کد خبر: ۴۰۳
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۸۳ - ۰۹:۴۲

رفاقتی دیرین با اژدهای زرد

آفتاب‌‌نیوز :

 در سال ۱۹۴۹ و به دنبال تاسيس جمهورى خلق چين روابط ديپلماتيك ميان دو كشور قطع شد. با پيوستن ايران به جمع اكثريت اعضاى سازمان ملل در سال ۱۹۵۱ كه اقدام چين در حمله به كره را «تجاوز» تلقى و محكوم كردند، روابط دو كشور بيش از گذشته تيره شد. الحاق ايران به «پيمان بغداد» در سال ،۱۹۵۵ از نگاه پكن نشانه آشكار تاثيرپذيرى ايران از كاخ سفيد در جهت مهار بلوك كمونيست تلقى شد.
تيره شدن روابط چين و روسيه از دهه ۱۹۶۰ از يك سو و حضور فزاينده ايالات متحده در مرزهاى چين، باعث شد تا سران اين كشور تلاش براى بازسازى روابط دوستانه با كشورهاى در حال توسعه را از سر بگيرند. با پذيرش جمهورى خلق چين در جمع اعضاى سازمان ملل در ،۱۹۷۰ ايران نيز متاثر از فضاى بين المللى و همزمان در تلاش براى پاسخ دهى به تلاش هاى چين براى برقرارى روابط دوستانه جمهورى خلق چين را به عنوان «دولت قانونى چين» به رسميت شناخت.
پكن، ايران را به عنوان مانعى در جهت آرزوهاى جاه طلبانه شوروى در دستيابى به خليج فارس ارزيابى مى كرد و سران چين، فارغ از درگيرى هاى خود با ايالات متحده، تلاش هاى شاه مخلوع ايران و حمايت آمريكا از وى را در راستاى تشكيل قوى ترين ارتش منطقه در آسياى جنوب غربى با رضايت مى نگريستند. روابط دو كشور در سال ۱۹۷۸ به اوج خود رسيد. در آن زمان هوا لوانگ جانشين مائو، همراه هيات بلندمرتبه اى از سران چين، پيش از پيروزى انقلاب از ايران بازديد كرد.
با پيروزى انقلاب اسلامى روابط دو كشور بار ديگر دستخوش تحول شد. پيروزى انقلاب همزمان با نبرد چين و ويتنام بود. پكن نگران افزايش نفوذ روسيه در آسياى جنوب شرقى بود و بدين ترتيب به ويتنام حمله كرد. بار ديگر پكن پيشگام بهبود روابط شد. چين نگران بود كه انقلاب نوپاى ايران تحت تاثير مخالفت با آمريكا به دامان شوروى كشيده شود. حاصل اين بهبود روابط به سرعت مشخص شد. به دنبال تسخير سفارت آمريكا و به گروگان گرفتن كاركنان آن از سوى جوانان انقلابى و به طور خاص دانشجويان، شوراى امنيت سازمان ملل قطعنامه اى را جهت تحريم ايران مطرح كرد. دوران حساسى بود. چين بر سر دوراهى قرار داشت. از يك سو روابط ايران و چين به تازگى بهبود يافته بود و راى مثبت چين به تحريم ها مى توانست پايانى بر اين روند تازه آغازشده باشد و از سوى ديگر روابط ايالات متحده و چين به تازگى گرم تر شده بود و مخالفت با اين تحريم ها مى توانست آمريكايى ها را ناراضى كند. چين در اين دوراهى، ايران را برگزيد و از تائيد قطعنامه تحريم خوددارى كرد.
با آغاز جنگ ايران و عراق، اهميت چين براى رهبران ايران بيش از پيش آشكار شد. چين در طول اكثر سال هاى جنگ تبديل به تنها شريك بين المللى ايران شده بود. رهبران سياسى ايران براى تامين جنگ افزارهاى خود از يك سو و گريز از تحريم هاى بين المللى از سوى ديگر، چين را بيش از پيش حائز اهميت مى يافتند و پكن نيز به نوبه خود با حمله شوروى به افغانستان بار ديگر دچار كابوس گسترش نفوذ شوروى شده بود و بدين ترتيب ايران را منطقه اى بسيار حائز اهميت تلقى مى كرد. روابط دو كشور طى دهه ۱۹۸۰ متاثر از دو جنگ منطقه اى بيش از پيش تقويت شد.
روابط ايران و چين در طول جنگ چنان پررنگ شده بود كه زمان برقرارى اولين تماس ميان هيات هاى بلندمرتبه ايرانى و عراقى براى دستيابى به صلح و پايان دادن به جنگ ۸ ساله، پكن ميزبان گروه هاى طرفين بود. نقش پكن به عنوان ميزبان مذاكره كنندگان صلح _ كه گاه تا نقش ميانجى هم افزايش مى يافت - يك سال بعد، اعلام آتش بس ميان طرفين براى هميشه در ذهن سياستمداران ايرانى باقى ماند.
روابط مطلوب دو كشور در دهه ۱۹۸۰ اما تنها متاثر از دو جنگ ويرانگر منطقه اى نبود. سياست هاى انقلابيون ايران از يك سو و مقاومت سرسختانه آنان در برابر نفوذ شرق و غرب (شوروى و آمريكا) از سوى ديگر باعث شده بود كه پكن ايران را عملاً شريكى استراتژيك و طولانى مدت براى خود بداند، شريكى كه در غنى ترين منطقه نفتى جهان واقع شده بود. كاخ سفيد در ربع قرن گذشته همواره به همكارى هاى دو كشور با ديده ترديد نگريسته است. چين در دهه ۱۹۸۰ باعث شد تا عملاً انقلاب نوپاى ايران بتواند از فشار تحريم هاى بين المللى جان سالم به در برده و بدين ترتيب روياى واشينگتن نقش برآب شود اما اين پايان ماجرا نبود، با پايان جنگ ۸ ساله و به ويژه در دهه ۱۹۹۰ دو كشور همكارى هاى استراتژيك خود را گسترش دادند.
واشينگتن در تمام طول دهه ۱۹۹۰ و حتى در حال حاضر نيز چين را متهم به انتقال فناورى پيشرفته به ايران مى كند. كاخ سفيد معتقد است كه پكن نه تنها با فروش حجم انبوهى از تسليحات متعارف همانند موشك هاى زمين به زمين، موشك هاى ضد تانك، موشك هاى كروز و بالستيك و صد ها فروند هواپيماى شكارى و چندين رزمناو به ايران باعث شده است تا بنيه نظامى اين كشور به شدت تقويت شود بلكه با قرار دادن چين در صدر ليست كشور هاى صادر كننده فناورى تسليحاتى به ايران، پكن را متهم مى كند كه به تهران در دستيابى به تسليحات غير متعارف نيز يارى مى رساند، ادعايى كه چه از سوى مقامات چينى و چه مقامات ايرانى به شدت رد شده است.
روابط هسته اى تهران و پكن از جمله مواردى است كه همواره باعث نگرانى سران كاخ سفيد شده است. آغاز روابط هسته اى دو كشور به سال ۱۹۹۲ باز مى گردد. مقامات هر دو طرف بار ها تاكيد كرده اند كه خدمات و فناورى ارائه شده از سوى پكن تنها كاربرد صلح آميز داشته و براساس بند هاى معاهده عدم تكثير (NPT) صورت گرفته است. اين بند از معاهده امكان مشاركت هسته اى صلح آميز را به رسميت مى شناسد. در حالى كه مراكز و تاسيسات هسته اى ايران تاكنون تحت بازرسى هاى كامل آژانس بين المللى انرژى هسته اى قرار داشته و مقامات آژانس نيز بر عدم نقض اين معاهده از سوى ايران تاكيد دارند. فشار هاى ايالات متحده بر چين بيش از آنكه حاصل نگرانى آمريكا از نقض معاهده و يا مستند به مدارك قابل دفاع باشد، ناشى از عدم تمايل ايالات متحده به نزديكى بيش از پيش دو كشور است.
چين در اوت ۱۹۹۷ و تحت فشار هاى آمريكا و به موجب توافقنامه مشاركت هسته اى صلح آميز متعهد شده ميان پكن و واشينگتن در سال ،۱۹۸۵ مجبور به پذيرش توقف هر نوع همكارى هسته اى با ايران شد. مقامات آمريكايى اما همچنان مصرانه معتقدند كه پكن با در اختيار گذاشتن تكنولوژى غنى سازى اورانيوم، اكتشاف اورانيوم، تكنولوژى تبديل، راكتور هاى آزمايشى و آموزش هاى فنى به همكارى خود با ايران ادامه مى دهد.
افزايش فشار هاى ايالات متحده بر جمهورى اسلامى از يك سو و احتمال ارجاع پرونده هسته اى ايران به شوراى امنيت از سوى ديگر باعث شده است تا دو كشور بيش از پيش به يكديگر نزديك شوند. تهران اميدوار است كه با استفاده از نفوذ چين در شوراى امنيت و حق وتوى با ارزش اين كشور، در صورت ارجاع پرونده هسته اى خود به اين شورا _ كه تحت فشار ايالات متحده به آژانس بين المللى انرژى اتمى صورت خواهد گرفت - بتواند از اعمال تحريم هاى احتمالى عليه خود جلوگيرى كند. پكن نيز كه اكنون اقتصاد خود را بيش از پيش وابسته به منابع انرژى منطقه مى داند، فارغ از انگيزه هاى سياسى با توجه به سرمايه گذارى وسيع خود در صنايع نفتى ايران - كه با استفاده حداكثرى از خلاء ناشى از شركت هاى عظيم نفتى آمريكا صورت گرفت - انگيزه هاى اقتصادى بسيارى براى مخالفت با هر نوع تحريم احتمالى ايران دارد.
قرارداد عظيم امضا شده ميان دو كشور در زمينه انتقال نفت و گاز ايران به چين مى تواند نياز رو به افزايش صنايع چين را به انرژى پاسخ دهد. دو كشور بر سر قراردادى ۱۰۰ ميليارد دلارى كه تضمين كننده انتقال سالانه ۱۰ ميليون تن گاز مايع طبيعى ايران به چين براى مدتى قريب به ۲۵ سال خواهد بود به توافق رسيده اند. اما اين تنها بخشى از مبادلات اقتصادى استراتژيك ميان دو كشور است. بيژن نامدار زنگنه در گفت وگو با مطبوعات اعلام كرده است كه اين قرارداد مى تواند تا سقف ۱۵ تا ۲۰ ميليون تن در سال افزايش يافته و بدين ترتيب انرژى مبادلات تجارى ميان دو كشور در عرصه انرژى را به ۲۰۰ ميليارد دلار افزايش دهد. از سوى ديگر شركت عظيم نفتى چين، سينوپيك، نيز امتياز مشاركت در توسعه ميدان نفتى يادآوران را دريافت كرده است. بدين ترتيب حجم مبادلات اقتصادى دو كشور اكنون به حدى افزايش يافته است كه هر نوع تحريم احتمالى ايران، نه تنها مى تواند اقتصاد نيازمند انرژى چين را دچار معضل جبران ناپذيرى كند بلكه صدها ميليارد دلار سرمايه گذارى چين را نيز نابود خواهد كرد. دو كشور اگر پيش از اين انگيزه هاى سياسى فراوانى براى همراستايى با يكديگر داشتند اكنون اقتصاد خود را نيز با يكديگر گره زده اند، گرهى كه گشودن آن به نفع هيچ يك نخواهد بود. 
دولت چين شايد همانند بسیاری از کشورهای غربی ترجيح مى دهد تا پرونده ايران در آژانس حل و فصل شده و بدين ترتيب چين نه تنها همكارى هاى استراتژيك خود با تهران را حفظ و گسترش داده بلكه از هدر رفتن صدها ميليارد دلار سرمايه خود در يك سو و از دست دادن شريكى مطمئن و طولانى مدت كه مى تواند در روند رو به رشد اقتصاد چين نقش بسزايى ايفا كند، از سوى ديگر، جلوگيرى كند. 
ارتقای سطح روابط میان دو کشور ما مى تواند هشدارى نيز براى جورج بوش رئيس جمهورى كه بار ديگر فرصت حضور در اتاق بيضى را يافته است، دربرداشته باشد. هشدارى مبنى بر اينكه چين براى حفظ شريك مطمئن خود حاضر است از آخرين حربه خود، يعنى وتوى هر قطعنامه اى در شوراى امنيت عليه ايران نيز استفاده كند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین