آفتابنیوز : سرویس اقتصادی- اگر هند بخواهد به عنوان «یک قدرت پیشرو» باقی بماند بزودی باید تصمیمگیری کند. این یک انتخاب است؛ میان اهداف مستقل استراتژیک و یا آن چیزی که ترامپ دیکته میکند و برای منطقه در نظر دارد.
به گزارش آفتابنیوز؛ سایت «ابزرور ریسرچ فاندیشن» در گزارشی تحلیلی با اشاره به گزینههای پیشروی هندوستان برای فعالیت اقتصادی پس از اعلام نظر ترامپ درباره خروج امریکا از برجام می نویسد: برای سال های طولانی، هندوستان گمان می کرد که خود یک قدرت پیشتاز است و نه یک قدرت ایجادکننده توازن و تعادل. با این حال، در صورتی که «مودی» نخست وزیر هند به درخواست ترامپ درباره توافق هستهای با ایران پاسخ مثبت دهد، هندوستان خود را در زمره کشورهای ضعیف و تابع نظر امریکا قرار خواهد داد. تعجبآور نیست که این تصمیم عظیمی است.
ترامپ در جریان دیدار با «امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در این باره با آنان صحبت کرده است. رایزنیها با «ترزا می» نخست وزیر بریتانیا نیز در این مورد انجام شده است. ترامپ با «شی جین پینگ» و «ولادیمیر پوتین» در این باره صحبت نکرده است چرا که چین و روسیه موضع شان به خوبی مشخص است. با این حال، ترامپ با «نارندرا مودی» رهبر کشوری که یکی از متحدان نزدیک امریکاست نیز مشاورهای نداشته است. شاید این بدان خاطر است که ترامپ قصد دادن امتیاز به هندوستان را دارد. از سوی دیگر دولت مودی ضعف خود را آن جایی نشان داد که از اظهارنظر رسمی و اساسی درباره انتقال سفارت امریکا از تل آویو به بیت المقدس خودداری کرد.
بیانیه رسمی هندوستان درباره تصمیم ترامپ در قبال برجام آن بود که ایران حق داشتن انرژی صلح آمیز هستهای را دارد و باید این حق محترم شمرده شود و مشکلات باید از طریق مذاکره و دیپلماسی حل شوند. در این بیانیه آمده است که تمام طرفین باید برای حل و فصل مسائل مربوط به برجام با یکدیگر مشارکت داشته باشند. برخلاف بیانیه چینیها، در بیانیه هند هیچ گونه ابراز تاسفی درباره در معرض تهدید قرار گرفتن توافقی دیده نمی شود که از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود و برهم خوردن آن می تواند پیامدهای عمیقی برای ثبات منطقه داشته باشد که مسلما هندوستان نیز از آن تاثیرپذیر خواهد بود.
برجام معاهده نیست بلکه یک توافق است. همان گونه که در بیانیه روسیه آمده یک توافق کلیدی چندجانبه است که در سال ۲۰۱۵ میلادی با قطعنامه ۲۲۳۱ مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته است. به عبارت دیگر، این توافق دارای وجهه و جنبه حقوق بین المللی است.
دولت امریکا که عموما به حاکمیت قانون بی اعتنایی و حتی توهین می کند. اکنون می گوید که خروج از برجام نقض مفاد برجام نیست چرا که برجام در جهت عکس منافع استراتژیک امریکا بوده است. بازهم باید یادآور شد که برجام توافقی بود که در جریان مذاکره دولت اوباما حاصل شد. «جان بولتون» مشاور امنیت ملی امریکا در تاریخ ۸ مه اعلام کرد که هر کشوری حق دارد اشتباهات گذشته را تصحیح کند. او نمونه ای تاریخی را ذکر کرد و گفت پیش از این امریکا در زمان زمامداری دولت بوش از پیمان ABM 1972 خارج شده بود. او گفت خروج آن زمان امریکا بدان خاطر نبود ک روس ها پیمان را نقض کرده بود بلکه بدان خاطر بود که شرایط استراتژیک بین المللی تغییر کرده بود.
دولت ترامپ پیش از این نیز از پیمان اقلیمی پاریس خارج شده بود چرا که تصور می کرد این معاهده در راستای منافع استراتژیک امریکا نیست. البته این یک حربه و بهانه است که برای مثال چین نیز می تواند با استناد به آن صلاحیت داوری درباره دریای چین جنوبی را نقض کرده و یا هندوستان می تواند پیمان آبی مصوب سال ۱۹۶۹ میلادی را نادیده گیرد. همچنین ایران می تواند به سادگی از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای عقبنشینی کند؛ همان کاری که کره شمالی در سال ۲۰۰۳ میلادی انجام داد.
هر بازیگر دیگری از جمله چینیها، اروپایی ها و حتی نهادهای دیدبان آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز می گویند که ایران طبق تعهدات خود در برجام عمل کرده است. با این حال، امریکا می گوید: موضوع تنها اجرای تعهدات ایران که در برجام مورد اشاره قرار گرفته نیست بلکه هدف باید جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای باشد. همچنین، ایران باید خواستههای متحدان امریکا از جمله اسرائیل، عربستان سعودی و تمام متحداناش را براورده سازد! امریکا می گوید ایران نباید قابلیتهای موشکی داشته باشد چرا که کشورهای همسایه اش را تهدید می کند. استدلال امریکا این است که حتی اگر سعودی و اماراتی ها این برنامه را دنبال کنند (از نظر آمریکا آنان آزاد هستند) ایران اما حق این کار را ندارند. همچنین، اسرائیل از دید آمریکا آزاد است که هر اقدامی خواست انجام دهد. اسرائیل میتواند تسلیحات هستهای داشته باشد، موشکهای بالسیک در اختیار داشته باشد و کشوری دیگر را هدف اشغال نظامی قرار داده و مردم آن را سرکوب کند. به طور خلاصه، آمریکا می خواهد قدرت تصمیم گیری در خاورمیانه باشد.
به گفته «بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ تحریمهای آمریکا علیه ایران بلافاصله به اجرا گذاشته می شوند. تردیدی نیست که اقدام امریکا موجب ایجاد آشفتگی و احتمال نزاع خواهد شد. وضعیت آینده بستگی به موقعیت چین و روسیه در منطقه دارد. اروپا در موقعیت دشواری قرار دارد. اگرچه از برجام حمایت کرده و از خروج امریکا از آن انتقاد می کند اما واقعیت آن است که حجم صادرات اروپا به ایران ۴۰۰ میلیارد دلار است و بسیار کمتر از ۱۸ تریلیون دلار خدماتی است که به امریکا فروخته و در سال ارائه می دهد.
چین تا پیش از این، ایران را از تاثیرات منفی تحریم ها محافظت کرده است و جای تردیدی نیست که به این نقش خود ادامه خواهد داد. هنوز بسیاری نمی دانند که چین در ۳۰ سال گذشته تا چه اندازه حضور فعال در ایران داشته است. ایران بزرگترین دریافت کننده کمک از چین در فاصله سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ میلادی بود؛ کمکی ۱۴۳ میلیارد دلاری. چین بزرگترین شریک اقتصادی و مشتری نفتی ایران بوده است. چین نقشی کلیدی در اکتشاف نفت و ایجاد زیرساخت های ایران ایفا کرده است. «شی جین پینگ» نخستین بازدید کننده خارجی از تهران در سال ۲۰۱۶ میلادی زمانی بود که تحریم های ضدایرانی لغو شدند و طبق توافق حاصل شده میان طرفین قرار شد تا حجم تجارت دوجانبه تهران – پکن ظرف مدت ۳۰ سال از ۴۰ میلیارد دلار امروز به ۶۰۰ میلیارد دلار افزایش یابد. چین یکی از مهمترین فروشندگان تسلیحاتی به ایران بوده است و به بخش نظامی و صنعتی از جمله موسسات ساخت موشک ایران کمک کرده است. چین همچنین نقش کلیدی در ایجاد سیستم راه آهن و ریلی و ساخت واگن های مورد نیاز ایران ایفا کرده است. ایران راه مهمی در مسیر کریدوری اقتصادی جاده ابریشم پکن به سوی اروپاست. در نتیجه، چین نیاز دارد تا از طریق ایران قطارهایش مسیر خود به سوی اروپا را طی کنند. این پروژه بلندپروازانهای است که ایران را به اروپا متصل می کند و به چین سود می رساند.
با این حال، سهم و جایگاه هندوستان در اینجا کجاست؟ هند در میانه انتخابی دشوار قرار گرفته است. منطقه خلیج فارس مهمترین منطقه خارجی برای هندوستان است. ایران نزدیکترین منبع تامین انرژی به هند است. ایران سومین تامین کننده نفت هند پس از عراق و عربستان سعودی است. ایران در فاصله سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ میلادی، ۱۸.۴ میلیون تن انرژی و یک سال پیش از آن ۲۷.۳ میلیون تن عرضه کرده است. مسئله تجارت با ایران و آینده چابهار اولویت نخست هندوستان نیست بلکه مسئله مهمتر حفظ ثبات در منطقه بزرگی است که بیش از ۶۰ درصد از نفت مورد نیاز هندوستان را تامین می کند؛ جایی که 9 میلیون شهروند هندی در آن مشغول به کار هستند و ۴۰ میلیارد دلار بازگشت سرمایه از سوی آنان به هندوستان در جریان است و بزرگترین منبع خارجی سرمایهساز برای هند محسوب می شود.
با هدف تضمین ثبات منطقهای، هندوستان در ارتباط با قدرت های مختلف و بعضا مخالف یکدیگر در منطقه بوده است: عربستان سعودی، امارات، قطر، اسرائیل و ایران نمونهای از این قدرت ها با تضاد منافع آشکار بودهاند.
تجارت دوجانبه هندوستان در حال حاضر، در حدود ۱۳ میلیارد دلار است و آن کشور متعهد شده که ۵۰۰ میلیون دلار بر روی پروژه بندر چابهار سرمایه گذاری کند و همچنین سرمایه گذاری ۱.۶ میلیارد دلاری که چابهار و زاهدان را به یکدیگر متصل می سازد. هندوستان همچنین طرحهای بلندپروازانهای برای سرمایه گذاری در میادین گازی و منطقه ویژه اقتصادی در ایران در اطراف چابهار دارد. با این حال، تردیدی نیست که تحریم های امریکا در اینجا به یک مانع اصلی تبدیل شده است. رابطه میان هند و ایران فراتر از صرف رابطه نفت و انرژی است. واقعیت آن است که تداوم این رابطه وابسته به فرصت های تجاری در آن کشور از طریق ارتباط با افغانستان و آسیای میانه از مسیر جابهار و ارتباط با اروپا از طریق کریدور بین المللی حمل و نقل بندرعباس است.
در واقع، روابط با ایران برای ظهور و حفظ هندوستان به عنوان قدرتی پیشتاز اهمیت دارد. با این حال، هند ممکن است به زودی مجبور به تصمیمگیری شود؛ اینکه بین اهداف استراتژیک و استقلال خود از سویی و بین خواسته های ترامپ و آنچه او برای منطقه در ذهن دارد یکی را انتخاب کند.
ترامپ با ذهنیت اشتباه خود ممکن است سبب به راه افتادن یک جنگ شود که می تواند مخربتر از حمله امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی باشد. با این حال، تقریبا قطعی است که تصمیمات او باعث ایجاد چرخش ژئوپولیتیک عمدهای می شود که در آن چین نقش مهمی پیدا می کند؛ کشوری که به طور تاریخی رقیب هندوستان بوده است.