آفتابنیوز : عنوانى كه آنها در ميدان عمل به حريف اصفهانى واگذار كرده اند، در ميدان كاغذ بازى و داستان شكايت و يافتن ايراد در امر نقل و انتقال ها نيز نصيب قرمزها نشد و آنها مجبورند از اين پس براى رفع ضعف هاى خود در ميدان مسابقه ها بكوشند و در ليگ برتر جبران مافات كنند و وقت خود را صرف كنكاش در اردوى حريفان به قصد جبران ضعف هايى نكنند كه در صحنه مسابقه ها و به لحاظ فنى در كار آنها رؤيت شده است. قرمزها ظاهراً هيچگاه از خود نپرسيدند كه چرا آن همه فرصت گل را در دو ديدار رفت و برگشت فينال جام حذفى ايران در برابر سپاهان از دست دادند و به عنوان مثال به چه سبب مهرزاد معدنچى در ديدار رفت در تهران با اينكه داور دستور تكرار ضربه پنالتى را داد دو ضربه را يكى پس از ديگرى هدر داد.
بله، داور ديدار برگشت در اصفهان (مسعود مرادى) هم مىتوانست در دقايق آخر وقت اضافى يك پنالتى ديگر را به سود پرسپوليس بگيرد، اما وقتى سرخ ها به اعتراف نفرات خود اصلاً تمرين پنالتى براى مسابقهاى كه احتمال كشيده شدنش به پنالتى ها بسيار بود، نداشته اند، چه فرقى مى كرد كه مرادى آن حركت (سرنگون شدن احسان خرسندى در مصاف با دو مدافع سپاهان) را پنالتى بگيرد يا نه؟ به هر حال يك نفر در اردوى سرخ ها پيدا مى شد تا آن پنالتى را به هدر بدهد (!!) چنان كه دقايقى بعد در ضربات پنالتى كه براى تعيين تيم قهرمان به راه افتاد، سرخ ها باز هم كم آوردند.ساده نگرى در مورد ظرايف فنى و ناديده گرفتن ايرادهاى تكنيكى تيم باعث شد كه اواسط هفته گذشته پرسپوليس برد مسلم در برابر سايپا در ليگ برتر را هم از دست بدهد و ديدارى را كه بايد با اختلاف ۲-۳ گل مى برد، با گل وقت تلف شده بادامكى «به زور» و به شكل معجزه آسايى به تساوى بكشاند.
دنيزلى كه البته مربى خوبى است و بانى يك تحول فنى آشكار در يكى از تيمهاى خشك و كسالت بار سال هاى گذشته ليگ شده است، بى ايراد هم نيست و ايراد او ناديده گرفتن مسائلى است كه نمونه هايى از آن را آورديم. او دوايى بر درد هدر دادن فرصت هاى بى شمار گلزنى در خط حمله تيمش نيافته و هرگاه مورد اين سؤال قرار گرفته است كه چرا، گفته است كه همين كه فرصت هاى گلزنى متعدد در هر مسابقه ايجاد مىشود، نشان مى دهد كه برنامه هاى فنى و تهاجمى تيم به خوبى به اجرا درمىآيد، اما او نگفت كه وقتى قرمزها از اين طريق پيروزى ها و قهرمانى ها را از دست مى دهند چه حاصل از ايجاد اين همه فرصت؟
مشكل و ايراد بزرگتر پرسپوليس اين است كه مى خواهد ضعفهايى از اين دست را در محاكم رفع كند و به عنوان مثال با شكايت درباره نحوه قرارداد عمادرضا جامى را به دست آورد كه اگر تدابير فنى كاملى را براى كسب آن به كار مىگرفت، ديگر نيازى به كنكاش قضايى درباره حريفان و ارجاع پرونده آنان به كميته قضايى نداشت. امروزه بحث داورى و ايرادهاى آن نيز محمل و وسيله اى خوب براى مطرح شدن شكايات سرخ ها و توجيه ناكامى هايشان است.
درست است كه مظفرى زاده در ديدار پرسپوليس ـ سايپا قضاوت خوبى نداشت و يك ضربه پنالتى سرخ ها را ناديده گرفت، اما دو تك به تك معدنچى با دروازه بان سايپا را قطعاً مظفرى زاده به اوت نزد(!!) و ساير فرصتهاى متعدد گلزنى قرمزها طى اين ديدار را قطعاً اين داور خراب نكرد.
سران سرخ بد نيست از خود بپرسند كه چگونه مربىشان پس از ديدن اين همه ضعف نزد برخى مهاجمانش و سيلاب گلهاى از دست رفته باز هم اصرار در حفظ و نگه دارى آنها در داخل ميدان دارد و طى يك سؤال كلىتر اين را نيز بپرسند كه چرا پرسپوليس زيبا بازى مىكند اما در مقاطع حساس نتيجه نمىگيرد.
بحثى در اين نيست كه پرسوليس با رهبرى دنيزلى بسيار زيباتر از گذشته بازى مىكند اما تا وقتى اين بازيها نتيجه ندهد، چه حاصل از اين نمايشها و زيبايىها؟ آيا بهتر نيست كه مثل برخى رقبا زيبا بازى نكرد اما محكم و مؤثر بود و با ۳ امتياز برترى بر پرسپوليس صدرنشين ليگ شد. (استقلال)
پرسپوليس اين هفته با پاس و سپس با استقلال دربى سنتى را در پيش دارد و بهتر است كه فكرى اساسى به حال خود و براى رفع نقايص فنىاش و به خصوص مشكل گلزنىاش و ضعف در خط دفاعىاش بكند و گرنه باز مجبور است پس از ناكامى هاى احتمالى در پرونده بازيگران دو رقيب بعدى دقت و كنكاش كند و به دنبال خدشه اى در قراردادهاى آنان باشد يا باز به مسائل و ايرادهاى داورى (كه بديهى است طى مسابقه هاى بزرگى همانند پرسپوليس ـ پاس و پرسپوليس ـ استقلال شمار آنها فراوان باشد) بپردازد و آنها را عمده كند و وسيله اى براى توجيه قضايا قرار دهد.
قدر مسلم اين كه از اين طريق و با بهانه جويى نمى توان ليگ برتر را فتح كرد همانطور كه بردن جام حذفى ميسر نشد.