کد خبر: ۲۸۵۵۷۴
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷

ارتباط مذاکرات هسته‌ای با نابارورکردن ایرانیان!

کبری خزعلی، عضو شورای انقلاب فرهنگی در سلسله نشست‌های تربیت کارشناس جمعیت با بررسی آمارها و تاریخچه فراز و فرود جمعیت کشور، واکنش غرب به رهنمودهای رهبری در خصوص جمعیت را تحلیل و بررسی کرد.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: به گزارش خبرگزاری «حوزه»، متن اظهارات عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ذیل می‌آید.

 برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی امریکا به مقامات این کشور می گوید: از حمله پیش دستانه به تأسیسات هسته ای ایران خودداری کنید؛ چون چنین روش هایی ممکن است دربارۀ افغانستان و عراق اثر داشته باشد اما در مورد ایران فایده نخواهد داشت؛ باید وارد گفتگوها شده و مذاکرات را ادامه داد و با طولانی کردن مذاکرات، آمارهای جمعیتی و نسل ایرانیان را تغییر داد.  

آمریکاییان در برنامه های خود قتل عام خاموش، مسمومیت و حملۀ خاموش به وسیلۀ عقیم سازی را طراحی کرده اند.

نگاه فمینیستی در زنان حتی در زنان چادری نیز اثر گذاشته و دربارۀ برخی از احکام اسلامی موضع می گیرند و مسألۀ ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج نیز به همین نوع نگاه برمی گردد.

دشمن با برنامه های متفاوت سعی دارد تا زنان را در مقابل نظام قرار داده و با برنامه های افزایش جمعیت مقابله نماید؛ حتی با جریان اسیدپاشی به زنان نیز توطئه شوم خود را به پیش می برد.

*اولویت بندی اشتباه زنان در زندگی

متأسفانه در اولویت بندی که امروزه زن ها برای خود قرار داده اند، اولین اولویت به تحصیل، سپس اشتغال و بعد از استحکام اشتغال، نوبت به ازدواج می رسد؛ در حالی که دستورات اسلام دقیقاً مخالف چنین اولویت بندی می باشد.  

بزرگترین کرامتِ زن، همسرداری فرزندآوری و  نیروی انسانی است. لذا مربّی گری از سوی زن اگر درست فهمیده شود، در ردیف کار انبیاء قرار دارد.

اسلام به دلایلی که آن هم به خاطرکرامت انسانی زن بوده، برخی مشاغل حساس مثل: پرستاری، معلم بودن، تربیت و ... را برای زن قرار داده است.

*عامل اصلی بی رغبتی زنان غربی جهت فرزنددار شدن

چرا کشورهای غربی با گذاشتن مشوق از سوی دولت ها برای زنان، رشد محسوسی در جمعیت آن ها صورت نمی گیرد؟؛ دولت آمریکا به زنان چند ایالت مشوق های مادی کم نظیری اعطاء کرد تا آن ها فقط به فرزندآوری و تربیت فرزندان روی آورند؛ اما با این همه، زنان آن ایالت ها رغبتی به داشتن فرزند نشان ندادند.

زنان غربی با پیمودن فرهنگ آزاد بودن بی حدّ و حصر و لذت طلبیِ افسارگسیخته نمی توانند، فرهنگ فداکاری، ایثار، پای فرزند ماندن، تربیت و... را به دوش کشیده و چنین مسئولیتی را عهده دار شوند. این دو فرهنگ در تضاد با یک دیگر هستند.

اگر نتوان زنان را در دوران جوانی به داشتن فرزند ترغیب و تشویق کرد، در سنین بالا اگر خود زنان نیز تصمیم به داشتن فرزند، فائده ای نخواهد داشت؛ چون دیگر امکان باروری در سنین بالا وجود ندارد.

امروزه برخی از کشورهای غربی از طریق باروریِ غیرطبیعی سعی می کنند تا مشکل کمبود جمعیت خود را به نوعی بهبود بخشند.

در برخی از کشورهای غربی مثل آلمان و فرانسه مهاجرت مسلمان‌ها به کشور های غربی را تهدیدی برای کشور‌های خود دانسته و مشوق های زیادی را به مردم خود می‌دهند تا به داشتن فرزند ترغیب شوند.

*هراس آمریکا از کاهش جمعیت خود

کشور آمریکا 100 میلیون مهاجر دارد که در آینده ای نزدیک تهدیدی جدی برای دولت محسوب می شود. اگر مهاجرین، بتوانند فرهنگ مساوی و جنبش مخالف دولت را شکل دهند، قادر خواهند بود در مقابل دولت بایستند.

دولت آمریکا می گوید: 88 درصد مردم جهان، غیرآمریکایی بوده و علم و هوش سرشار دارند که راه تحصیل فن آوری از منابع و معادن خود را دانسته و این امر، تهدیدی جدی برای قدرت‌های بزرگ محسوب می شود؛ اگر کشورهای مخالف، جمعیت خود را کاهش ندهند، کشورهای غربی دچار آسیب اقتصادی خواهند شد.

به همین علت، نقشۀ شوم دکترین دفاع ملی و سیاست خارجی را برای کشورهای مخالف طرح ریزی کرده تا از ابزارهایی مثل: کاهش جمعیت، صندوق پول، فائو و یونیسف با دستاویز قرار دادن عناوینی چون: دفاع از حقوق بشر، دمکراسی و... به اهداف شوم خود دست یابد.  

کشورهای غربی در چپاول کردن منابع و معادن ملت ها و دولت های مخالف خود با ابزارهایی مانند: دموکراسی، حقوق بشر و.... استفاده نموده تا به مقاصد شوم خود برسند.

دومین برنامه در دکترین دفاعی کشورهای غربی، کنترل و سرنگون کردن جنبش های مردمیِ کشورهای مخالف با استفاده از ابزارهای حقوق بشری و با ایجاد فضاهای سایبری است که با کمک مزدوران داخلی تحقق پیدا می کند؛

مثل کشور مصر که کسی فکر نمی کرد، رئیس جمهور مصر (مُرسی) کنار گذاشته شده و یک فرد نظامی با انجام کودتا انقلاب مصر را مصادره نماید.

بنابراین کشورهای غربی غیر مستقیم می گویند: ما قادر هستیم حتی جنبش های انقلابی را هم تغییر داده، یا مصادره نموده و افراد متمایل به خود را روی کار بیاوریم.

کشورهای غربی در کنار جنبش های انقلابی با راه اندازی دولت در سایه در صدد هستند، دولت های مخالف خود را از درون به اضمحلال بکشانند؛ حال پس از روی کار آمدن دولت های انقلابی یا باید از فرامین کشورهای غربی اطاعت نموده، یا از طریق سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل و دیگر نهاد ها مجبور به اطاعت از غربی ها خواهند شد؛ این برنامۀ کشورهای غربی برای کنترل کردن مخالفین خود در دیگر کشورها می باشد.

در چنین وضعیتی دولت هایی که در گذشته مخالف کشورهای غربی بودند، با کمترین هزینه از درون پاشیده شده و مطیع غرب خواهند شد.

*تفاوت رشد جمعیت و نرخ باروری

بین رشد جمعیت و نرخ باروری فرق وجود دارد و برخی این دو را با هم اشتباه می گیرند، هر دو نفری که از دنیا می روند1/2 باید باروری داشته باشند؛ اگر از هر دو نفر وفات یافته دو نفر جایگزین شوند، رشد جمعیت آن کشور ثابت می ماند و آن یک دهم جهت حوادثی نظیر: سیل، زلزله و... می باشد؛ اگر نرخ باروری کمتر از این مقدار باشد، جمعیت آن کشور در حال انقراض و نابودی است؛ به این مورد نرخ باروری گفته می شود.

مناسب ترین نرخ رشد برای کشور ایران 3/2 بوده و برای دیگر کشورها این نرخ متفاوت خواهد بود؛ هر چه نرخ وفات یافتگان در کشوری زیادتر باشد، نرخ باروری نیز باید بیشتر باشد.

رشد جمعیت در کشور ما دو و سه دهم بوده و اینک ما به یک و هفت دهم رسیده ایم؛ البته آمار رسمی یک و نیم بوده که این به معنای آن است که ما در زیر خط باروری قرار داریم.

*سیاست‌های گذشته در دولت و مجلس

متأسفانه سیاست‌های گذشته در دولت و مجلس تبلیغ کاهش فرزنمد‌آوری بوده و می گفتند: دو فرزند کافی است!. تمامیِ تبلیغات در اجلاسیه توصیه به تک فرزندی بوده و در همۀ برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی، عملاً والدین یا بدون فرزند و یا تک فرزند، جلوی دوربین حاضر می شدند.

*سزارین از عوامل ناباروری

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در کاهش باروری، عمل سزارین در زایمان زنان می باشد؛ متأسفانه برخی افراد دانسته یا ندانسته این مسأله را تبلیغ می کنند و حال آن که سزارین یکی از قواعد کنترل جمعیت محسوب می شود.

زنانی که سزارین می کنند در بهترین حالت دو یا سه فرزند می توانند به دنیا آورند. کشورهای غربی می گویند: اگر عمل سزارین در کشوری 10 یا 15 درصد شد، زنان آن کشور در مسیر ناتوانی باروری قرار دارند.

در برخی از مناطق ایران که دارای امکانات زیاد بوده، در نرخ سزارین 80 درصد است و در کلّ کشور این رقم به 60 درصد می رسد؛ در برخی از مناطق تهران سزارین بالای 95 درصد می باشد و انجام این عمل را نوعی پرستیژ دانسته و اگر زنی در زایمان خود سزارین انجام ندهد، او را عقب افتاده می دانند.

 آن چه مایۀ تأسف بوده این است این که فرهنگ نه فقط در بین زوج های جوان، بلکه در بین زوج های میانسال نیز به صورت فرهنگ درآمده و علت آن هم فعالیت 50 سالۀ کشورهای غربی در این زمینه می باشد.

*نقش فرهیختگان و حوزویان در ازیاد نسل

از دیگر عوامل کنترل جمعیت، عمل سقط جنین است که ناباروری در زنان را به همراه دارد. اگر فرهیختگان جامعه و حوزویان وارد عمل شوند و با ابزارهای دینی به تمام نقاط کشور اعم از شهر و روستا رفته و به روشنگری چنین مسائلی بپردازند، جامعه در مسیر ازدیاد نسل قرار گرفته و از تهدید کاهش جمعیت عبور خواهد کرد؛ یقیناً روشنگری در این زمینه زمانی، اثر مثبت خواهد گذاشت که افرادِ مبلّغ، تبلیغ چهره به چهره را سرلوحۀ کار خود قرار دهند.

*تلاش غرب برای نابارور کردن ایرانی‌ها

خوشبختانه در بحث آمار جمعیت، هم جمعیت ولادت و هم آمار مرگ و میر در کشور به طور دقیق موجود می باشد؛ این امر باید در همه به خصوص مسئولین و مبلّغین، انگیزه ای ایجاد کند تا به درستی وظایف خود را انجام دهند.

غربی ها اخیراً اعلام کردند: چه راهکاری در مقابله با نابارور کردن ژن ایرانی ها باید انجام داد تا تولید نسل آن ها متوقف شود؛ آیا همان گونه که در مسئله حجاب موفق شده و توانسته‌ایم بدحجابی را در ایران رواج دهیم آیا در بحث کاهش جمعیت نیز موفق عمل کرده‌ایم ؟!

مبلّغین حوزه جهت تبلیغ و یاد دادن احکام شرعی در ایام تبلیغی مثل محرّم و فاطمیه به شهرهای مختلف رفته و برمی گردند؛ این روش اگر چه روشی پسندیده است اما کافی نخواهد بود.

اگر انتظار است که تبلیغ دین در مردم اثرگذار باشد، باید مثل تبلیغ انبیاء همیشگی و مستمر بوده تا کارایی لازم را داشته باشد.

همان گونه که رژیم طاغوت قبل از انقلاب، اهداف و برنامه های خود را در شهرها و روستاها به وسیله سپاه بهداشت و سپاه دانش پیاده می کرد؛ امروزه نیز می توان با همکاری نهادهای دولتی و غیردولتی، برنامه های صحیح اجتماعی را بین مردم انتشار داده و فرهنگ سازی کرد؛ زمانی پزشکان به همراه نیروهای بهورز با دستورالعمل های مافوق خود مردم را تشویق به داشتن فرزند کم می کردند، حال با همان نیرو و نیروهای دیگر نهادها می توان چنین فرهنگ تهدیدآمیزی را از میان برداشت.

مسئولان بهداشت کشور می گوید نیز که در خصوص جمعیت، انقلاب به وجود آمده و در مسیری قرار گرفته‌ایم که بازگشت ناپذیر است.

بعد از این که مقام معظم رهبری، بحث جمعیت را مطرح کردند، استراتژیست های آمریکایی در طیّ دو سه روز اعلام کردند: رهبر ایران، انقلابِ دیگری را کلید زده و نقشۀ راه را کشف کرده، باید هزینه ها را بالا ببریم تا ایران، عمل پیشگیرانه‌ای انجام دهد!.

*توطئه بحران ارز

وقتی آیت الله العظمی خامنه ای چنین سخنانی را ابراز داشتند، یک ماه بعد در کمال تعجب، بحث افزایش قیمت دلار و سکه مهم ترین سوژۀ خبریِ کشور شده و کسی در این هیاهو از هشدار رهبری نسبت به مسألۀ جمعیت چیزی نگفت!.

بحث افزایش قیمت سکه و دلار یک بازی بود که مردم به دنبال آن رفته و أذهان مردم از مسألۀ اصلی غافل شود؛ در آن ایام دغدغۀ مردم در رابطه با دلار و سکه این بود که از نیمه شب، ساعت ها پشت درهای بانک بنشینند تا  نوبت آن ها شود؛ این مسائل، بازی های شیاطین برای موضوع جمعیت بود که از سوی سردمداران کفر تئوریزه شده و توسط أیادی خودفروخته و جاهل به مرحله عمل رسیده است.

متأسفانه سازمان بهزیستی با این که از مدیران خوبی برخوردار بود، اما در بدنه و زیرمجموعه های خود مشکلاتی داشت که با روح تعالیم اسلامی و منافع کشور در تضاد است؛ وقتی بدنه سازمان بهزیستی به دقت مورد بررسی قرار می گیرد، معلوم می شود همۀ جهات آن از سوی یونیسف هدایت می گردد.

ممکن است افرادی در این سازمان عنوان کرده و گزارش دهند: سازمان بهزیستی فلان تعداد کتاب قرآنی نیز نوشته؛ اما این مسأله نمی تواند، انجام دستورات یونیسف از سوی این سازمان را انکار کند.

متأسفانه بعد از این که بررسیِ میدانی در مناطقی انجام می گیرد، نتایج آن با گزارش های ارائه شدۀ سازمان بهزیستی مغایرت داشته است.

زمانی که برنامۀ کاهش جمعیت برای کشور ایران شروع شد، جمعیت ایران 12 میلیون نفر بود و امروز جمعیت  77میلیون نفر می باشد؛ با جمعیت 12 میلیونی فقر شدید حاکم بود اما با جمعیت 77 میلیونی رفاه بیشتری وجود دارد؛ از این جا معلوم می شود جمعیت بیشتر، رفاه بیشتر را درپی دارد؛ چون خودِ جمعیت، تولید کننده و اداره کنندۀ کشور خواهند بود.

در زمان رژیم طاغوت، فروش نفت 9 میلیون بشکه بود و امروز فروش نفت به 2 میلیون بشکه می رسد؛ حال رفاه در کدام یک از این دو زمان بیشتر است؟!.

هرگونه عمل جراحی به منظور پیشگیری دائمی از باروری، اگر ضرورتی نداشته باشد، ممنوع است؛ بنابراین همه عقیم سازی ها حرام می شود. همه علما و مراجع تقلید نیز فتوا داده اند: عقیم سازی انجام نشود.

*پاسخ به یک شبهه

معنای اجتهاد پویا این است که مجتهد در فتوای خود با ادلّۀ متقن، طبق زمان ارائه دهد؛ ممکن است زمانی به افزایش جمعیت نیاز داشته و زمانی به کاهش معقولانه نیاز باشد و این مسأله نباید شبهه ای ایجاد کند؛ هیچ کشوری سیاست ثابتی را در همه زمان ها اجرا نمی کند، بلکه سیاست خود را در موضوعات به روزرسانی کرده و دائم تغییر می دهند؛ اگر کشوری چنین کاری انجام نداد، باید مورد سؤال قرار گیرد.

وقتی از صدر اسلام به سیاست های امامان معصوم "علیهم السلام" نگاه شود، زمانی صلح در برنامۀ آن بزرگواران قرار داشت و زمانی جهاد مقدم بود زمانی نیز کرسیِ تدریس ارجحیت داشته است. بنابراین مجتهد باید به تناسب روز و اقتضای زمانی فتوا دهد.

*ضرورت برنامه‌ریزی قبل ار تشکیلات

در هر مسأله ای ابتدا باید برنامه ریزی کرد و سپس به تشکیلات پرداخت و در ادامه به آموزش نیرو همت گماشت. وقتی نیروها به خوبی آموزش دیدند، به شهرها و روستاها رفته و تغییرات را ایجاد خواهند کرد.

متأسفانه بحثی را در مجلس ارائه داده‌اند که جلوی آن گرفته نشود، ضرر دیگری را در این مسأله به دنبال دارد و آن این که: جمعیت باید کیفی باشد!. یعنی وقتی همۀ امکانات و رفاه آماده شد، بعد افراد برای فرزندآوری تصمیم بگیرند.

در جواب این اشخاص باید گفت: کجای دنیا رفاه کامل برقرار است بلکه رفاه یک امر نسبی می‌باشد. پس سطح توقعات را تعطیل کرده یا پایین بیاوریم.

 خوشبختانه سیاست گذاری برای آینده ترسیم شده و قوانین در حد عمل تا سال 1995 تصمیم گیری شده و نیازمند اجرا می باشد. مرکز تغییرات جمعیت باید در راستای این سیاست ها فعال شود.

اولین و مهم ترین کار این است: آنهایی که فرزندآور هستند، باید به آنها امکانات و آموزش ارائه داد.

دوم اینکه صندوق های قرض الحسنه در مساجد ایجاد شود تا ازدواج آسان شکل گیرد. در سومین گام باید به زوج های نابارور کمک کرد تا با روش های جدید پزشکی صاحب فرزند شوند.

مردم باید در تحقق این موارد از دولت مطالبۀ جدی داشته و بدانند یک درصد مخالف خطا می کنند؛ اگر مردم مطالبه کنند، بلافاصله تغییر ایجاد خواهد شد. همین مردم بودند که با به صحنه آمدن حماسه‌های فراوان را خلق کردند.

*مراجع سنگ تمام گذاشته‌اند

مراجع عظام دو سال است که حکم تکثیر نسل را داده و در جامعه نیز پخش و رسانه ای شده است؛ مقام معظم رهبری در راستای افزایش نسل، جمعیت ایران را تا رشد 150 میلیون نفر مناسب دانسته اند.

ممکن است کسی بخواهد سقط کند؛ کسی ادعا نمی کند، اصلاً در داروخانه ها، دارویی در رابطه با جلوگیری نباشد؛ اما سخن این جاست که این کار نباید با پول بیت المال انجام شود؛ نباید نهاد های دولتی در این زمینه تشویق کننده باشند؛ نباید در این خصوص امکانات رایگان ارائه داد. چرا دولت باید برای نابارور کردن زنان دل سوزانده و داروهای جلوگیری را در درب منازل تحویل دهد.

ادامه تحصیل زنان، افزایش سن ازدواج زن را تا 30 سالگی به همراه داشته و سن باروری را از زن ها می گیرد؟. چرا مجلس50 درصد سهمیه دانشگاه را به زن ها اختصاص داده است؟.

در برخی مواقع و در رشته های خاص، دختر باید به خاطر کرامت انسانی تحصیل کند؛ تأمین نیاز مردم در چند رشتۀ خاص نیاز به 50 درصد ندارد بلکه با کمتر از این مقدار نیز میسر خواهد شد.

سازمان بهداشت جهانی می گوید: سنّ باروی 15 تا 49 سالگی است که بهترین سنین 18 سالگی می‌باشد، این مسأله باید در مدارس ترویج شود.

بنابراین باید ابتدا جمعیت موجود باروری را آگاه کرده تا فریب تبلیغات اغوا کننده را نخورند؛ قرص های جلوگیری از باروری دارای 22 نوع بیماری و چند نوع سرطان می باشد.نکته دیگر این که، باید ماهواره ها را تحریم کرد تا برنامه های هدف دار و شوم دنیای کفر را برای مردم به صورت یک فرهنگ درنیاورد. 

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین