آفتابنیوز : این یک روی سکه این گزارش درباره برخی عملهای جراحی زیبایی است و روی دیگرش سرنوشت کسانی است که یا جانشان را زیر تیغ این افراد از دست دادهاند یا سلامتی و زیباییشان را.
«جراح عمومی که کار را بلد نیست مُهرش را میگذارد و تکنیسین اتاق عمل که به صورت تجربی برخی از روشهای جراحی را از جراحان پلاستیک آموخته، در اتاق عمل کار را انجام میدهد. آنها پول را بین خودشان تقسیم میکنند». این را یکی از کارشناسان پزشکیقانونی به «شرق» گفته است. او که نمیخواهد نامش منتشر شود و ما در این گزارش از او با عنوان آقای «میم» یاد میکنیم، میگوید: «بیش از ۸۰ درصد از جراحیهایی که منجر به آسیب و حتی مرگ بیمار میشود توسط افراد غیرمتخصص و کسانی که جراح زیبایی نیستند انجام میشود».
«میم» در ادامه میگوید: «همه جراحان برای انجام عمل یک تیم جراحی متشکل از پرستار و تکنیسینهای اتاق عمل دارند. وقتی تکنیسین کنار دست ما کار میکند، آموزشهای سطحی به این افراد میدهیم تا هنگام عمل مشکلی ایجاد نشود. این افراد پس از چند سال کارکردن با جراحان پلاستیک برخی از روشهای آنها را به صورت تجربی یاد میگیرند، به همین خاطر قیمت پیدا میکنند و جراحان عمومی برای همکاری با آنها به این افراد پیشنهاد مالی بالا میدهند. مدتی پیش یکی از همین جراحان به تکنیسینی که با من کار میکند پیشنهاد داده بود با او عمل کند و حقالعمل را با او نصف میکند که همکار من پیشنهادش را قبول نکرد. تکنیسین اتاق عملی را میشناسم که پس از چند سال کارکردن با یکی از بهترین جراحان پلاستیک از او جدا شد و بهجای یکی از جراحان عمومی به اتاق عمل میرود حالا یک خودروی گرانقیمت با راننده شخصی دارد. خیلی جالب است، برخی از این جراحان عمومی وقتشان و عملهایشان را با وقت این تکنیسینها هماهنگ میکنند. یکی از دوستانم تعریف میکرد منشی یکی از این جراحان عمومی با تکنیسینی که با او کار میکرد تماس گرفت تا برای آخر هفته یک وقت عمل بگذارد، اما تکنیسین به او گفته بود تا سه هفته دیگر وقتم پر است و نمیتوانم برای عمل بیایم. در بیشتر این عملها پزشک اصلا در اتاق عمل حضور پیدا نمیکند و تکنیسین عمل را انجام میدهد. از سوی دیگر جراحان عمومی نیز وجود دارند که با آزمونوخطا کار را یاد میگیرند».
مرجان ۳۳ ساله دو سال پیش به جراح عمومی مراجعه کرد تا کمی خوشاندامتر شود. پزشک او را عمل کرد، اما هنگام عمل متوجه نشد که کلیه بیمارش را سوراخ کرده است و بعد از چند روز مرجان فوت کرد. مادرش درباره آن روزها به «شرق» میگوید: «وقتی از اتاق عمل خارج شد، درد شدیدی داشت و آن شب را در بیمارستان ماند. فردای آن روز ساعت ۹ صبح با همان درد از بیمارستان او را مرخص کردند. وقتی به پرستار میگفت درد دارم، در جواب میگفت ناز نکن، هر کی خوشگلی میخواد همینه. مرجان که به خانه آمد، باز هم درد داشت، به همسرش گفتم حال دخترم بد است. او را به بیمارستان نزدیک خانهشان برد. چند آزمایش از او گرفتند و گفتند ما سر درنمیآوریم به چه دلیل دخترتان اینقدر درد دارد. او را به همان بیمارستانی ببرید که عمل جراحی را انجام داده است. همانموقع یک آمبولانس گرفتیم و او را به بیمارستانی که در آن عمل شده بود منتقل کردیم. آنجا به ما گفتند او را قبول نمیکنیم، به دلیل اینکه پزشک معالجش از همکاران ما نیست و فقط یک تخت در اینجا اجاره کرده است».
ادامه قصه تلخ این زن جوان هم به این شرح است: «در نهایت با اصرارهای ما مرجان را بستری کردند. بچهام درد داشت و تا صبح درد کشید. صبح هم او را به اتاق مراقبتهای ویژه بردند. با پزشکش که تماس گرفتیم، گفتند برای عروسی دخترش به خارج از کشور رفته». جملهاش تمام نمیشود، صدای گریهاش بلند میشود، با صدای لرزان کلماتی که از گلویش درمیآید از شدت گریه نامفهوم هستند. کمی آرام میشود و ادامه میدهد: «وقتی وارد اتاق مراقبتهای ویژه شدم، دست و پاش یخ کرده بود. از پرستارها خواهش کردم، گفتم بچهام درد میکشه، تورو خدا کمک کنید. دخترم یک لحظه به من نگاه کرد و همان لحظه جلوی چشمم تمام کرد». گریه امانش نمیدهد و کلماتی که ادا میکند از شدت گریه هر لحظه نامفهومتر میشوند. بعد از اینکه کمی آرامتر شد، علت فوت دخترش را میپرسم. میگوید: «دکتر با لیزر دو میلیمتر از کلیه دخترم را سوراخ کرده بود و به دلیل خونریزی داخلی فوت کرد. بچه من الکی فوت کرد، دکتر محکوم شد، اما با این کار بچه من زنده میشود؟».
اکرم ۵۱ ساله یکی دیگر از کسانی بود که سال گذشته توسط یک جراح عمومی در کلینیک عمل شد و یک هفته بعد به دلیل آمبولی جان خود را از دست داد. همسرش درباره این اتفاق میگوید: «همسرم برای افتادگی شکم به پزشک مراجعه کرد. قرار بود دو کیلو از وزنش کم شود. فردای آن روزی که عمل را انجام داد، به سختی نفس میکشید، برای همین باز هم به پزشک معالجش مراجعه کردیم که با خنده به ما گفت خودش را لوس میکند، این چیزا بعد از عمل طبیعی است. در آن یک هفته چهار، پنجبار با پزشکش تماس گرفتیم و دوبار هم حضوری به آنجا رفتیم، اما پزشک گفت همهچیز طبیعی است و یک هفته بعد همسرم فوت کرد». بیشتر جراحیهایی که منجر به آسیب و حتی مرگ بیمار میشود، به دست افراد غیرمتخصص انجام میشود. آقای «میم» دراینباره میگوید: «حدود چند سال پیش بررسیهایی انجام شد که نشان داد بین ۸۵ تا ۹۰ درصد آسیبهای ناشی از جراحی زیبایی به دست افراد غیرمتخصص و کسانی که جراح زیبایی نبودند، انجام شده بود. این آمار هرگز رسمی اعلام نشد. هنگام مجازات این افراد کسی به آنها نمیگوید شما حق نداشتید عمل جراحی زیبایی انجام دهید؛ بلکه فرد متخلف به پرداخت دیه محکوم میشود. تعداد جراحان زیبایی در کل ایران حدود ۳۰۰ نفر هستند؛ درحالیکه چندی پیش در یک مقالهای خواندم در کشور چند هزار نفر ادعا میکنند جراح زیبایی هستند. بسیاری از این جراحان عمومی را میشناسم که با وجود اینکه بارها به بیمارانشان آسیب زدهاند؛ اما با رابطههایی که دارند، باز به کار خود ادامه میدهند».
جراحان عمومی هر کاری میکنند
جراحان عمومی برای اینکه جلوی کارشان گرفته نشود، هر کاری میکنند. این منبع آگاه دراینباره نیز به «شرق» میگوید: «در ماجرای ممنوعیت لیپوساکشن برای جراحان عمومی بعضی افراد پیگیریهایی کردند تا بتوانند این حکم را لغو کنند که البته حدود یک سال هم حکم متوقف شد؛ اما حکم در نهایت به شرایط خودش برگشت. گاهی در چند اتاق عمل به اسم یک جراح عمومی تکنیسینها عمل انجام میدهند و بیرون از اتاق نشسته، کار خود را انجام میدهند. متأسفانه برخورد نهادهای نظارتی با تخلف جراحان درست نیست و در بیشتر پروندهها جراح فقط به پرداخت دیه محکوم میشود؛ درحالیکه مثلا در آمریکا ممکن است همین تخلف منجر به ۲۰ سال حبس برای جراح شود؛ اما در کشور ما گاهی اوقات این پزشکان متخلف حتی در جلسات رسیدگی حاضر نمیشوند و میگویند ما تا بخواهیم بیاییم آنجا و برگردیم، دو تا عمل انجام میدهیم. برای چه بیاییم؟».
