آفتابنیوز : يكي دو روز دل مانده به عيد ملا شاگردان خود را رها مي كند تا آنها بتوانند با پدر و مادرشان در تميز كردن محل زندگي خانواده همكاري نمايند. ملا پيشاپيش به استقبال نوروز مي رود. او آياتي از قرآن كريم و شاعاري از اين گونه مي خواند.
نوروز شد جمله جهان گشت معطر از بوي خوش لاله و ريحان و صنوبر
بر تخت خلافت بنشست آن شه ابرار داماد نبي شير خدا ساقي كوثر
به بچه ها عيدي مي دهد تا به عنوان شگون به خانه هايشان ببرند .
مراسم شب عيد شب عيد كه همه اهل منزل در خانه حضور دارند غذاي مخصوص شب عيد را تهيه مي كنند كه عبارت است از رشته پلو خورش خروس. بر اين عقيده اند كه با خوردن رشته پلو و گوشت خروش سر رشته زندگي به دستشان خواهد آمد و در شب عيد مراسم نوروزي نو عروسان نيز برگزار مي گردد و تازه دامادها براي نامزدهايشان هديه نوروزي كه معمولا" شامل يك عدد خروس، مقداري برنج، شيريني محلي، تنقلات و يك دست لباس مي باشد، تهيه مي كنند.
اين هدايا را در ظرف بزرگي كه خونچه xonceمي گويند، قرار مي دهند. دو سه نفري خونچه را روي سر مي گذارند و با نواختن ساز و دهل روانه خانه عروس مي شوند. در مقابل خونچه داماد پدر و مادر عروس هم هدايايي به عنوان عيدي به داماد مي دهند.
سال تحويل و آب زعفراني
ساعتي مانده به لحظه تحويل سال، مردم در تكايا جمع مي شوند تا بتوانند در آخرين لحظات سال ناملايمات و كاستي ها و نيز غبار سال كهنه را از تن و روح خود بشويند و اين شستشوي روان با تلاوت قرآن و خواندن دعا و نيايش صورت مي گيرد. مراسم ويژه سال تحويل بدين صورت انجام مي گيرد كه افراد حاضر گرداگرد هم مي نشينند و تعدادي طشت مسين پر از آب را فراروي خود قرار مي دهند، ملا در حين دعا و نيايش آياتي مخصوص با آب زعفران روي كاغذ مي نويسد و پس از اتمام دعا آن را داخل طشتي از آب مي اندازند تا كاملا" خطوط نوشته شده با آب زعفران حل گردد. بعد از آن تمام ظشتهاي آب را داخل ظرف بزرگي به نام آبدان مي ريزند ونيز مقداري ديگر به آن افزوده وملاي محل به تك تك افراد حاضر كاسه اي آب به عنوان تبرك مي دهد كه اين تقسيم پيوسته همراه با صلوات است. حاضرين مقداري از آب متبرك و زعفراني را نوشيده و مقداري را به خانه خود مي برند تا ساير اعضاء خانواده از آن بنوشند ونيز به افراد مريض مي دهند و بر اين باورند كه با شروع بهار و سرسبزي دشت و دمن سلامتي به تن مريض باز خواهد گشت . اين اب را تا سه چهار روز در خانه نگه مي دارندو معتقدند كه باعث خانه خواهد گرديد.
در هنگام تحويل سال علاوه بر اب زعفراني، ملا به بزرگان خانواده نوشته اي با متن دعا مي دهد كه از آن براي رفع بلا يا استفاده مي نمايند. بدين صورت كه دعا را داخل پارچه مي بندند و از سر در ورودي خانه آويزان مي كنند، تا خانه از گزند كوخ ( مار و عرقب و ... ) مصون بماند و اهل خانه با هر بار رد شدن از زير آن تا گشت مجدد به منزل از هر گونه بلا در امان باشند.
