کد خبر: ۵۳۲
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۸۳ - ۱۲:۲۳

باهرگرم اورانيوم در نيروگاه‌ها 5/62 ليتر نفت براي صادرات آزاد مي‌شود

آفتاب‌‌نیوز :

اما اين مهم بايد در جامعه داخلي و خارجي تبيين و توضيح داده شود. از جمله راه‌هاي موجود تأكيد بر منافع اقتصادي و مضار استراتژيك استفاده از تسليحات هسته‌اي است. به اين جهت اعلام آمارهاي اقتصادي نبايد محرمانه تلقي شود. اولين و مهمترين مزيت اقتصادي به‌كارگيري سوخت هسته‌اي در نيروگاه‌ها، توليد برق ارزان به‌عنوان زيرساخت توسعه و در عين حال آزاد شدن ظرفيت بيشتر نفت صادراتي است. دكتر قنادي، معاون سوخت هسته‌اي سازمان انرژي اتمي اعلام كرده است، براي توليد هزار كيلووات برق 250 ليتر نفت يا 4 گرم اورانيوم لازم است. بنابراين گفته با استفاده از هرگرم اورانيوم، 5/62 ليتر ظرفيت صادراتي نفت آزاد مي‌شود. «ايرانيان به هنگام جنگ طولاني و خونين خود با عراق و حتي هنگامي كه ريگان دولت صدام را تجهيز مي‌كرد به فكر تبديل شدن به يك قدرت هسته‌اي نبودند.» ايوان ايلند، رئيس مركز صلح و آزادي مؤسسه اينديپندنت آمريكا، بسيار صريح از سايرين اذعان داشته كه برنامه‌هاي هسته‌اي ايران در راستاي دستيابي به سلاح هسته‌اي نيست. شايد هم‌اكنون با هوشمندي سياسي، بسياري از مسؤولان مربوطه كشور دريافته باشند كه پس از اين بهترين راه براي اثبات اهداف صلح‌جويانه ايران، تأكيد بر اقتصادي بودن استفاده از انرژي هسته‌اي و تلاش براي اعلام مضار استفاده نظامي از آن است. چالشي كه هم‌اينك كشور ما با آن روبه‌روست، سؤالات متعددي است كه دول اروپايي در مورد اقتصادي بودن استفاده از انرژي هسته‌اي توسط ايران دارند. متأسفانه تكرار اشتباه، محرمانه تلقي كردن آمار علمي موجب شده، بسياري نبودن آمار اقتصادي بهره‌گيري از انرژي هسته‌اي را برابر با نداشتن توجيه فرض كنند. چنان است كه اروپايي‌ها درخصوص ساير منابع انرژي سؤال مي‌كنند و آمريكا با داشتن 105 نيروگاه هسته‌اي، به ايران توصيه مي‌كند به‌جاي انرژي هسته‌اي از انرژي باد استفاده كند. قطعاً مسؤولان و كارشناسان آمريكايي بهتر از سايرين مي‌دانند كه منافع استفاده پايدار از انرژي هسته‌اي براي ايران صادركننده نفت چيست، بنابراين چنين اظهارنظرهايي تنها هدف قراردادن اذهان عمومي است كه تاكنون از سوي مقامات علمي و سياسي و اجرايي ايران كمتر مورد توجه قرار گرفته است. در عين حال كارشناسان و تحليلگران منصف كشورهايي چون آمريكا معتقدند با وجود آنكه دستيابي به سلاح هسته‌اي جزو اهداف اصلي ايران نبوده، رفتار آمريكا با كشورهاي دارنده سلاح هسته‌اي، ايران را به ساخت اين قبيل سلاح‌ها سوق مي‌دهد. ايوان ايلند در اين خصوص مي‌گويد: «در شرايطي كه واشنگتن به عراق فاقد سلاح كشتار جمعي حمله مي‌كند و در قبال دولت كره شمالي كه داراي سلاح هسته‌اي است، روش محترمانه مذاكره را در پيش مي گيرد، طبيعي است كه ايران به فكر توليد بمب هسته‌اي باشد.» گرچه ايران بنابر ادعاي دولتمردانش هرگز در جهت ايجاد قدرت هسته‌اي گام برنداشت، در صورت تجهيز چنين سلاح‌هايي نيز امكان هم‌زيستي مسالمت‌آميز جهاني را از كشوري چون آمريكا سلب نمي‌كند. همانطور كه روس‌هاي كمونيست در دهه 40 و چين تحت رهبري مائو در دهه 60 چنين نگراني را به وجود نياوردند. موازنه وحشت مهمترين اتكاي دولتمردان ايران در 25 سال گذشته، حضور در صحنه مردم در عرصه‌هاي سياست داخلي و بين‌المللي بوده است. پشتوانه‌اي كه از دست‌دادن آن به هر دليل، نظام را تا حد مشروعيت پيش مي‌برد. بنابراين فرض برآنكه برخورداري از سلاح هسته‌اي با وجود تهديد خروج مردم از صحنه براي دولتمردان پذيرفته است، چندان