صفحه نخست » عمومی
کد خبر: ۵۴۳۶۵۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۸
حمله کیهان به رضا امیرخانی
رضا امیرخانی در واکنش به اظهار محبت و دوستی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، دومین نامه خود علیه این تشکل را هم منتشر کرد. نامه دوم این نویسنده، فراتر از مجمع ناشران، برخی گروهها و فعالان فرهنگی انقلابی را هم شامل شده است.
آفتابنیوز : 

ماجرای رضا امیرخانی و مجمع ناشران انقلاب اسلامی از آنجا آغاز شد که حدود دو ماه قبل، میثم نیلی، دبیر مجمع ناشران انقلاب در بخشی از یک مصاحبه، نسبت به امیرخانی ابراز علاقه و محبت کرد و گفت که این مجمع، امیرخانی را همسنگر خود میپندارد و به فروش بالای کتابهای وی کمک میکند.
پس از آن بود که امیرخانی نامهای سرگشاده و تند را علیه این مجمع منتشر کرد. اما گویا این نویسنده، یک نامه را کافی ندیده و این بار نامهای تندتر و طولانیتر را نوشته است.
نکته قابل تأمل این است که نامه جدید وی تنها به مجمع ناشران انقلاب محدود نیست و برخی از گروهها و فعالیتهای فرهنگی و حتی افراد خاص را هم در بر میگیرد. هدف حمله در این نامه، دقیقا همان افراد و جریانهایی هستند که طی سالهایی که از عمر نویسندگی امیرخانی میگذرد، بیشترین حمایتها را از آثار وی کردهاند؛ همانهایی که کتابهایش را تبلیغ نمودهاند، برای خرید آثارش صف تشکیل دادهاند و برای آثار وی پول دادهاند. نامه امیرخانی علیه طیفی که طی این سالها او را بزرگ کردهاند، ادبیاتی کینه ورزانه و عصبی دارد.
در شرایطی که راهزنان مختلف در عرصههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در حال لطمه زدن به کشور هستند، عجیب است که این نویسنده که خود را «فرمانده نیروی هوایی ادبیات» میپندارد، حمله به دوستانش را برگزیده است.
این نامه، درست مثل رمان اخیر امیرخانی یعنی «رهش» دچار از هم گسیختگی، فقدان انسجام و صدور بیانیههای بیمحل است! نویسنده در این نامه به هر دری زده و به هر یک از دوستان و همسنگرهایش که توانسته نیشی وارد کرده است. امیرخانی در نامه خود نسبتهایی را هم به برخی افراد وارد کرده، بدون اینکه دلیلی برای اتهامات وارده بیاورد. بطور مثال، یکی را هتاک خوانده بیآنکه مشخص باشد کی و کجا هتاکی کرده است! در بخشی از این نامه، به مدیر جوان یکی از گروههای تلویزیونی حمله کرده آن هم در شرایطی که هنوز جوهر حکم انتصاب این مدیر خشک نشده است و...
منبع: کیهان
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه انتشار یافته: ۱
پرسش اینجاست که آیا امیرخانی تازه متوجه شده است که نهادهای اینچنینی دونرخیهای فرهنگی هستند؟ زمانی که ریاست انجمن قلم را عهدهدار شده بود به ماجرای تکنرخی و دونرخی فکر نمیکرد؟ آیا امیرخانی تازه متوجه شده است که بسیاری از مدیران فرهنگی ایران سابقه کار فرهنگی ندارند؟ چطور زمانی که بنیانیان ریاست حوزه هنری را بهعهده گرفت و امیرخانی یکی از چهرههای تأثیرگذار حوزه هنری شد به فقدان سابقه فرهنگی مدیران فکر نمیکرد؟ آیا زمانی که پلههای محبوبیت را در جبهه فرهنگیب طی میکرد تا بهعنوان نماینده نویسندگان مطرح شود به این قضایا واقف نبود؟