بر پاكردن جده
از ديگر مراسم سال تحويل برپا كردن جده ( jedda) است. بدين صورت كه قبل از سال تحويل چوبي بزرگ كه معمولا" تنه درختي به درازاي حدود 15 متر مي باشد، آماده مي كنند و پارچه سبز رنگي به گرداگرد چوب مي پيچند كه اصطلاحا" به آن جده مي گويند. در قسمت بالاي جده پنجه فولادين مي بندد آن گاه آن را به صورت عمودي در حياط تكيه مي گذارند. افراد مراجعه كننده به تكيه جهت مراسم سال تحويل و تقسيم آب زعفراني مردم دور جده كه شبيه علم ما ايراني ها مي باشد، گرد مي آيند و به وسيله چندين طناب جده را عمود بر زمين محكم مي بندند. بعضي ها جده را در گودي حياط تكيه برپا مي نمايند و برخي ديگر به گوشه ديوار تكيه مي دهند. جده كه بين شيعيان به جده حضرت علي و بين اهل تسنن به جده سخي شاه مردان مشهور است، به مدت چهل شبانه روز برافراشته باقي مي ماند. روز چهلم تمام كساني كه پارچه اي به نيت برآوردن حاجات به جده بسته اند در تكيه جمع و طي فرستادن صلوات و نيز پخش شيريني محلي جده را پايين مي آورند و هر كسي پارچه اش را از جده باز مي كند و به عنوان تبرك به خانه مي برد، و از آنها روسري، پيراهن، و .... مي دوزند و آن مي پوشند. بخصوص دختران دم بخت و افراد مريض با اين عقيده كه نيتشان برآورده خواهد شد. عده اي هم پارچه را نذز جده مي كنند و به همراه جده و پارچه پوشش آن در تكيه نگهداري مي كنند. بزرگترين جده در مزار شريف افغانستان علم مي شود كه در تمام افغانستان شهرت دارد.
ديد و بازديد پس از انجام مراسم سال تحويل در تكايا مردم به خانه باز مي گردند. ابتدا پدران و مادران عيدي كوچترها را مي دهند كه عموما" پول و يا تخم مرغ آب پز رنگ آميزي شده مي باشد.
زنان و دختران در خانه مي مانند و تا سه روز اول از خانه بيرون نمي روند و از ميهمانان پذيرايي مي كنند در اين مدت مردان به ديد و بازديد افراد فاميل مي روند. ابتدا به خانه ريش سفيدان مي روند و در سه روز اول بازديدهاي خود را تمام مي كنند. البته ريش سفيدان طوايف و نيز افراد متمول محلات در خانه مي مانند و ساير افراد از آنها بازديد مي كنند. احترام كوچكترها به بزرگترها در افغانستان و بخصوص در منطقه مورد نظر از اهميت خاصي برخوردار است و هنوز هم اين احترام در بالاترين حد خود رعايت مي گردد.
ريش سفيدان و بزرگان از روز دوم و سوم به ديدن كوچكترها مي روند چرا كه در روز اول پذيراي مهمانان هستند و كمتر فرصت مي كنند بازديد خود را كه ديني برگردن خود مي دانند پس دهند.
از روز چهارم تا روز سيزده فروردين دين زنان به ديد و باز ديد اقوام مي روند كه متقابلا" همان رسمي كه مردان رعايت مي كنند زنان هم رعايت مي نمايند. عيدانه اي كه مادر بزرگ ها به نوه ها و فرزندان خود مي دهند عموما" تخم مرغ رنگ شده و تنقلات است. عيدي دختران بيشتر دستمال ياروسري مي باشد.
چهارشنبه اول سال
تمام شادي هاي ايام نوروز در دو روز چهارشنبه اول سال سيزده نوروز به حد اعلاي خود مي رسد. در افغانستان براي اولين چهارشنبه سال نو مانند سيزده بدر اهميت زيادي قايلندو در اين دو روز آداب و رسوم مشتركي بين مردم اعم از شهري و روستايي برگزار مي شود.
روز قبل از چهارشنبه زنان تدارك غذاي مخصوص روز چهارشنبه را مي بينند. هر خانواده بنابر وضع مالي غذايي آماده مي كند و بساط چاي و قليان را به يكي از باغ هاي اطراف شهر مي برند.
باغ نسوان از جمله مكان هاي مورد نظر و از جمله تفريحگاه هاي زنان در اين روز مي باشد، باغ هاي اطراف هرات در روز چهارشنبه توسط نيروهاي محلي و دولتي قرق مي شود، به طوري كه صبح روز چهارشنبه به غير از زنان و دختران و نيز پسران زير ده سال كسي حق ورود به باغ را ندارد و يك محيط كاملا" زنانه مي شود. در واقع چهارشنبه اول سال در هرات جشن نوروزي زنان است و از بازي هاي رايج اين روز تاب خوردن و به اصطلاح محلي گاز خوردن روي طناب هايي است كه از شاخه هاي درختان مي آويزند.
در روز چهارشنبه اول سال زنان هنگام عزيمت به باغ نسوان مقداري از كوخ پيله ( kuxe) را داخل كيسه پارچه اي مي ريزند و از گردن خود آويزان مي كنند. اين كبيسه به مدت سه روز از گردنشان آويزان است و بر اين باورند كه كرم پيله ابريشم بر اثر گرما و عرق بدن حان مي گيرد و براي رشد آماده مي شود. روز چهارم كوخ را روي برگ درختان توت مي گذارند تا با خوردن برگ درختان رشد كنند وبه توليد پيله بپردازد.
سيزده بدر
سيزده فروردين در افغانستان از اهميت خاصي برخوردار است. اكثر آداب و رسومي كه در چهارشنبه رعايت مي شود در روز سيزده نيز همان برگزار مي شود. جز اينكه در سيزده زنان مراسم خاص ندارد.
در اين روز مردان به صورت دسته جمعي سو زنان به صورت دسته جمعي در محل هاي جدا از هم و بعضا" در مناطقي به صورت مشترك از خانواده هاي هم كيش سپري مي كنند.
صبح روز سيزده بدر در هر كوچه و بر زن همهمه است و هر كس تقلا مي كند خود را زودتر به مناطق خوش آب و هوا برساند تا در جاي بهتري ساكن شود. زنان در باغ نسوان گرد هم مي ايند و مردان در كوهها ونيز امامزادگان، بخصوص امامزاده شش نور نزديكي هرات كه در دور روز چهارشنبه اول سال و سيزده بدر از ازدحام جمعيتي خود، نمودي از اهميت اين روزها را دارد.
زنان در باغ نسوان گردهم مي آيند و قبل از هر كار طنابي بلند از درختي تنومند آويزان مي كنند كه اصطلاحا" به آن گاز انداختن يا تاب انداختن مي گويند بعد از گاز انداختن دختران و زنان در دسته هاي جداگانه در چهار گوشه باغ شروع به گاز خوردن مي كنند و در حين گاز خوردن ابياتي به اين مضمون مي خوانند : سيزده بدر ، سيزده بدر ، سال دگر، خانه شو، گاز خوردن تا آخرين دقايق پاياني روز ادامه مي يابد. اين سرگرمي كه در شهرهاي مرز شرقي ايران نيز رايج است هوشتگ hustakو و گاز خوردن ناميده مي شود.
از ديگر آداب و رسوم سيزده بدر و چهارشنبه اول سال ريختن سبزه حاجت روي سر دختران دم بخت مي باشد. يكي از نوعروسان خوشبخت مقداري سبزه از زمين مي چيند و در حالي كه دختران روي زمين چمباتمه زده اند. روي سرشان مي ريزد واشعار بالا را مي خواند. علاوه بر اين دختران و همچنين ساير افرادي كه حاجت دارند گوشه روسري يا گوشه چادرشان را به سبزه گره مي زنند و مدتي روي زمين مي نشينند . بر اين عقيده اند با توسل به سبزه و نيز با رشد و نمو سبزه، زندگي آنها هم رونق خواهد گرفت و بختشان باز خواهد شد.
اين عقيده در خواف تايباد و تربت جام هم وجود دارد.
هنگام ظهر افراد خانواده، در محلي كه اطراق كرده اند، گرد مي ايند و غذاي مخصوص اين روز را مي خورند. غذاي اين روز شامل دم پخت ( danpoxt) و كيچري ( kiceri) مي باشد كه هر خانواده در خانه پخته و به همراه مي آورد. از ديگر خوردني ها چاي و تنقلات است و زنان مسن هم بر كرسي و يا بر تنه درختي تكيه مي زنند و با كشيدن قليان خاطراتشان را تعريف مي كنند و چه بسا بعضي از اين خاطرات منتهي به ازدواج دو زوج بشود چرا كه در دو روز چهارشنبه اول سال و سيزده بدر اكثر مسن به دنبال دختري هستند تا به همسري فرزندشان انتخاب نمايند.
يكي ديگر از مراسم سيزده بدر بازي رقص گونه دختران و زنان است. اين بازي به صورت دسته جمعي صورت مي گيرد، تعدادي از دختران و زنان دست به دست يكديگر مي دهند و حلقه وار مي ايستند و هر چند بار به يكديگر نزديك و باز مجددا" شعاع دايره را بزرگ مي كنند به اين بازي اصطلاحا" قوقو برگ چنار quq-e bqrge cenarمي گويند. در حين چرخش و نيز جๅع شدن و مجددا" باز شدن اين اشعار را مي خوانند.
قوق برگ چنار كفتراشيشتند قطار
كاش كه مه كفتر مي بودم به هوا پر مي زدم
آب زمزم مي خوردم ريگ دريا مي چيندم
شير گفته الا الا مه گفتن درد و بلا
اين بازي را زنان و دختران در روز چهارشنبه اول سال هم انجام مي دهند. كنار اين بازي رقص هاي دسته جمعي محلي توسط زنان و دختران انجام مي شود. از بازي ها و سرگرمي هاي معروف افغانان در روزهاي نوروز بخصوص منطقه هرات جنگ انداختن حيوانات است كه طرفداراني دارد و مدت ها قبل از آن حيوانان مورد نظر را جهت مسابقه آماده مي كنند و تمرين مي دهند. يكي از آن بازي ها ( بودنه budana) جنگي مي باشد. بودنه همان بلدرچين است، دو پرنده را به جنگ يكديگر مي اندازند و افراد دور تا دور پرنده حلقه مي زنند و پارچه اي روي سر مي گيرند تا پرندگان فرار نكنند، اين دو حيوان با همديگر تا سرحد مرگ مي جنگند. هنگامي كه يكي از آنها مغلوب مي شود صحنه را ترك مي كند و صاحب پرنده پيروز، انعامي را كه قبلا" توافق شده مي گيرد.
شتر جنگي يكي ديگر از سرگرمي هاي اين ايام بخصوص سيزده فروردين است. مردم دور تا دور مكاني كه براي اين كار در نظر گرفته شده، جمع مي شوند و به تماشاي مسابقه مي پردازند. ابتدا دو شتر خشمگين رامقابل يكديگر قرار مي دهند و حاضرين بر روي برد و باخت شتران شرط بندي مي كنند و نيز انعامي براي صاحب شتر برنده در نظر مي گيرند كه رايج ترين انعام سور و مهماني از طرف برنده مي باشد. شترها با دندان و لگد به يكديگر حمله ور مي شوند و تا جايي مه رمق داشته باشند درمقابل هم مقاومت مي كنند در آخر شتري كه ديگر تاب مقاومت نياورد سعي مي كند صحنه را ترك كند و حاضرين هم راه مي گشايند و شتر پا به فرار مي گذارد و گاهي اوقات شتر برنده و خشمگين فرصت فرار به شتر مفلوب را نمي دهد و تا حد مرگ با او مي جنگد، در اين حالت مردم شترها را از يكديگر جدا مي كنند و شتر مغلوب رابه صاحب شتر برنده اهدا مي كنند. صاحب آن شتر هم سور و سات مهماني را برپا و حاضرين را دعوت به صرف غذا مي كند. از جمله سرگرمي هاي ديگر جمگ انداختن قوچ، سگ و غيره است و هر كدام برنده مسابقه باشد يا همان حيوان مغلوب را تصاحب مي كند و يا مرغ و خروسي انعام مي گيرد. حاضرين هم بي نصيب نيستند و بر برد و باخت حيوانات شرط مي بندند و سودي مي برند.
به سبب جنگ هاي داخلي دهه اي اخير، براي برگزاري اين مراسم مشكلاتي ايجاد شده و در مواردي انجام آنها غير ممكن گشته است، ولي همچنان در گوشه و كنار اين سرزمين بكر هنوز اين آداب و رسوم به قوت خود باقي است و افغانان براي آداب و رسوم پيشينيان خود احترام خاصي قايلند.