخدا پسر او تصميم مي گيرد تا نذر پدر را ادامه دهد تا شفاي خواهر را بگيرد اما براي دمام زدن مشكل پيدا مي كند. او در محرم مامور مي شود به تنگك برود و گهواره مراسم محرم را به بوشهر بياورد. اما در تنگك خبر آمدن پسر ناخدا علو به همه مي رسد و اين بچه ها براي انتقام دست به كار مي شوند و بشيرو را آزار مي دهند اما او با شهامت بسيار گهواره را به مقصد مي رساند. او كه به فكر دمام زدن تا صبح است، اتفاقي در انبار زائر خذر كه وسايل محرم در آنجا نگهداري مي شود زنداني مي شود و بدين ترتيب موفق مي شود كه به دمام دست يابد و تا صبحدم دمام بزند و بدين ترتيب نذرش را ادا مي كند.

مسعود كيميايي، سال 75 و در «سلطان» يكي از فصل هاي فيلم خود را به زنجيرزني قهرمان خود در اربعين اختصاص داد كه يكي از تصاوير ماندگار سينمايي است.

همچنين فيلم مستند «تعزيه» ساخته ناصر تقوايي يكي از اين رويكردهاست. در اين فيلم ويژگي هاي اين هنر به تصوير كشيده شده است. تعزيه طي يك هفته در منطقه زواره اصفهان با حضور جمعي از بهترين تعزيه خوان هاي ايران تصويربرداري شد و فرهاد صبا و اصغر رفيعي جم به شكل همزمان تصاوير فيلم را ثبت كردند.

«شب دهم» به كارگرداني جمال شورجه نيز نگاهي به عزاداري ماه محرم دارد. خلاصه داستان فيلم به اين شرح است: «عزيز سحرخيز، در شب دهم ماه محرم پس از درگيري خياباني عزاداران با ماموران ارتش، كه براي حمايت از چند امريكايي مست به خيابان آمده اند، از مهلكه مي گريزد و همسرش را تنها رها مي كند. او تا سال ها بعد از حركت خود احساس پشيماني و حقارت مي كند و موفق نمي شود فرزندش را كه شانزده ساله شده، از زير تاثير برادر همسرش، نايب، كه عزاداران شب دهم ماه محرم را رهبري مي كرده، خارج كند. پسر او به جبهه جنگ مي رود و عزيز به دنبال پسر روانه جبهه جنگ مي شود، اما در راه بر اثر موج انفجار دچار فراموشي مي شود و پس از بهبودي خود را در موقعيتي متفاوت مي بيند.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین