آفتابنیوز : آفتاب: متین مسلم با این مقدمه در ادامه یادداشت خود در بخش وبلاگ خبرآنلاین مینویسد: دامنه وسیع اختلافات بر سر برنامه هستهای ایران دلیلی بر عدم وجود یک راه حل برای خروج از بن بست نیست. این منطقی فراگیر برای هر بحران بینالمللی است. به همین دلیل دیپلماسی برای تحقق صلح، ثبات و امنیت در مقابل جنگ و خصومت ذاتا امری مشروع تلقی میشود. در موضوع مذاکرات هستهای ایران، بی توجهی به این منطق ،آنگونه که مخالفان توافق و مصالحه به دنبال آن هستند، نه تنها مشکل ساز، که ضرورتا همه را وارد مدار بسیار خطرناک یک اشتباه بزرگتر و فاجعه آمیزتر خواهد کرد. اشتباه اعلام پایان گفتگو و خاتمه دیپلماسی ".بسیار خب! اگر مخالفان لجوج آقای رئیس جمهور در کنگره و پارهای از حامیان سیاسی و بین المللی شان چنین چیزی را می خواهند لطفا تعارف را کنار گذاشته و به صراحت به جامعه جهانی و نیز رای دهندگان آمریکایی اعلام کنند خواهان جنگ و یا حداقل بحران دیگری در خاورمیانه هستند، مسئولیت آن را هم بپذیرند.
حسین موسویان دیپلمات ارشد بازنشسته و عضو بلند پایه سابق تیم مذاکرات اتمی ایران که هم اکنون در ایالات متحده حضور دارد چند روز پیش در میان جمع زیادی از اهالی ایالت کارولینای جنوبی که تعجب آور حضور مارک سنفورد نماینده کنگره در میان آنان بود، گفته است "کنگره نباید قاتل این فرصت تاریخی باشد. نه آمریکا تحمل جنگ جدیدی دارد و نه منطقه پر آشوب خاورمیانه".
اما جان بینردر موقعیت ریاست کنگره که جایگاه آن را تا موقعیت شخصی خود تنزیل داده است، تنها به این دلیل که هرچه مربوط به آقای رئیس جمهور باشد پس دلیل کافی برای مخالفت با آن وجود دارد، پرچم مخالفت با آقای اوباما و مصالحه منطقی با ایران را بلند کرده و چشم خود را روی واقعیت بسته است. او علی رغم مخالفت های داخلی و جامعه جهانی، صرفا برای اینکه ثابت کند چرا رئیس جمهور را شایسته تحقیر می داند، از ناتانیاهو برای سخنرانی در کنگره در اوایل ماه مارس دعوت کرده است. در حالی که همه از مواضع و ادعاهای تکراری و بی مبنای نخست وزیر اسرائیل که می گوید بهترین توافق با تهران عدم توافق با این کشور است آگاهی دارند. او روز ۴شنبه گفته است «هر کاری لازم باشد برای عدم حصول یک توافق را انجام خواهد داد. اکنون تنها فرصت باقی مانده مخالفت کنگره است.»
ریچارد کوهن یادداشت نویس ارشد واشنگتن پست اواخر هفته گذشته طی یادداشتی میگوید " بینر بر این باور ایستاده که به عنوان رئیس کنگره این حق را داشته است تا از یک رهبر خارجی برای سفر به آمریکا دعوت کند. این مساله قابل بحث است، چرا که بینر به واسطه اجماع نمایندگان کنگره انتخاب شده، نه همه نمایندگان و نه مردم آمریکا. دعوت بینر تحقیر دیگری برای اوباما به شمار می رود ".همه این اقدامات تخریبی در حالی صورت می گیرد که نه تنها پروسه دیپلماسی با ایران ولو با کندی و سختی مسیر طبیعی خودرا طی می کند، بلکه تهران عملا نشان داده به تعهدات خود ناشی از بیانیه اقدام مشترک ژنو پایبند بوده و برای اطمینان بخشی و رفع سوءتفاهم ها، اقداماتی فراتر از الزامات ان - پی - تی انجام داده است.
مخالفان توافق مبنای مخالفت خود را وجود اختلافات گسترده با تهران اعلام می کنند اما حاضر نیستند به این سوال پاسخ دهند پس منطق گفتگو و دیپلماسی برای چیست؟ اعضای کنگره اگر برای اثبات صحت آنچه در جریان است تمایلی به پذیرش استنادها و گفته های مقامات ایران و حتی فضای مثبت مذاکرات ندارند، مشکل آنهاست اما نمی توانند حداقل هشت گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان نهاد داوری راستی آزمایی ایران در یک سال گذشته که طی آنها عدم انحراف تهران از تعهدات خود را تایید کرده نادیده بگیرد.
اینکه بینر، منندز، کرک، متحدان آنها در کنگره، ناتانیاهو و یا متحدان سنتی عرب نمی توانند با این موضوع کنار بییند، تاوان آن را جامعه جهانی، ایران و گروه 1+5 نباید پس بدهند. دیپلمات ارشد پیشین حسین موسویان با بیان این که مذاکرات هستهای در مرحله حساسی قرار دارد و ایران هم انعطافها و حسننیت های کمنظیری را به خرج داده میگوید "توافقاتی که تاکنون به دست آمده برای امضای توافق نهایی کافی است، زیرا متضمن تعهدات حداکثری ایران در چارچوب معاهده ان.پی.تی است. به اضافه اقدامات حسن نیتآمیز زیادی که فراتر از ان. پی .تی ایران انجام داده است. مانند غنیسازی در سطح 5% ویا عدم بازفرآوری در تاسیسات آب سنگین اراک ".
موسویان همچنین با صراحتی بی سابقه که موجب تعجب بسیاری شد با اشاره به برنامه تخریبی نخست وزیر اسرائیل در کنگره، پیشنهاد می دهد" کنگره آمریکا در دهههای گذشته بارها و بارها از نخستوزیر اسراییل دعوت کرده است. با این وجود یک بار هم که شده از رییسجمهور یا وزیر خارجه ایران دعوت کنید تا برای کنگره واقعیتها را تشریح کند و حقایقی را به شما بگوید که تاکنون نشنیدهاید". اینکه کنگره پیشنهاد هایی از این دست را خواهد پذیرفت یا نه؟ شاید هیچوقت شاهد چنین اتفاقی نباشیم (دستکم در کوتاه مدت). اما تا آنجا که به تحولات کنونی مربوط میشود فرصتی برای انجام این نوع پیشنهاد ها وجود ندارد. پس برای نجات مذاکرات چه می توان کرد؟ به باور من پاسخ خیلی سخت نیست. چون در اتخاذ هر تصمیمی از سوی کنگره به غیر از مصالحه و توافق ،بی شک جامعه جهانی ایالات متحده را مقصر قلمداد خواهد کرد.
نشریه آمریکایی "دیفنس وان" که نشریه ایی وابسته به دولت ایالات متحده است در مقاله ای هفته گذشته تاکید کرد" مساله کلیدی مذاکرات تعداد سانتریوفیوژها نیست، بلکه جلوگیری از فروپاشی گفتگوهاست . زیرا با شکست مذاکرات افکار عمومی جهان، آمریکا را مقصر اعلام خواهند کرد".در چنین وضعیتی تندروها نه مانند امروز، با محکومیتی گسترده نزد افکار عمومی رای دهندگان آمریکایی و جامعه جهانی باید پاسخگوی نتیجه اقدامات امروز خود باشند. آنگاه باز هم تمایل دارند ناتانیاهو برای آنان سخنرانی کند؟