کد خبر: ۳۶۱۶۲۲
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۶

مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه: سفر موگرینی پیام‌های زیادی دارد

آفتاب‌‌نیوز : روزنامۀ وقایع اتفاقیه در گفتگویی با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، سفر موگرینی به ایران را ارزیابی کرده است:

سفر فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران برای بار دوم پس از عهده‌دار‌شدن سکان سیاست خارجی این اتحادیه، می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مهم ارزیابی شود. حضور وی و هیئت همراه در تهران، بدون‌شک می‌تواند این نکته را اثبات کند که اروپا به دنبال بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران در فضای ایجاد‌شده پسابرجام است. هرچند ایران و اتحادیه اروپا پیشتر مناسباتی گسترده داشته‌اند اما دست‌کم در یک دهه اخیر و به دلیل وجود تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، این روابط به پایین‌ترین سطح خود رسید. بعد از امضای برجام هیئت‌های مختلف اروپایی راهی تهران شدند تا از نزدیک فضای کشور را برای ایجاد روابط اقتصادی و تجاری مشاهده کنند.

البته روابط ایران و اروپا را نمی‌توان صرفا محدود به اقتصاد و تجارت دانست، بلکه طرفین در طیف وسیعی از مسائل از ‌جمله امنیت منطقه‌ای، حقوق بشر و... دارای پتانسیل‌هایی مختلف برای افزایش همکاری‌ها هستند. اینکه آیا ایران و اروپا در فضای کنونی می‌توانند با غلبه بر چالش‌های ممکن به سمت‌و‌سوی روابطی عمیق و گسترده حرکت کنند یا خیر، مهم‌ترین پرسشی است که در‌حال حاضر مطرح می‌شود. برای پاسخ به این پرسش و سؤال‌های دیگری در زمینه روابط ایران و اتحادیه اروپا با قاسم محبعلی، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امورخارجه گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن را می‌خوانید:

جناب محبعلی! مختصات روابط کنونی ایران و اروپا از دید شما چگونه است؟

ایران و اتحادیه اروپا دارای روابطی قدیمی و کهن هستند و دو طرف با وجود برخی اختلاف‌ها همواره مراودات زیادی با یکدیگر داشته‌اند. پیشتر اتحادیه اروپا مهم‌ترین شریک تجاری ایران تلقی می‌شد و صنعت ما عموما اروپایی بود؛ با این‌حال بحث پرونده هسته‌ای ایران و تحریم‌های شدید بین‌المللی باعث شد مناسبات تهران و غرب به حداقل ممکن برسد. توافق برجام باعث شده است طرفین هم‌اکنون علاقه‌مندی زیادی از خود برای بهبود روابط نشان دهند. روابط ایران و اتحادیه اروپا به دو موضوع کلیدی امنیت و انرژی ارتباط پیدا می‌کند.
اتحادیه اروپا یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنند‌گان انرژی در جهان است، این در حالی است که این اتحادیه عمده واردات خود را از روسیه تأمین می‌کند. وابستگی انرژی بیش‌از‌حد اروپایی‌ها به روسیه باعث شده است آنها در سال‌های اخیر با چالش‌های عمده‌ای مواجه شوند؛ در‌نتیجه برای عبور از این چالش‌ها، راه‌حل را در متنوع‌سازی منابع انرژی خود پیش‌بینی کرده‌اند.

منطقه خاورمیانه و ایران نیز دارای ظرفیت‌های زیادی از انرژی است و اروپا در‌این‌زمینه می‌تواند همکاری‌های زیادی با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. بحث دیگر به امنیت مربوط می‌شود، به‌این‌معنا که برای ایران و اروپا امنیت منطقه پرچالش خاورمیانه بسیار حیاتی تلقی می‌شود. امنیت خاورمیانه تا حد زیادی به روابط ایران با اتحادیه اروپا مربوط خواهد شد. به‌هر‌حال از دید ایران که توسعه اقتصادی بسیار مهم است، روابط با اروپا می‌تواند بسیار تعیین‌کننده باشد.

آیا در‌ حال‌ حاضر ایران از ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های کافی برای صادرات انرژی به اروپا برخوردار است؟
در‌حال ‌حاضر عملا این ظرفیت‌ها وجود ندارد اما این‌گونه بحث‌ها کوتاه‌مدت نیست و به بلند‌مدت مربوط خواهد شد. اروپایی‌ها به دنبال این امر هستند که در 15 سال آینده وابستگی انرژی خود را به مسکو به حداقل برسانند؛ در‌نتیجه در اندیشه ایجاد روابطی جدید با کشورهایی مانند ایران هستند. ما جزء کشورهایی با منابع گازی فراوان در جهان هستیم، همچنین باید گفت مهم‌ترین مزیت کنونی ایران برخورداری از منابع عظیم انرژی است و بدیهی است تا‌زمانی‌که انرژی‌های جایگزین وارد نشده‌اند، باید در بازار حضور قوی و مؤثری داشته باشیم. ما در ازای صادرات انرژی به اروپا، می‌توانیم از تکنولوژی و صنعت آنها بهره‌برداری لازم را کنیم.

خانم موگرینی در سفر اخیر به تهران، بر این نکته تأکید کرده که ایران و اروپا از مرحله صدور بیانیه عبور کرده‌اند؛ این حرف تا چه ‌اندازه با سیاست‌های عملی طرفین منطبق است؟

باید از این اظهار‌نظر استقبال کرد. مشکل ما و اروپا در این بوده است که روابط ما نهادینه نشده است، بلکه بیشتر دارای مناسباتی تجاری و اقتصادی بوده‌ایم؛ به‌این‌معنا که ایران فقط به دنبال تأمین نیازهای خود از اروپا بوده و طرف غربی نیز خواهان صادرات محصولات خود بوده است. با ‌این‌حال در مقطع کنونی نیاز و ضرورت ایجاب می‌کند وارد مرحله شراکت شویم و همکاری‌های مشترکی داشته باشیم. ما اگر به توسعه ملی و کشوری می‌اندیشیم، باید به روابط با آمریکا و اروپا فکر کنیم. هیچ کشوری با چین و روسیه به توسعه اقتصادی نرسیده است، چرا‌که عمده بازارهای جهانی در غرب قرار دارد و مناسبات با این کشورهاست که می‌تواند ما را به پیشرفت برساند.

ایران و اروپا برای رسیدن به اهداف خود چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
ایران و اروپا باید تلاش کنند تروریسم را ریشه‌کن کنند تا خاورمیانه‌ای با ثبات و بدون تنش را شاهد باشیم. طرفین همچنین باید به گسترش دموکراسی و حقوق‌بشر در این منطقه حساس از جهان اهتمام ورزند. ایران و اتحادیه اروپا باید این موضوع مهم را مدنظر قرار دهند که روابط خود را از روزمرگی عبور دهند.

پرسشی که همواره در‌باره با مناسبات ایران و اتحادیه اروپا مطرح بوده است، این است که این اتحادیه تا چه ‌اندازه می‌تواند سیاست‌هایی مستقل از ایالات متحده داشته باشد؟

این سؤال درباره هر کشور دیگری مطرح می‌شود؛ بدیهی است که تقریبا همه کشورهای دنیا با آمریکایی‌ها رابطه و داد‌و‌ستد دارند، بنابراین نمی‌توان مناسبات را جزیره‌ای دید، بلکه باید تلاش کرد روابط با همه کشورها را گسترش داد. البته این پرسش نه‌تنها درباره اروپا، بلکه کشورهای بیشتری مانند چین، روسیه، خاورمیانه، هند و پاکستان را نیز شامل می‌شود. یکی از دلایل اصلی ایجاد چالش در زمینه خط لوله صلح، ایالات متحده بوده است، بنابراین باید در مناسبات با هر کشور دیگری، رفتارهای آمریکا را مدنظر قرار داد. قطعا این به معنای وابستگی کشورهای دیگر به آمریکا نیست و نخواهد بود. امنیت، امروز به امری جهانی تبدیل شده است، بنابراین ما نمی‌توانیم بدون در‌نظر‌گرفتن روابط کشورها با آمریکا، مناسبات با اتحادیه اروپا را گسترش دهیم و به حداکثر برسانیم.

یعنی معتقدید باید مناسبات اقتصادی ما با آمریکا به وضعیت عادی بازگردد؟

طبیعی است که سرمایه‌گذاری و امنیت به دید درازمدت نیاز دارد. امروزه شرکت‌های خارجی دست‌کم بحث 15 سال آینده را برای حضور و سرمایه‌گذاری مدنظر قرار می‌دهند و موضوع فقط یک و دو سال نیست. اگر کشورهای اروپایی و شرکت‌های آنها احتمال جنگ و تعارض بین ایران و آمریکا را بدهند، طبیعی است که به بلند‌مدت فکر نخواهند کرد و فقط در راستای منافع کوتاه‌مدت قدم برخواهند داشت؛ البته این به معنای اختلاف‌نداشتن جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده یا کوتاه‌آمدن از مواضع اصولی‌مان نیست.

ما در جهان نمونه‌های زیادی از کشورها را داریم که باوجود اختلاف، مناسبات گسترده‌ای نیز با یکدیگر دارند. چین و آمریکا یکی از این نمونه‌هاست که دو کشور با وجود چالش‌ها و تعارض‌های مختلف در صحنه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، توانسته‌اند روابط عادی داشته باشند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین