آفتابنیوز : بوش مینویسد: با سوگند خوردن اعضای یکصد و دهمین کنگره آمریکا در واشنگتن، من فرصت کار کردن با آنها را برای دو سال آینده، یا یک چهارم دوران ریاست جمهوریام، خواهم داشت،این دو سال فرصت زیادی است که میتواند برای انجام اقداماتی مهم در راستای منافع شهروندان آمریکا استفاده شود.
ما در کنار یکدیگر فرصت داریم با حل مشکلات معضلات پیچیدهای که بسیاری تصور میکنند، حتی از مقابله با آن هم ناتوانیم، به مردم آمریکا خدمت کنیم. این امر، مستلزم آن است که سیاست بازی معمول را کنار بگذاریم. اکنون دموکراتها کنترل مجلس نمایندگان و سنا را در دست دارند و بنابراین ما در قبال هر آنچه که روی دهد مسئولیتی مشترک داریم.
در روزها و هفتههای منتهی به انتخابات نوامبر دیدارهای پرباری با سران هر دو حزب در کنگره داشتم. اکنون نیز امیدوارم بتوانیم بدون دست کشیدن از اصول و باورهایمان زمینهای مشترک برای همکاری بیابیم.
باور دارم که بسیاری از اهداف ما در تحصیل منافع مردم مشترک هستند و بدین ترتیب با نیت خیر و تلاش سخت میتوانیم راههای عملی برای پیش بردن و تحقق «رویای آمریکایی» یافته و همزمان از امنیت ملت خود نیز مطمئن شویم.
باورهای من مخفی نیستند. من سالهاست که آنها را در رقابتهای سیاسی بر سر فرمانداری و دو انتخابات ریاست جمهوری ابراز داشتهام و در دوران ریاست جمهوریام سعی کردهام این باورها را تبدیل به سیاستهای درست کنم.
من معتقدم هنگامی که آمریکا تمایل دارد توان تأثیرگذاری خود را در خارج از مرزها اعمال کند، شهروندان آمریکایی امنیت بیشتری دارند و البته جهان هم امنتر است. من معتقدم ثروت از دل دولت بیرون نمیآید بلکه حاصل کار سخت کارکنان آمریکایی، شرکتها و تجارتهای کوچک است. من معتقدم دولت هر چقدر به مردم نزدیکتر باشد، قابل اتکاتر و مسئولیتپذیرتر است. من معتقدم دولت فدرال نقش مهمی در کمک به افرادی دارد که از کمک به خود ناتوان هستند. ما باید به خاطر داشته باشیم هنگامی که مردم در دشواری و رنج هستند، کارگزارانی دلسوز میخواهند و نه بروکراسی دولتی.
اینها اصول مشترک و معقولی هستند که براساس آن من با کنگره جدید تعامل خواهم داشت. ما قبلا اثبات کردهایم این تعامل امکان پذیر است، هنگامی که ملت ما هدف حمله قرار گرفت، دموکراتها و جمهوریخواهان دوشادوش یکدیگر قوانین میهنپرستانه را تصویب کرده و با یاری هم آژانسهای اطلاعاتیمان را اصلاح کردیم. هنگامی که اقتصاد ما در کشمکش بحران بود ما در کنار یکدیگر طرح معافیت مالیاتی را گذرانده و به رشد اقتصاد، خلق فرصتهای شغلی و ارتقای استاندارد زندگی شهروندان آمریکایی کمک کردیم. هنگامی که متوجه شدیم مدارس دولتی از توان آموزش مناسب برخوردار نیستند در کنار یکدیگر قانون «هیچ کودکی جا نمیماند» را تصویب کرده و استانداردهای بالاتری را به بسته آموزشی بخشیدیم.چ
نتایج انتخابات هر چند تعادل قدرت را در کنگره دگرگون کردهاست با این وجود اولویتهای ما در این نگاه داشتن کشور و سعادت شهروندان فراتر از برچسبهای حزبی است.
اولویتهای ما با شکست تروریستهایی که هزاران شهروند بیگناه آمریکایی را در یازدهم سپتامبر 2001 به قتل رساندند، آغاز میشود، همان تروریستهایی که اکنون نیز سخت میکوشند تا دوباره به ما حمله کنند این تروریستها بخشی از جنبش وسیع افراطیگری هستند که اکنون در عراق تمامی توان خود را برای شکست دادن ما بسیج کردهاند.
در روزهای آتی من به مردم در مورد استراتژی جدیدی که با به کار بستن آن مردمان عراق کنترل شرایط امنیتی را در دست گرفته و روند رسیدن به روزی که دولت عراق کنترل کامل تمامی شئون خود را در دست بگیرد تسریع میکند، گزارش خواهم داد. در نهایت عراقیها باید خود با معضلات پیچده و آزاردهندهای که با آن روبرو هستند مواجه شوند. ما نمیتوانیم این کار را به جای آنها انجام دهیم.
ما در نقطه مقابل میتوانیم به عراق در شکست افراطیون داخل و خارج از مرزهای این کشور کمک کنیم، میتوانیم فضای تنفسی برای این دموکراسی نوپای آنکشور ایجاد کنیم تا بتواند توان اجرای مسئولیتهایش را داشتهباشد.
اگر دموکراسی شکست بخورد و افراطیو در عراق پیروز شوند، دشمنان آمریکا قدرت میگیرند، خطرناکتر میشوند و به شادمانی از شکست ما مینشینند. رهبران هر دو حزب نقش خود در این نزاع و کشمکش را احساس میکنند. ما اکنون فرصت داریم تا اجماعی دوحزبی ایجاد کنیم و با تداوم نبرد در این جنگ به پیروزی برسیم.
اولویتهای آمریکا اما شامل قوی نگاهداشتن اقتصاد هم میشود. انتخابات هرگز نافی اصول و قوانین اقتصادی نیست. بدیهی است که اقتصاد زمانی عملکرد بهتری خواهد داشت که شما پاداش سخت کوشی افراد را با مجاز دانستن آنها به حفظ بخش بیشتری از درآمد و دسترنجشان بدهید. ما دیدهایم که چگونه بخشهای مختلف هنگامی که پول بیشتری برای سرمایهگذاری دارند، گسترش یافته و کارگران بیشتری را به خدمت میگیرند. از اوت 2003 کارفرمایان آمریکایی بیش از 7 میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد کردهاند.
معافیتهای مالیاتی باعث افزایش رشد اقتصادی و جهش درآمدها به نحوی بیسابقه شده است. افزایش درآمدهای دولت به نوبه خود باعث شده تا ما بتوانیم در امور داخلی عملکرد بهتری داشته باشیم. ما اکنون توانستهایم کسری بودجه را به نصف تقلیل دهیم و با تداوم این سیاستها میتوانیم تا سال 2012 بودجه فدرال به تعادل برسانیم. این امر میتواند همزمان با تعقیب سایر اولویتها و دایمی کردن معافیتهای مالیاتی صورت گیرد.
خلاصه کلام اینکه معافیت مالیاتی و محدودیت هزینهها به نفع کارگران آمریکایی و مالیات دهندگان بوده و همزمان بودجه فدرال را هم به سمت تعادل پیش میبرد. اکنون زمانی نیست که بتوانیم مالیاتهای بیشتری را به مردم آمریکا تحمیل کنیم.
پیام مهمی که من از انتخابات گرفتم این بود که مردم خواهان پایان سریع روشها و فرآیندهای مخفیانهای هستند که به قانون گذاران اجازه میدهد پروژهها و طرحهایی بیحاصل را که هرگز نه توسط کنگره بررسی شده و نه تأیید گشته، با صرف میلیاردها دلار اجرا کنند.
خوشحالم که سناتور «رابرت بایرد» و نماینده کنگره «دیو اوبی»، دموکراتهایی که قرار است بر چنین امری در کنگره نظارت کنند هم پیام مشابهی را دریافت کردهاند. اکنون زمانی است که کنگره برای رئیس جمهور حق وتوی چنین مواردی را قایل باشد. من امروز پینشهادات خودم را برای پایان دادن این روند بیحاصل اعلام خواهم کرد.
توان و قدرت اقتصاد ما در گروی بررسی و مواجهه با برخی از بزرگترین معضلاتی است که مردمان آمریکا با آن مواجهند، امنیت انرژی، اصلاحات جامع مهاجرت و بیمه بهداشتی مناسب. هر چند در تمامی این عرصهها پیشرفتهایی داشتهایم اما باز هم چشم انتظار همکاری با کنگره در مورد این مسایل مهم هستم.
بنیانگذاران این کشور به خرد و عقل مردم آمریکا در انتخاب رهبران خود و تحقق مفهوم دولت متکثر و مکرر ایمان داشتند. حزب اکثریت در کنگره حق و فرصت قانونگذاری مطابق نگاه خود را دارد و به ویژه در شرایطی که اختلاف بسیار نزدیک است، از نقشی مهم در شکلدهی نهایی به طرحها برخوردار است. قانون اساسی هم رئیس جمهوری را مجاز میشمرد با به کار گرفتن قضاوت خود، در مورد امضا و تبدیل کردن این مصوبات به قانون تصمیمگیری کند.