صحيح به‌نظر نمي‌رسد. اثرات نخستين استفاده از انرژي هسته‌اي براي مقاصد نظامي - كه در سال 1945 با بمباران اتمي هيروشيما و ناكازاكي در ژاپن انجام شد – به گونه‌اي بوده كه بيش از نيم قرن كشورهاي مسلح را در يك مسابقه تسليحاتي براي افزايش قدرت كمي و كيفي سلاح‌هاي اتمي درگير كرده است. شايد همين موضوع سبب شده سردمداران اين كشورها هيچگاه امكان واقع‌بيني درخصوص فعاليت‌هاي هسته‌اي ساير كشورها را نداشته باشند. در حال حاضر بيش از 20 هزار كلاهك هسته‌اي در كشورهاي دارنده سلاح‌هاي اتمي به سوي اهداف مختلف نشانه رفته‌اند. قدرت تخريب و شعاع عمل اين سلاح‌ها به‌گونه‌اي است كه كل جهان را در معرض تهديد و نابودي قرار داده اند. در هر كارزار هسته‌اي نه تنها كشورهاي درگير بلكه كشورهاي بي‌طرف، از طريق اثرات مستقيم و غيرمستقيم انتشار مواد راديواكتيويته و همچنين بروز آنچه كه اصطلاحاً زمستان هسته‌اي خوانده مي‌شود، صدمات وحشتناكي خواهند ديد. در واقع محصول نهايي كشورهايي كه با هزينه هنگفت و تلاش‌هاي گسترده به سلاح و تجهيزات اتمي دست پيدا كرده‌اند تنها موازنه وحشت بوده است. بنابراين اين كشورها براي تعقيب منافع خود از رويارويي مستقيم خودداري كرده و بعداز سال 1947 تاكنون از اين سلاح‌ها استفاده نظامي به عمل نيامده است. خوشبختانه در شرايط دوران بعداز جنگ سرد و فروپاشي شوروي و روند همگرايي جهاني، اميدهاي جديدي براي كاهش زرادخانه‌هاي اتمي كشورهاي مسلح، خاتمه آزمايشات اتمي و تقويت پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي به‌وجود آمده است. در چنين شرايطي توجيه سياسي، علمي و يا اجتماعي ايران براي رفتن به سوي تسليحات هسته‌اي چيست؟ آيا ايران بزرگ آگاهانه مرتكب خطايي مي‌شود كه بهانه حمله آمريكا را ايجاد كند؟ هرچند در هيچ شرايطي چنين تهديدي زمينه بحث و بررسي پيرامون حقوق قانوني ايران را محدود نمي‌كند. برخلاف دهه‌هاي گذشته كه دستيابي به اين سلاح‌ها نوعي كسب وجهه و برتري استراتژيك به حساب مي‌آمد، امروزه دامنه مخالفت‌هاي اجتماعي، سياسي و نفرت و انزجار افكارعمومي جهان در مورد توسعه عمودي و افقي سلاح‌هاي هسته‌اي به‌گونه‌اي است كه حتي كشورهاي مسلح با قراردادهاي دوجانبه و چندجانبه نسبت به كاهش و يا برچيدن سلاح‌هاي خود اقدام كرده‌اند. كشورهايي كه به‌طور مخفيانه به اين سلاح‌ها دست يافته‌اند نيز از برملا كردن برتري استراتژيك خود بيم دارند. شايد از اين پس داشتن كلاهك اتمي بيش از آنكه برتري استراتژيك باشد، سرآغاز مشكلات عميق محسوب شود. خاورميانه و سلاح‌هاي هسته اي در زمينه بررسي ضرورت كاربردهاي استراتژيك انرژي هسته‌اي بايد مجموعه منافع و مضار اين راهبرد براي تأمين نيازهاي امنيتي كشورمان كنار هم ارزيابي شوند. سياست رسمي دولت ايران در تمامي مجامع بين‌المللي ابراز تنفر از تسليحات كشتار جمعي و حمايت از خلع سلاح عمومي و تقويت پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي، همچنين عاري شدن منطقه خليج فارس و خاورميانه از اينگونه سلاح‌ها بوده است. از سويي ايران خود با گسترش عمودي و افقي سلاح‌هاي هسته‌اي در معرض تهديد بالقوه است. به‌علاوه ايران از لحاظ جغرافيايي در منطقه‌اي واقع شده كه كشورهاي اطراف آن بعضاً به سلاح اتمي مجهز بوده و برخي هم به قابليت توليد اينگونه سلاح‌ها دست يافته‌اند. قابليت‌هاي ايجاد شده در اسرائيل، هندوستان و پاكستان براي توليد تسليحات اتمي، حضور نظامي آمريكا در منطقه، خليج فارس و بالاخره وضعيت كشورهاي مستقل مشترك‌المنافع بعداز فروپاشي شوروي سبب شده، ايران خود نسبت به توسعه و اشاعه سلاح‌هاي اتمي در منطقه حساس و نگران باشد. اتخاذ راهبرد بازدارندگي