آفتابنیوز : تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا یکی از رهبران جریان موسوم به «راه سوم» در حزب کارگر است؛ جریان معتدل و میانهرویی که اگرچه در دهه نود سده گذشته و سالهای پیش از بحران قرن جدید، طرفداران بسیاری داشت اما هماکنون دستکم در اروپا یادآور «بحران سوسیال دموکراسی» است.
به گزارش آفتابنیوز؛ شبکه خبری یورونیوز با بلر مصاحبه کرده است. بخشهایی از آن را میخوانید.
شما هنوز هم عضو حزب کارگر هستید، فکر میکنید، چقدر خودتان را با رهبر فعلی این حزب یعنی جرمی کوربن و دیدگاهش درباره برکسیت همراستا میبینید؟
«فکر میکنم با توجه به تحول کنونی حزب کارگر در هفته جاری، که اعلام میکند ما باید قطعا در اتحادیه گمرکی بمانیم پذیرفتنی است. اما فکر میکنم حزب کارگر متوجه خواهد شد که اگر مراقب بدترین مسائل هر دو طرف نباشد کارش تمام خواهد بود. به نظر من حساسترین مسأله برای حزب کارگر این است که به سوی هوادارنش برود، همانهایی که به خروج بریتانیا رأی دادند و به آنها بگوید که این کار بهترین راه حل مشکلات شما نیست و از این گذشته به خاطر مسأله برکسیت است که دولت به مسأله نظام ملی بهداشت، به اقتصاد نواحی عقب مانده و کمبود فرصت برای جوانان نمیپردازد. راههای بهتری برای حل و فصل کردن این مشکلات وجود دارد. فکر میکنم اگر حزب کارگر این کار را کرده بود پشتیبانی عظیمی پیدا میکرد.»
آیا باید در بحث درباره برکسیت خط مشخصی بین طرفهای بحث بکشیم؟ چون در حزب کاگر کسانی طرفدار ماندن در اتحادیه بوده اند، هواداران جریان سیاسی توری (Tory)هم همینطور، که در حال تشکیل یک حزب تازه اند.
«فکر نمیکنم کسی بخواهد حزب تازهای تشکیل بدهد.»
ائتلاف چطور؟
«در حال حاضر یک ائتلاف در کار هست و فکر میکنم اعضایی از حزب کارگر هستند که با همتایان محافظهکارشان سخت تلاش میکنند تا پیش از هر چیز کشور را حفظ کنند و به نظر من این ائتلاف قطعا دارد قطعا اتفاق میافتد و این همکاری باید هرچه بیشتر هم بشود.»
مایلم سوالی درباره سوریه بپرسم، گزارشهایی درباره به کارگیری سلاحهای شیمیایی در سوریه موجود است، در حال حاضر دولت ما این گزارشها را انکار میکند، بریتانیا چه باید بکند، آیا این امر پیامد کمکاری جامعه بینالمللی است که این تصمیم را ... پیامد روزهای جنگ عراق است.
«وضعیت سوریه از سال ۲۰۱۱ تا کنون یک تراژدی بزرگ بوده است و من بارها و بارها گفتهام که ما میبایست از آغاز به شکلی کاملا متفاوت با این مسأله برخورد میکردیم. دقیقا به خاطر تجربهای که ازجنگ أفغانستان و عراق داشتیم باید متوجه میشدیم که مشکل این است که هر وقت یک رژیم دیکتاتوری را برمیدارید آنچه بعد آن پیش میآید مسأله است. حالا فکر میکنم که در مراحل اولیه این بحران اگر نگفته بودیم که رژیم اسد باید برود، ممکن بود به توافقی برای انتقال قدرت در سوریه برسیم،اما ما نرفتیم و او را بیرون نکشیدیم و بعد او رفت و ایران و حزبالله را وارد کرد و توانست موقعیتش را تثبیت کند. حالا در وضعیتی هستیم که واقعا مردم سوریه در آن از یک بیعدالتی بینالمللی رنج میبرند و نظر من این است که کشور من و دیگر کشورها باید هرچه در توان دارند بکنند تا به این وضعیت خاتمه بدهند تا یک انتقال قدرت سیاسی شکل بگیرد تا مردم سوریه بتوانند سرانجام دولت خودشان را انتخاب کنند. اما با چنین چیزی خیلی فاصله داریم.»
آیا ممکن است مداخلهای در کار باشد؟
«اگر بخواهیم وارد چنین جزئیاتی بشویم یک مصاحبه کامل لازم است اما این موضوع یک تراژدی است که به نظر من هرگز نباید اجازه داده میشد که به اینجا برسد.»