کد خبر: ۲۷۹۳۹۰
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۰

خداحافظ پژوهشگر، سلام دانشگر

تا کنون هر چه از آسیب‌شناسی نظام پژوهشی گفته می‌شود تحلیل در سطح است. نویسنده به جای تحلیل در سطح به تغییر در سبک پژوهشی کشور می‌پردازد. در عصر دانایی‌محور قواعد و زمین بازی عوض شده است و باید به تغییر رویکردهای راهبردی پرداخت. سوال اساسی این است که الزامات این تغییر در سبک پژوهشی کشور چیست؟
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب- دکتر عیسی کشاورز*: زیست جهان فکری انسان در هر عصری الزامات و قواعد خاص خود را دارد. در عصر حاضر که انسان از ماشینیزم و نظام صنعتی به عصر دانایی هجرت کرده است بسیاری از این مفروضات بنیادین و تعاریف مورد اتفاق دگرگون شده است. مثلا در گذشته در تعریف علم اقتصاد امده است: علم تخصیص منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود. چون منابع آب هوا خاک و... منابع محدود بشمار می‌روند. امروزه در عصر دانایی‌محور که اقتصاد دانش‌بنیان راهبرد محوری است‌، دانش منبع نامحدود است و تمام‌نشدنی‌. در تعریف علم اقتصاد دانش‌بنیان می‌گویند: علم تخصیص منابع نامحدود برای رفع نیازهای نامحدود. وقتی تعریف علم با چنین دگرگونی بینان‌کنی روبرو شده، بدیهی است فرایندها و سازوکارها این علم ابطال و تعاریف نوینی جایگزین شوند. 

البته در فرایند این تحولات و جابه‌جایی‌ها، پارادوکس نظم و آشفتگی، سرگشتگی و گم‌گشتگی بر تمام خرده‌نظام‌های اجتماعی‌، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم شده است. از جمله این مفاهیم مفهوم پژوهش و پژوهشگری است. پژوهش به مجموعه رفتارهای علمی نظام‌یافته‌ای گفته می‌شود که با ابزارهای دقیق علمی در پی کشف روابط علی و معلولی پدیده‌هاست. و پژوهشگر کسی است که با جمع‌آوری و طبقه‌بندی داده‌ها(data) و تجزیه و تحلیل علمی آنان اطلاعات (information) تولید می‌کند و با درک، فهم و استنتاج دانشی (knowlege) راهکارها و دستورالعمل‌های لازم را به دستگاه‌ها ارایه می‌کند.

اینکه در حال حاضر چقدر این پژوهش‌ها بنیادین‌، توسعه‌ای‌، کاربردی یا غیرکاربردی هستند، سازمان‌ها و نظام پژوهشی کشور از شهرک‌ها علمی‌، تحقیقاتی‌، صنعتی و نظامی گرفته تا واحدهای پژوهشی دانشگاه‌ها و دستگاها چه عملکردی دارند؛ سهم پژوهش در تولید ناخالص ملی چگونه است و اینکه اعتبار علمی، پایایی و روایی آنها چگونه است از موضوعات مهم و پرمناقشه محافل علمی و رسانه‌ای کشور است. با این فرض که اگر نظام پژوهشی کشور دقیقا مطلوب و اثربخش هم عمل کرده باشد شرط لازم است اما شرط کافی نیست؛ یعنی پژوهش‌ها در شکل مطلوب هم نمی‌تواند برای ورود به جهان آینده نیاز محیط پرشتاب، پیچیده و ناشناخته جهان آینده را تامین کند.

تا کنون هر چه از آسیب‌شناسی نظام پژوهشی گفته می‌شود تحلیل در سطح است. نویسنده به جای تحلیل در سطح به تغییر در سبک پژوهشی کشور می‌پردازد. در عصر دانایی‌محور قواعد و زمین بازی عوض شده است و باید به تغییر رویکردهای راهبردی پرداخت. سوال اساسی این است که الزامات این تغییر در سبک پژوهشی کشور چیست؟ و آیا نظام پژوهشی کشور آماده ورود به جهان آینده است؟ در جهان آینده ماهیت انرژی‌ها، زیست‌بوم ژن و ژنومی دستکاری خواهد شد. مزیت رقابتی پایدار کشورها از بهره‌وری‌، کمیت‌، کیفیت و حتی تضمین کیفیت به خلاقیت و پیش‌بینی و خلق جهان آینده کشیده خواهد شد. در جهان آینده ابرشغلها و ابرسازمانها شکل می‌گیرد و طبعا ابرانسانها متولد خواهد شد. از دل پژوهشگران با تعاریفی که گفته شد دانشگران (knowledge worker) متولد می‌شوند. دانشگران چه کسانی هستند؟ نالج ورکرها کسانی هستند که علاوه بر فرایند‌های قبلی با ترکیب دانش‌ها و علوم به اشتراک‌گذاری و هم‌افزایی به سطح خردمندی (wisdom) و سپس با آینده‌پژوهشی، ایده‌پردازی، ارزش‌آفرینی، به ثروت‌آفرینی می‌رسند. نالج ورکرها خلق بینش و نگرش جدید می‌کنند و به همزیستی انسان با تکنولوژی در جهان می‌اندیشند. در جهان آینده نالج ورکرها نه تنها به تولید و کاربرد تکنولوزی بلکه ابرتکنولوژی را در آینده خلق می‌کنند. دانشگران دیگر در استخدام ادارات و سازمانها نخواهند بود بلکه آنها را به استخدام خود درمی‌آورند. آنها علاوه بر خردمندی (wisdom) می‌دانند در کدام زیست‌بوم فکری و فلسفی و در کدام اکوسیستم اجتماعی و فرهنگی زندگی می‌کنند. پس علاوه‌بر خردمندی دارای بصیرت (insight) تعامل زنده با محیط  نیز هستند.

نالج ورکرها توانایی تبدیل ایده به پدیده را دارند. مهارتهای زنده، تعاملی و سازنده با محیط دارند و استراتژی جدید خلق می‌کنند و توانایی خلاقانه تفهم و تفسیر کشف و شهودی ناشناخته‌های محیط را دارند. آن‌ها با خلاقیت و نوآوری الهام‌بخش، ارزش‌آفرین و ثروت‌آفرین هستند. در چنین شرایطی نظام پژوهشی کشور نیاز به مدل راهبردی دووجهی؛ به طور مثال باید به پنج  سال آینده رجوع کند و وضع مطلوب را ترسیم کند سپس به آسیب‌شناسی و تحلیل در سطوح مختلف عملکردها، بودجه، مراکز، قوانین و مقررات و... بپردازد و آنگاه طرحی نو دراندازد.

امروز تنها مزیت رقابتی پایدار پیشرو سازمان‌ها و کشورها دانشگران هستند. بیل گیس گفته بود مایکروسافت بدون نالج ورکرها تنها چند روز با شکست فاصله دارد. دانشگران از سطوح خطی  داده‌ها، اطلاعات، دانش به سطوح غیرخطی خردمندی، بصیرت و تعالی می‌رسند و این یعنی تغییر در سبک پژوهشی. سازوکاری خطی و فعلی نظام پژوهشی کشور با فرض عملکرد مطلوب هم توان ورود به ناشناخته‌ها و نیازهای احصا‌نشده محیط را ندارد. پژوهشگران باید به دانشگران تبدیل شود. قواعد و زمین‌بازی جهان آینده عوض شده است. باید برای تعالی سازمانی عوض شد.  خداحافظ پژوهشگر، سلام دانشگر.  

*مدرس دانشگاه
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین