آفتابنیوز : «هر چند وزیر آموزش و پرورش دربارۀ گفتۀ قبلی خود - آموزش زبان روسی در مدارس ایرانی به عنوان زبان دوم برای شکستن انحصار زبان انگلیسی- توضیحاتی داده و از جمله این که منوط به عمل متقابل و آموزش زبان فارسی در مدارس روسیه است اما اصل آن خبر جای تأمل دارد و به بهانۀ آن می توان نکاتی را مطرح کرد.
خبر این بود: «وزیر آموزش و پرورش ایران در دیدار با ویاچسلاو نیکونف، رییس کمیتۀ آموزش و علوم دومای روسیه از تصمیم به آموزش زبان روسی در مدارس ایران سخن گفته و بر اساس الحاقیۀ بالا توافق کردهاند آنان پارسی بیاموزند و ما روسی.»
نکات یا پرسش ها اما از این قرارند:
۱- مگر در ۴۰ سال گذشته زبان عربی در کنار انگلیسی تدریس و به باور برخی تحمیل نشده است و نمیشود؟ پس چرا میگویند انگلیسی انحصار داشته است؟ زبان عربی یکی از زبانهای زندۀ دنیاست که قریب ۳۰۰ میلیون نفر با آن تکلم میکنند و زبان رسمی ۲۳ کشور است. در نظر نگرفتن عربی شاید به این خاطر باشد که در مدارس ایران تنها جنبۀ ایدیولوژیک آن مد نظر است و آن قدر بر « ضربا – ضربوا» توقف میکنند که بچهها حرف زدن عربی را یاد نمیگیرند و از عهدۀ ارتباط با یک عرب زبان برنمیآیند.
دوستی میگفت هموطنان عرب ما (عربهای ایرانی) هم گرفتار کتاب درسی ناکارآمدند چه رسد به غیر عربها و غیر عرب زبان ها.
۲- آقای وزیر چنان میگوید قرار است روسی در کنار انگلیسی تدریس شود که اگر کسی نداند تصور می کند انگلیسی درست و حسابی تدریس میشود. در حالی که بچهها انگلیسی را در کانون زبان ایران یا مؤسسات خصوصی یاد میگیرند. گاه هزینۀ یادگیری زبان در طول یک سال از کل شهریه ای که به مدرسه هیأت امنایی پرداخته میشود بیشتر است.
کافی است بررسی کنند ببینند در یک کلاس ۲۵ نفری که ۲۰ نفر بیرون زبان یاد میگیرند آن ۵ نفر چه وضعی دارند. معلمان زبان مدارس گاه از عهدۀ این چند نفر هم برنمیآیند. با این شیوه میخواهند روسی را هم تدریس کنند؟
۳- توجیه آموزش زبان روسی این است که انحصار انگلیسی را بشکنند. انگیزۀ ما این است اما روسها چرا باید فارسی درس بدهند؟ آنها هم مگر انحصار دارند یا میخواهند انحصار بشکنند؟
۴- میشود در تهران زبان روسی درس داد و در مدارس استانهای دیگر زبان های محلی به محاق برود؟ میدانیم که «آموزش زبان مادری» با «آموزش به زبان مادری» تفاوت دارد و در قانون اساسی اولی آمده است اما اگر قرار بر آموزش روسی باشد خیلیها به آن «به» حرف اضافه توجه نمیکنند و خواستار آموزش به زبان مادری میشوند. آموزش و پرورش آمادگی دارد؟
۵- یادگیری زبان مستلزم ارتباط با ادبیات آن کشور است. آیا داستانهای روس به زبان اصلی اجازه ورود به کشور پیدا میکنند؟ آیا وزارت ارشاد سانسورچی آشنا با زبان روسی هم دارد تا ودکاها را بکُند نوشابه و قسعلیهذا. این سانسور قرار است در کتاب اصلی اعمال شود یا جای دیگر؟
۶- اولویت آموزش و پرورش ایران فقدان مهارتآموزی است یا ندانستن زبان روسی؟
آموختن هر زبانی البته مهارت تازهای است و به یاری آن فرد میتواند ارتباطات تازه برقرار کند اما نمیتوان به زبانهای دیگر بی توجه بود یا به قصد تحقیر از اصطلاح زبان محلی استفاده کرد و آن گاه مروج زبان روسی شد.
اگر ارتباطات ما با روسیه چنان شود که نیاز به استفاده از زبان روسی باشد شک نکنید خود مردم سریعتر اقدام میکنند و یاد میگیرند کما این که در نسلهای قبل شماری از اهالی گیلان میدانستند. کافی است روابط اقتصادی گسترش یابد و منطقۀ آزاد انزلی فعالتر شود. در غیر این صورت آموزش زبان روسی هم میشود مثل آموزش زبان انگلیسی در مدارس.
۷- زبان پارسی گسترهای فراتر از ایران کنونی دارد و زبان روسی نیز چنین است. به همین خاطر میتوان گفت دولتها متولی زبانها نیستند و حوزۀ زبان را باید به اهل فرهنگ سپرد. اعلام وزیر آموزش و پرورش اما بیشتر سیاسی به نظر میرسد.
۸- اگر معیار را حکومتها قرار دهیم خاطرات مردم ایران از اقدامات روسها تلخ است. درست است که لنین با لغو قراردادهای استعماری کام مردم را شیرین کرد اما دخالتهای بعدی استالین خاطرات تلخ را تازه کرد و از این منظر زبان روسی یادآور آنهاست. هر چند که زبان را چنان که گفته شد فراتر از سیاست و حکومت میدانیم. هر زبانی را باید بر پایۀ جذابیتها و کاربردها آموخت. راستی بچه های امروزی زبان روسی یاد بگیرند که چی بشود؟
تکلیف انگلیسی روشن است. دربارۀ عربی هم گفته میشود برای آشنایی بیشتر با مفاهیم قرآنی و دینی است. زحمت روسی آموزی را اما تحمل کنند که چی بشود؟
۹- هر زبان دومی در مدرسه یاد بدهند خوب است. اما مگر همین فارسی را بچه ها میتوانند درست و حسابی بخوانند و یاد گرفتهاند؟
دانشجوی ما نمیتواند گلستان سعدی را درست بخواند. کجا یکی مثل دکتر رضوانی دهاقانی رییس یک «مؤسسه آموزش زبان همزمان» پیدا می شود که تا سعدی یاد نگیرند مدرک نمیدهد؟ سعدی اما در آموزش و پرورش هم غریبه است. سعدی در ذهن بچه های ما شده یک مشت پند و نصیحت خشک و انگار نه انگار که عاشقانهترین اشعار را او سروده است:
همه عمر بر ندارم سر از این خُمارِ مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
شاعر این شعر را که شاید بهترین سرودۀ تمام هزار سال تاریخ ادبیات پارسی باشد کجا درست شناساندهایم که میخواهیم روسی یاد دهیم؟
۱۰- زبان روسی را با کدام معلم روسی میخواهند یاد بدهند؟ دانش آموختۀ زبان روسی البته داریم اما آیا آمادۀ تدریس در گسترۀ ایران هم هستند؟
سؤال جدیتر. آقای بطحایی عزیز! آموزش زبان روسی بچههای ما را توانمند میکند یا درسآموزی از آموزش و پرورش فنلاند؟
اصلا مگر در این آموزش و پرورش بعد از ۶ سال اول که مفید و کاربردی است مهارتی جز تست زنی برای پذیرش در دانشگاه دانشگاه یاد میدهند که آموزش روسی مهم باشد یا نه؟ (هنرستان ها البته قدری از محفوظات فاصله دارند.)
تدریس زبان روسی در مدارس یعنی دو ساعت دیگر از عمر بچه ها را در این سیستم فرساینده و فرسوده تلف کنند و چه فرقی می کند در درس دیگری تلف شود یا در درس زبان روسی؟
با این همه هر زبانی یاد بگیریم خوب است. روسی و غیر روسی هم ندارد. زبان کروات ها را هم یاد بگیری برای مترجمان فوتبال ایجاد شغل میکند. اما این اتفاق در مدرسه نمیافتد. اگر میافتاد قبلا در زبان انگلیسی رخ داده بود و موسسات آموزش زبان این قدر پر رونق نبودند.
آقای بطحایی مرد مسلمان و متعبدی است و عزم انقلاب آموزشی هم دارد و ما نیز در یادداشت های مختلف از اقدامات اصلاحی او حمایت کرده ایم و صد البته هیچ نسبتی با مرام و مسلک حزب توده ندارد اما برای تلطیف مطلب و به سبک و سیاق فیلم قیصر که مادر فریاد می زند: قیصر کجایی که دآآشِت رو کشتند؟ می توان گفت: دکتر کیانوری، کجایی که قرار است زبان روسی در مدرسه ها یاد بدهند...
اشارۀ طعنه آمیز به نام دکتر نورالدین کیانوری به این خاطر است که او دبیرکل حزب توده بود و حزب توده به گرایش به روسها اشتهار داشت. چنان که در متن هم توضیح داده شده این اشاره البته تنها به قصد تلمیح است و روشن است که هیچ نسبتی میان مدیران آموزش و پرورش و اندیشه های حزب توده برقرار نیست با این حال اگر کیانوری زنده بود از این خبر خوش حال نمی شد؟
منبع: عصر ایران