هسته‌اي براي جلوگيري از تهديدات، صرف‌نظر از مشكلات و محدوديت‌هاي تكنيكي، اقتصادي و تجهيزاتي موجب مي‌شود طرح‌هاي كاربردي و صلح‌آميز هسته‌اي در دست اجرا، نيمه تمام بماند و جنبه هاي زيان‌بخش آن از نويد احتمالي مترتب براين راهبرد بيشتر خواهد بود. بنابراين تاكنون آنچه توانايي ايران بر آن متمركز شده، توسعه كاربرد صلح‌آميز تكنولوژي هسته‌اي و تأكيد بر ضرورت انتقال و كاربرد آن در كشور براي تأمين نيازهاي فعلي و آتي بوده است. 4 گرم اورانيوم معادل 250 ليتر نفت دكتر قنادي، معاون توليد سوخت هسته‌اي سازمان انرژي اتمي اعلام كرده، 16 درصد از توليد جهان توسط 428 راكتور در 31 كشور توليد مي‌شود. 284 راكتور تحقيقاتي نيز در 56 كشور جهان فعال است و مثلاً كشور ليتواني 90 درصد برق خود را از طريق راكتورهاي هسته‌اي توليد مي‌كند. با اين همه وقتي نوبت به ايران مي‌رسد بلافاصله شائبه استفاده از انرژي هسته‌اي براي ساخت تسليحات مطرح مي‌شود و سؤالاتي به‌ميان مي‌آيد كه پاسخ آن را سال‌هاي قبل پرسشگران داده‌‌اند. صرف‌نظر از آنكه كشور به كار گيرنده سوخت فسيلي يا هسته‌اي براي توليد برق كدام باشد، تحقيقات نشان مي‌دهد مزيت توليد برق هسته‌اي بالاتر است. قنادي مي‌گويد: «براي توليد يك هزار كيلووات برق 350 كيلوگرم زغال يا 250 ليتر نفت يا 300 مترمكعب گاز و يا 4 گرم اورانيوم با غناي پايين مي‌توان به‌كار برد.» اين ارقام نشان‌دهنده مقرون به صرفه بودن توليد برق از انرژي هسته‌اي است و كدام توجيه اقتصادي بهتر از مقايسه فوق. در واقع با به كارگيري هرگرم اورانيوم، 5/62 ليتر نفت براي صادرات آزاد مي‌شود. در مورد بسياري از موارد طرح شده ديگر نيز تمامي پاسخ‌ها نزد كساني است كه طرح مسأله مي‌كنند. به ايران پيشنهاد شده نيازمندي‌هاي سوخت هسته‌اي خود را از خارج تأمين كند. اولاً در صورت تأمين اين نياز از داخل، وارد كردن آن مقرون به صرفه نيست. ثانياً بي‌اعتمادي دول آمريكايي و بعضاً اروپايي با وجود تمامي همكاري‌هاي ايران قابل توجيه نيست. به فرض ناتواني ايران از توليد سوخت هسته‌اي و لزوم واردات آن، باز اين اعتماد وجود ندارد كه به صورت پايدار اين منابع وارد شود. نشان اين نگراني نيز رفتارهاي پيشين همين افراد است. به قول ميتوبان، مدير ارشد طرح‌هاي اتمي مركز بلفر براي امور بين‌المللي و علمي، «ايران درخصوص تأمين سوخت راكتورهاي تحقيقاتي كه بعداز انقلاب در 1979 قطع شد، جاي نگراني دارد. اين نگراني مربوط به قابل اطمينان بودن جريان تأمين سوخت است.» ايران در حال حاضر با بحران واردات بنزين و شوك‌هاي اقتصادي ناشي از نوسانات قيمت نفت و به تبع آن بنزين مواجه است. كدام توجيه اقتصادي و يا راهكار علمي توصيه مي‌كند ايران با وجود توانايي توليد سوخت هسته‌اي بار ديگر خود را براي تأمين انرژي اوليه نيروگاه‌ها و غيره به خارج وابسته كند. گرچه در اقتصاد امروز، خودكفايي فرض ناصحيحي است اما در امور ممكن و به‌ويژه در مورد توليدات با زيست داخلي، رفتن به سوي واردات عملي كاملاً غيرعلمي است. پيشنهاد واردات به ايران در حالي مطرح مي‌شود كه علي‌اكبر صالحي، نماينده پيشين ايران در آژانس بين‌المللي اتمي نيز اعلام كرده، منابع اورانيوم موجود در كشور به اندازه‌اي است كه نياز كشور را براي چندين دهه تأمين كند. در عين حال وي با تأكيد بر لزوم شفافيت منافع و كاربردهاي انرژي هسته‌اي براي مردم تصريح مي‌كند كه امنيت كار در نيروگاه‌هاي هسته‌اي بسيار بالاتر از يك كارگاه ريخته‌گري است. ايران منابع غني اورانيوم، تكنولوژي هسته‌اي و حق برخورداري صلح‌آميز از اين منبع خداداد را دارد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین