گزارش كامل نشست نقد و بررسي يك بوس كوچولو در فرهنگسراي نياوران

آفتاب‌‌نیوز : وي درباره‌ ساخت سه گانه‌ مرگ گفت: قصدم این نبود که حتما یک تریلوزی بسازم. من قبل از ساخت « بوي كافور عطر ياس» 10 تا فيلم نامه در گون های مختلف ارائه دادم كه هر کدام به دليلي اجازه ساخت نگرفت و آخرين فيلم نامه‌اي كه ارائه كردم «از عباس كيارستمي متنفرم» بود(البته سوتفاهم نشود من با آقاي كيارستمي رفيق هستيم ). آن فيلم‌نامه‌ها مجوز نگرفت تا بالاخره با ارائه فيلم نامه «بوي كافور عطر ياس» كه درباره‌ي تشييع جنازه خودم بود، موافقت كردند!
عباس گنجوي تدوين گر “يك بوس كوچولو” كه در كارهاي متعددي با فرمان آرا همراه بوده، اظهار اميدواري كرد که اين همكاري ادامه پيدا كند.
فاطمه معتمد آريا نيز گفت: هميشه دوست داشتم با آقاي فرمان آرا كار كنم و وقتي پيشنهاد دادند بدون خواندن فيلم نامه پذيرفتم. این نقش گذشته ای دارد و چکیده همه آن گذشته در یک سکانس در قالب عشق ناکام دختری به پدرش عرضه می شود.
فرمان‌آرا در پاسخ به اين كه مرز تخيل و واقعيت را در فيلم چگونه درنظر گرفته گفت: «جای آقای دلپاک صداگذار فیلم در این جلسه خالی است، چون صدا در اين فيلم نقش اساسي دارد. ما از صداهايي استفاده مي‌كنيم كه مقداري از آن تخيلي است بنابراين صداعنصر مهمي براي رسيدن به مرز تخيل و واقعيت است.» فرمان آرا همچنین درباره الگوی سفر فیلم توضیح داد:« این یک سفر ذهنی و خیالی است و به همین دلیل جغرافیای آن دقیق و منطبق بر واقعیت نیست. در فیلم از نماهای تونل برای ارتباط میان این دنیاها و فضاها استفاده کرده ام.»
رضا كيانيان در پاسخ به چگونگي تغييرات در فيزيك و صورت براي بازي در نقشی پیرتر از خودش گفت: «وقتي يك نقش را بازي مي‌كنم كه با خودم فاصله زيادي دارد. در درجه اول روحيات آن شخصيت براي من مهم است چون فيزيكش خود به خود اتفاق مي‌افتد، بنابراين ابتدا به روحياتش نزديك مي‌شوم. ممکن است تصور شود که بازی در نقش پیرمرد فقط با وجود گریم سنگین ممکن شده، اما هر نوع تغییر چهره و بدن بعد از چند دقیقه برای تماشاگران عادی می شود و بقیه ماجرا بر عهده بازیگر است. در فیلم خانه ای روی آب هم من خودم را حدود بیست کیلو چاق کردم، اما نقش آن فیلم فقط به این تغییر محدود نبود. بعضی ها فکر کرده بودند که من به دلیل همین چاق و لاغرشدن است که جایزه گرفتم! »
بهمن فرمان آرا در پاسخ به اين كه در مورد شخصيت سعدي يك طرفه قضاوت شده گفت: «این حرف به دفاع از سعدي مطرح مي‌شود، در حاليكه در فيلم شخصیت اينگونه ترسيم مي‌شود كه در آخر تماشاگر دلش به حال او مي‌سوزد . يعني شخصيت سعدي از ابتدا سخت مطرح مي‌شود تا يك جايي بتواند شكسته شود.»
در بخشي از اين نشست، موضوع شباهت شخصيت سعدي با ابراهيم گلستان دوباره مطرح شد و فرمان ارا در توضیح مفصلی درباره این شباهت به سابقه آشنایی اش با این نویسنده و خانواده اش اشاره کرد و گفت: «آقای گلستان را در عمرم پنج شش بار بیش تر ندیده ام(مثلا یک بار وقتی قرار بود نسخه سانسورنشده شازده احتجاب را ببینند) و به خانواده ایشان هم احترام زیادی دارم. خانم لیلی گلستان را می شناسم و به کارشان احترام می گذارم، همین طور همسر آقای گلستان را. من فکر می کنم دلیل این همه حرف و حدیث درباره این قضیه به این موضوع برمی گردد که نمایش فیلم من با انتشار کتاب نوشتن با دوربین همزمان شد. آقای گلستان در آن مصاحبه درباره خیلی ها حرف زده بودند و یکی از دیالوگ های فیلم من هم این بود که همسر سعدی می گوید تو سال ها نشستی در فرنگ و هر کس هر کار کرد آن را کوبیدی. این تقارن کتاب و فیلم باعث این تشایه ها شده است. اصلا قصد ندارم بگویم این نشانه ها در فیلم من تصادفی و اتفاقی است، اما قرار هم نبوده که درباره ابراهیم گلستان فیلم بسازم. یک بوس کوچولو درباره دو قشر و گروه از روشنفکران ایران با دو طرز تفکر مختلف است؛ مثل گروهی که مهاجرت کردند و رفتند و گروهی که در ایران ماندند. در بعضی نوشته ها می خوانم که می گویند ابراهیم گلستان به صراحت حرف هایش را زده، اما فرمان آرا شهامت نداشته مستقیم و با نشانی دقیق به شخصیت گلستان بپردازد. این ها احترام و ادب من را به بی شهامتی تعبیر کردند!»
و رضا كيانيان گفت: من تا به حال آقاي گلستان را نديديم و نقش آقاي گلستان را بازي نكردم. معتقدم اگر بازيگر بخواهد نقش شخص خاصی را بازي كند، به آن شخصيت محدود مي‌شود در حاليكه من نقش سعدي را گسترده‌تر بازي كردم.
به گزارش سايت سينماي ما کیانیان در ادامه درباره شباهت گلستان و سعدی گفت:« متاسفم که بخش عمده ای از وقت جلسه صرف این می شود که شخصیت اصلی فیلم ابراهیم گلستان هست یا نه. به عقیده من این جور حرف ها کمی خاله زنکی و به دور از روش درست تحلیل یک فیم و شخصیت است.» وی ادامه داد ک:« اصلا خیلی مهم نیست که سعدی ابراهیم گلستان است یا نه. مهم این است که در فیلم به این شخصیت خاص چه طور نگاه شده و چه طور پرداخت شده است.»
فرمان آرا درباره صراحت فیلم و بعضی بخش های شعاری آن خصوصا درباره موضوع پاسارگاد و جوانان گفت:« اعتراف می کنم که گاهی چیزهایی در فیلم می گذارم که تقریبا مطمئنم کنار گذاشته می شود، اما این بار این جمله ها را حذف نکردند(مثل همین دیالوگ ها دریاره پاسارگاد) . وقتی این اتفاق نیفتاد دیگر خودم هم نمی توانستم این جمله های صریح را از فیلم دربیاورم!
هدایت هاشمی و مهدی صفوی هم در این نشست درباره شخصیت هایشان در فیلم و همکاری با فرمان ارا حرف زدند.