کد خبر: ۳۹۵۵
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۸۴ - ۱۳:۰۱

اين سوپر ماركت‌هاي لعنتي

آفتاب‌‌نیوز : باتوجه به رويكرد مطبوعات نسبت به افراد «فوق ثروتمند» ما معمولاً چيز چنداني از آنها نمي‌دانيم. آنها خود نيز چندان تمايلي به حضور «برروي صحنه» ندارند.
ظرف دو دهه گذشته، دو تحول اجتماعي تكان‌دهنده را شاهد بوده‌ايم. اولين تحول اجتماعي سقوط پرولتاريا به‌عنوان يك نيروي سياسي بود كه اسناد و مدارك آن به صورت مناسبي جمع‌‌آوري شد. دومين تحول اجتماعي ناپديد شدن بورژوازي به‌عنوان يك نيروي اقتصادي مؤثر از صحنه اقتصاد جهاني بود. 

حذف تقريباً كامل تجارت‌هاي كوچك ناشي از تك‌قطبي شدن تجارت و اقتصاد در سطح جهاني است كه اين امر به نوبه خود زندگي ده‌‌ها ميليون تن از خرده سرمايه‌داران را دستخوش تغيير كرده است. علت اصلي عدم توجه به اين پديده را شايد بتوان در پراكندگي اين مشاغل و تجارت‌هاي كوچك دانست. بدين‌ترتيب تأثير اين حذف را برروي نيروي كار چندان به‌راحتي نمي‌توان مشاهده كرد. 

چند هفته پيش، من به دنبال خريد چند درخت ميوه بودم. براي اين منظور به «لانگلي» سفر كردم. در نيمه اول قرن بيستم، بخش عمده ميوه و سبزيجات مصرفي شهر لندن. در اين منطقه توليد مي‌شد مزرعه‌‌ها تحت نظارت مداوم قرار داشتند و بدين‌ترتيب بريتانيا داراي بيشترين نوع تنوع ميوه در مقايسه با ساير كشورها بود. دوهفته پيش، من تنها يكي از اين مزارع نظارت شده را مشاهده كردم. در دهه 1940، جي‌سي آلگرو حداقل بيش از يك هزار نوع درخت سيب دراختيار داشت – اين موضوع هنوز هم در برخي فهرست‌‌ها به عنوان يكي از افتخارات بريتانيا ذكر مي‌شود، اما زماني كه من به اين مركز مراجعه كردم تنها چند نمونه محدود باقي مانده بود. شايد من جزو آخرين خريداران اين درخت‌‌ها بودم. 

از زمان مرگ مالك اين مركز، اداره آن برعهده «نيك هاستون» يك داوطلب نيكوكار گذاشته شده است. نيك در اين‌باره مي‌گويد: «شايد بيش از بيست‌سال است كه به برخي بخش‌هاي اين مركز سركشي نشده است. چند روز پيش نمونه‌اي از يك سيب نادر به نام «بومان رانيت» را يافتم. اين سيب ناياب قطعاً در بخشي از اين مركز پرورش يافته است اما هرچه گشتم موفق به يافتن درخت آن نشدم. در اينجا دونمونه پرتقال «سبت آگوستين» و «كينگ هري» بيشتر وجود دارد كه حتي در «كلكسيون ملي ميوه‌جات» هم نمي‌توان نظير آن را يافت.» 

سرنوشت اين مركز بي‌همتا، اما بسيار تلخ است. زمين اين مركز ظرف مدت‌كوتاهي فروخته خواهد شد. نيك قصد دارد تا هر تعداد از اين نمونه‌هاي نادر را كه مي‌تواند نجات داده و در نقطه‌اي از شهر، تجارت جديدي را راه بيندازد، شايد بدين‌ترتيب بتواند برخي از نادرترين نمونه‌هاي گياهي جهان را نجات دهد. 

هنگامي كه از نيك در مورد علت چنين سرنوشتي پرسيدم، تنها با يك كلمه به من پاسخ داد: «سوپر ماركت‌‌ها».
امروز، سيب مصرف شده در لندن در سه كيلومتري مركز «جي‌سي الگرو» برداشت مي‌شود. نخستين راه دستري به سوپرماركت «هيترو» از ميان مزارع توت‌فرنگي و اركيده عبور مي‌كرد. اگر از هواپيما يا هلي‌كوپتر به زمين بنگريد، هنوز هم مي‌توانيد خطوطي موازي را كه زماني مكان رويش هزاران درخت بوده‌اند مشاهده كنيد. ريچارد كاكس مردي كه خوش‌طعم‌ترين سيب‌هاي دنيا را توليد مي‌كرد اكنون در كنار كليساي سنت‌مري در هارموند ورث دفن شده است. باغ‌هاي سيب او تخريب شده‌اند. قبر او نيز در صورتي كه قرار باشد سومين مسير دسترسي به فروشگاه «هيترو» احداث شود، سرنوشتي بهتر از باغ‌هايش نخواهد داشت. 

سوپر ماركت‌‌ها از قدرت خريد خود براي مجبور ساختن كشاورزان به رقابت با يكديگر استفاده مي‌كنند. روزگذشته با باغداري در گلاوستسرشاير صحبت مي‌كردم. او مي‌گفت كه براي باقي‌ماندن در اين عرصه گاهي مجبور است بهترين سيب‌هاي مرغوب خود را به بهاي هر كيلو 57 پني به‌فروش برساند. اين مبلغ حتي پايين‌تر از قيمت تمام‌شده محصول است.
سوپر ماركت‌ها، اما همين محصول را بين 60/1 تا 80/1 پوند به‌فروش مي‌رسانند. آنها حتي مي‌توانند محصولات خود را به قيمت‌هاي پايين‌تري از شيلي، نيوزلند و آفريقاي جنوبي وارد كنند. مزارع وسيع و نيروي كار ارزان باعث مي‌شود تا محصول نهايي در اين مناطق از قيمت پاييني برخوردار باشد. شايد اگر سوپر ماركت‌‌ها از قدرت سياسي خود براي پايين نگاهداشتن بهاي سوخت و گسترش باراندازها و فرودگاه‌‌ها استفاده نمي‌كردند، كشاورزان محلي دليل چنداني براي نگراني نداشتند. 

شركت‌هاي بزرگ اكنون دور تازه‌اي از اقدامات خود را آغاز كرده‌اند. با هجوم اين شركت‌هاي زنجيره‌اي به شهرهاي بزرگ، مشاغل كوچك به حومه‌‌ها رانده شدند، اما اكنون حومه‌‌ها هم مكان امني براي آنها محسوب نمي‌شود. مركز تحقيقاتي «ورديكت» در گزارش خود مي‌نويسد: «فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي بزرگ اكنون به حومه‌هاي شهرها نزديك مي‌شوند. باحضور آنان امكان رقابت از بين‌رفته و مشاغل كوچك ديگر امكان ادامه حيات نخواهند داشت». بدين‌ترتيب آخرين پناهگاه‌‌ها هم از بين مي‌روند.
وال مارت كه صاحب فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي Asda است، اكنون بزرگترين شركت روي زمين محسوب مي‌شود. اين شركت سال‌گذشته از گردش مالي معادل 245 ميليارد دلار برخوردار بود. علت موفقيت اين شركت را بايد بيش از هر چيز در برخورد بي‌رحمانه آن با كارمندانش دانست. 

در ايالات متحده، كاركنان بخش فروش اين شركت به‌طور ميانگين درآمدي معادل 13861 دلار در سال دارند. اين درآمد سالانه، حداقل 800 دلار زيرخط فقر قرار دارد. گزارشات غيررسمي است مسؤولان اين شركت به كاركنان خود نحوه دريافت فيش‌هاي غذاي گرم از مراكز دولتي و خيريه را آموزش مي‌دهند تا با دريافت اين غذاها، از گرسنگي جان نبازند! چند ماه قبل، پليس ايالتي، صدها كارگر غيرمجاز خارجي را كه در بخش نظافت اين فروشگاه‌‌ها مشغول به‌كار هستند، دستگير كرد، اين افراد مجبور بودند هفت شب در هفته، بدون دريافت اضافه كار، يا حتي استفاده از بيمه و خدمات معمول كار كنند. 

با تلاش براي كاستن از قيمت خريد كالا، سوپرماركت‌‌ها شرايط نامساعدتري را در محيط‌هاي توليد به‌وجود مي‌آورند. در يك مطالعه گسترده كه توسط «اكسفام» صورت گرفت مشخص شد كه غالب كارگران مزارع شركت‌هاي طرف قرارداد يا سوپرماركت‌‌ها تحت فشار شديد قرار مي‌گيرد. دليل ثروتمند بودن والتون‌‌ها را بايد در فقير بودن ديگران دانست.
سوپر ماركت‌‌ها در بخش‌هاي ديگري نيز زندگي ما را تحت‌تأثير قرار مي‌دهند. آنها با كاهش قدرت انتخاب ما در نوع و جنس كالاي خريداري شده، عملاً اراده‌اي يكجانبه را به ما تحميل مي‌كنند. اين اراده يكجانبه در حقيقت همان اراده افرادي يا نهادهايي است كه به دنبال يك قطبي كردن جهان هستند. 

شايد بارها آرزو كرده‌ايم كه دولت‌‌ها در قبال چنين روندي، واكنش نشان دهند. خوب در عمل چنين واكنشي حداقل يكبار صورت گرفته است. در سال 1936، قانون «آنتي‌تراست» براي حفاظت از مغازه‌هاي كوچك در مقابل شركت عظيم «چاي آتلانتيك و پاسيفيك» به تصويب رسيده و اعمال شد. در آن زمان دولت‌‌ها از شجاعت بيشتري برخوردار بودند.
در بريتانيا «دفتر تجارت و رقابت منصفانه»، تمام وقت خود را صرف خلق بهانه‌هاي جديد مي‌كند براي مثال اين دفتر معتقد است كه سوپر ماركت‌‌ها و مغازه‌هاي كوچك را بايد مقولاتي مستقل تلقي كرد. از نگاه اين افراد در حالي كه 25 درصد از غلات بريتانيا از طريق شركت «تسكو» به‌فروش مي‌رسد اما مجموع شعب اين شركت تنها 6 درصد از كل فضاي اختصاص‌يافته به فروش غلات است بنابراين «تسكو» حق دارد نسبت به گسترش فعاليت‌هاي خود اقدام كند. نكته جالب در اين ميان به اعتراف‌هاي گاه و بي‌گاه اين دفتر نسبت به ناكارآيي قوانين براي حفظ حداقل حقوق كارگران مي‌باشد. اين دفتر ماه‌گذشته اعتراف كرد كه آيين‌نامه‌هاي داوطلبانه هم نتوانسته است مانع از نابود شدن حقوق كارگران توسط سوپرماركت‌‌ها شود، به‌همين دليل در واكنش به اين شكست، مسؤولان دفتر، خواستار تحقيقات بيشتر شدند!! 

در اين شرايط نامساعد، اما برخي از نمايندگان پارلمان انگلستان مانند «اندرو جورج» و «ديويد دروو» خواهان ايجاد نوعي نهاد نظارت بر كاركرد سوپر ماركت‌‌ها شده‌اند.
حركت اين دو نماينده مي‌تواند در بهبود اوضاع مؤثر واقع شود، اما متأسفانه به‌نظر مي‌رسد توني بلر، همانقدر كه از مطبوعات جنجالي و زرد مي‌هراسد از درافتادن با سوپر ماركت‌‌ها هم نگران است. 

نيك در يافتن نمونه‌هاي نادري كه از آنها نام مي‌برد، موفق نشد. او در نهايت چند اصله درخت سيب از انواع چارلز راس، استامر پاي‌پين و كورينش آروماتيك براي من تهيه كرد. شنيدن اين نام‌هاي زيبا باعث مي‌شد تا حتي اگر نهالي هم در كار نبود، بازهم هزينه نهال‌‌ها را پرداخت كنم. باور كنيد اگر اين درخت‌‌ها در جريان نقل و انتقال و كاشت مجدد آسيب نديده و جان سالم به‌در ببرند، هر سيب آن را به‌عنوان يك اثر تاريخي و بيانيه‌اي عليه سوپر ماركت‌داران بي‌رحم حفظ خواهم كرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین