آفتابنیوز : اینها سخنان محمود فرشچیان - نقاش و نگارگر - دربارهی علیاکبر تجویدی است.
علی اکبر تجویدی، نقاش، مترجم، پژوهشگر تاریخ هنر ایران و باستانشناسی روز بیستم خردادماه در پاریس درگذشت.
حسین حلیمی - استاد دانشگاه و از دوستان تجویدی - نیز درباره او گفته بود: پیش از انقلاب منابع زیادی درباره هنر ایران وجود نداشت. اولینبار سال ۴۵، زمانی که دبیر دوسالانههای نقاشی را برعهده داشت با شخصیت و آثار او آشنا شدم. همان سال تجویدی کتاب «نگاهی به هنر ایران» را چاپ کرد. بعد از انقلاب به خاطر نیاز شدید جامعه هنری، این کتاب را به یک مدیر انتشاراتی معرفی کردم و حالا شاهدم این کتاب به عنوان یک نمونه بینظیر در نسخههای متعدد منتشر میشود. علیاکبر تجویدی با وجود آنکه بیشتر به هنرهای سنتی میپرداخت، اما هیچگاه نسبت به فعالیتهای هنری معاصر منفعل نبود و با ذهن باز پذیرای مسائل میشد.
علی اکبر تجویدی در گفتوگویی که سالها قبل با ایسنا انجام داده بود، بیان کرده بود: هر کسی هر کجا که هر کاری انجام داد و مورد نظر موزه داران قرار گرفت، به آن هنر معاصر اطلاق میگردد و مردم نیز از ترس متهم شدن به بیسوادی به هنرهای بیپایه و مرتجع معاصر اعتراض نمیکنند. هنرهای معاصر امروزه از هرگونه ضابطهمندی به دور هستند که از این لحاظ نیز با هنر مدرن هنرهای مفهومی و هنرهای مینیمال متفاوت است؛ چرا که در هر دستهی اخیر به نوعی ضوابطی دیده میشود و به همین خاطر تاکنون هیچ هنرشناسی نتوانسته این هنر (هنر معاصر) را تعریف کند و به همین لحاظ است که دچار سرگردانی شده است.
او ادامه داده بود: هنر معاصر (Contemporary Art) خصوصا در خارج از کشور به نوعی ظهور و بلوغ دست یافته است و حاصل بروز احساسات خاص عدهای است که شاید اصلا هنرمند هم نباشد. امروز دنیا به دنبال یک نمونه خاص است؛ به نوعی که بتواند در آن قالب هنر را تعریف کرده و حدود آن را مشخص کنند. سواد و آگاهی هنرشناسان علاوهبر ضوابط نقوش و رسالتی که بر عهده آثار هنری است، باعث میشود که هنر تعریف شود.
سفارت ایران در فرانسه ضمن تایید خبر درگذشت تجویدی، متنی را در اختیار ایسنا قرار داده است؛ تجویدی، متولد ۱۳۰۵، فرزند هادی خان تجویدی، از شاگردان کمالالملک و از هنرآموختگان مدرسه صنایع مستظرفه، یکی از مهمترین هنرمندان و پژوهشگران خاندان هنرپرورتجویدی به شمار میآید. او فرزند هادی خان تجویدی و برادر علی و محمد تجویدی بود.
او یکی از آغازگران جدی پژوهشهای کیفی در تاریخ نقاشی ایرانی است؛ به طوری که نتیجه پژوهشها و تأملات چندین ساله وی، سال ۱۳۵۲ در کتابی با عنوان «نقاشی ایرانی از کهنترین روزگار تا دوران صفوی» منتشر شد.
این کتاب، نخستین کتاب تخصصی درباره نقاشی ایرانی است که سیر تاریخی دارد و از نقاشی غارهای لرستان آغاز شده و ادوار متعدد را همراه با نمونههای تصویری با کیفیت شایسته نشان میدهد و انجام پژوهش را به عهد صفوی میرساند.
همکاری در انتشار کتاب «پنجمین کنگره جهانی باستان شناسی و هنر ایران» در سال ۱۳۴۷ نیز از دیگر آثار این هنرپژوه است.
بیشترین مقالات علیاکبر تجویدی در حوزه¬های تاریخ هنر، هنرهای سنتی، معماری و باستانشناسی در دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در مجله «هنر و مردم» انتشار یافته است. دبیری دومین بیینال تهران در سال ۱۳۳۹، و نیز معرفی هنرمندان ایرانی به نمایشگاههای بینالمللی هنر پاریس توسط تجویدی در دهه ۱۳۵۰، از جمله فعالیتهای دیگر وی است.
همچنین تجویدی به جهت تسلط بر زبان فرانسه، در ترجمه و انتشار چند کتاب نقش مهم و تأثیرگذاری داشته است. از جمله انتشار دو کتاب «هنر مدرن ایران» (L’ArtModerneen Iran) در سال ۱۳۴۶/۱۹۶۷ و «برگزیده اشعار حافظ» (L’amour, L’amant, L’aime) در سال ۱۳۶۸/۱۹۸۹.
او پس از انقلاب نیز مصدر خدمات فرهنگی بسیاری بوده است؛ از جمله تدریس در مقطع کارشناسی ارشد هنربه دعوت دانشگاه هنر تهران بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵. واپسین سالهای عمر علیاکبر تجویدی در بیماری و خانهنشینی در شهر پاریس سپری شد.
دیدار استاد با خوشنویسان ایرانی در آذر ۱۳۹۳ در پاریس و نیز همکاریهایی در اوایل دهه ۱۳۹۰ با خانه فرهنگ ایران در پاریس را میتوان آخرین حضور وی در محافل عمومی دانست.
استاد تجویدی در دهههای شصت وهفتاد سالها با بخش فرهنگی سفارت درپاریس متواضعانه همکاری میکرد و در مقطع معروف به جنگ سفارتخانهها که روابط دو کشور دچار تنش بود ماهها در داخل سفارت در پاریس در کنار دیگر همکارانی که به ناچار در سفارت بودند و اجازه خروج نداشتند به آنها روحیه میداد وبه لحاظ معنوی آنها را آرامش می بخشید.
استاد علیاکبر تجویدی بنا بر وصیتش برای دفن در بهشت زهرا بزودی به ایران منتقل و با همکاری وزارت فرهنگ وإرشاد إسلامی در قطعه هنرمندان آرامش ابدی خواهد یافت.