به گفته آقای «میم» پزشک برای منافع مالی خود از تکنیسینی که عمل را انجام میدهد، محافظت میکند. او دراینباره میگوید: «مهر جراح عمومی پای پرونده میخورد و همان مهر از تکنیسین محافظت میکند. هنگامی که بیمار آسیب میبیند و بعد از جراح شکایت میشود، جراح عمومی اعلام میکند که من این عمل را انجام دادهام. بعد از آن پرونده بررسی میشود و مشخص میشود که پزشک چند درصد مقصر است و بیمه خسارت را پرداخت میکند. چند سال پیش بیماری به من مراجعه کرد که بعد از عمل جراحی دو سوراخ روی بینیاش ایجاد شده بود. وقتی از او پرسیدم چه کسی تو را عمل کرده است، پاسخ داد فردی که من را عمل کرد، پزشک نبود. آقای ... من را در یک اتاق در مطب عمل کرد. روی یک صندلی من را نشاند؛ حتی همراه من هم در اتاق عمل بود و از عمل جراحی فیلم گرفت». عکسهای داخل لپتاپ را نشانم میدهد؛ همانی که بیمارش به او داده بود. جراح بدون ماسک و با دستهایی پر از مو در حال جراحی بود و صورت زن جوان پر از خون شده بود. ادامه میدهد: «بیمار از او شکایت کرد؛ اما هرگز این آدم محکوم نشد؛ چون یک پزشک عمومی روی پرونده عمل این خانم مهر زده بود. آن پزشک از عملی که این مرد انجام میدهد، منبع درآمدش است. هرگز پشت او را خالی نمیکند. پزشک داخل خانه مینشیند، روزی بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون پول مفت میگیرد؛ بنابراین خودش را به آبوآتش میزند که این فرد مجرم نشود و حاضر میشود قسم بخورد که من این کار را انجام دادم. این یک نمونه است. صدها نمونه مثل این وجود دارد». عکسها و فیلمهای داخل لپتاپش را یکییکی رد میکند. به عکس پسر جوانی میرسد. کمی مکث میکند و میگوید: «شاید برخی بگویند جراحان پلاستیک هم عملهایشان خراب میشود. این مثل این میماند که یکی بدون گواهینامه برود جاده تصادف نکند و چون یکی با گواهینامه تصادف کرده، بگوییم از این به بعد گواهینامه لازم نیست».
لیلا، ۳۳ساله، یکی دیگر از کسانی است که برای عمل لیپوماتیک به جراح عمومی مراجعه کرد؛ اما نهتنها عمل موفقیتآمیز نبود؛ بلکه از مهر ۹۶ تاکنون در حال درمان جای عملش است. لیلا که آن زمان فرزندش پنج سال داشت، نزدیک بود جان خود را از دست بدهد. او دراینباره به «شرق» میگوید: «آن زمان پزشکها به همسرم گفته بودند دچار یک سرماخوردگی ساده هم شود، وارد کما خواهد شد. اگر توان مالی نداشتم، نمیدانم چه بلایی سرم میآمد».
لیلا کمی مکث میکند و ادامه میدهد: «بازوهایم شل شده بودند و میخواستم آنها را با عمل لیپوماتیک سفت کنم؛ برای همین به صفحه اینستاگرام پزشکی که به من معرفی کردند، رفتم و کامنتها را خواندم. همه کامنتها مثبت بودند. برای همین تصمیم گرفتم برای یک مشاوره رایگان سراغش بروم. سیستم شیک و مرتبی داشت. مشاور به من گفت اگر این تاریخ نیایید، ما تا سه ماه دیگر وقت نداریم. با شنیدن حرفهای مشاوره مجاب شدم که عمل کنم». کمی صدایش میلرزد و میگوید: «در کلینیک و به صورت سرپایی عمل شدم. فردای همان روز دچار تب و لرز شدم».
او آه بلندی میکشد و ادامه میدهد: «حالم هر لحظه بدتر میشد. برای همین با خواهرم که پزشک بود، تماس گرفتم. قسمتهایی از دستم که سیاه شده بود، باید کامل تخلیه میشد، پزشک معالجم از من خواست به بیمارستان نروم و خودش در خانه من را معالجه کند؛ اما خواهرم اجازه این کار را نداد و در نهایت من در بیمارستان بستری شدم. تمام قسمتهایی از دستم که سیاه شده بود، تخلیه شد و زخم خیلی بزرگی روی دستم ایجاد شد. درنهایت تصمیم گرفتند با گرفتن پوست از پایم پیوند پوست انجام دهند». لیلا که پس از این اتفاق از پزشکی که او را عمل کرده بود شکایت کرد، میگوید: «تا به امروز حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون هزینه کردهام. چهار بار جراحی روی بازوهای من انجام شده. یک عمل دیگر هم دارم که بعد از آن تصمیم گرفته خواهد شد باز هم نیاز به عمل جراحی خواهم داشت یا خیر. چند ماه پیش حکم دادگاه آمد که ایشان به قصور پزشکی و انتخاب روش اشتباه و به ۳۰ درصد دیه و پرداخت هزینهها محکوم شدند. وکیلم متوجه شد همان سال ۱۰ نفر دیگر با همین عوارض از ایشان شکایت کرده بودند».
پزشکان متخلف متکی به روابط
اما چرا کسانی که چنین تخلفاتی از آنها ثبت میشود، به دست قانون گرفتار نمیشوند؟ منبع آگاه «شرق» دراینباره نیز با اشاره به اینکه پزشکان متخلف با روابطی که دارند به کار خود ادامه میدهند، میگوید: «مدتی پیش یک خانم ۴۰ساله به دلیل اینکه عملش اشتباه انجام شده بود و رگ بیمار باز مانده بود، جان خود را از دست داد. در آن پرونده رأی داده شد که صد درصد پزشک مقصر است. یک ماه بعد پزشک از جایی توصیهنامه آورد و بار دیگر به حکمش اعتراض زد، دوباره پرونده بررسی شد و همه کارشناسان نوشتند صد درصد پزشک مقصر است اما در نهایت بیمه همه دیه را پرداخت کرد. به هر صورت به دلیل برخی وابستگیها خیلی حرفها را نمیتوان گفت».
او ادامه میدهد: «یک جراح عمومی را میشناسم که بعد از اینکه پروانه فعالیتش باطل شد، در حیاط و گاراژ خانهشان عمل زیبایی انجام میدهد. بسیاری از افراد برای اینکه پول کمتری هزینه کنند، به این افراد مراجعه میکنند. بیمار یکی از این پزشکان که عمل جراحیاش خراب شده بود، به من میگفت هنگامی که پزشک روی صورتش کار انجام میداد، صدای سگی که در حیاط پارس میکرد، به گوش میرسید؛ در چنین محیطی چطور میتوان عمل جراحی انجام داد؟».
تبلیغات اینستاگرامی
وقتی پریسا محمدی ۴۷ساله در صفحه اینستاگرام پستهای جراحانی را که عمل لیپوماتیک انجام داده بودند، بالا و پایین میکرد، هرگز فکر نمیکرد به خاطر این عمل جان خود را از دست بدهد. او از روی یکی از همین صفحات اینستاگرامی پزشک معالجش را پیدا کرد و سه روز پس از عمل جراحی یعنی ۱۴ آبان فوت کرد. محمد میرجلیلی، همسر پریسا که حالا بهتنهایی از دو فرزندش نگهداری میکند، به «شرق» میگوید: «فرزندانم به دلیل فوت مادرشان حال روحی خوبی ندارند و زندگی من با این عمل از هم پاشیده شد. همسرم برای عمل جراحی لیپوماتیک به مطب دکتر... رفت و عملش در کلینیک... در خیابان مطهری حدود چهار ساعت طول کشید، بعد از اینکه همسرم به هوش آمد، حالش خوب نبود. برای همین دکتر ۴۸ ساعت او را در کلینیک نگه داشت. متأسفانه آنجا امکانات بیمارستانی نداشت و امکاناتشان محدود به همان کلینیک بود. دکتر... هم اجازه نداد همسرم را به بیمارستان منتقل کنیم. وقتی کسی به کار پزشکان رسیدگی نمیکند، آنها هم هرکاری دوست داشته باشند، انجام میدهند».
وقتی از او میپرسم به پزشک اعتراض نکردید، میگوید: «با یکی از دوستانم که جراح ستون فقرات بود، درباره شرایط همسرم صحبت کردم. او به من گفته بود احتمالا همسرم آمبولی کرده است. وقتی این را به پزشک معالج همسرم گفتم، خندید و گفت شما که پزشک نیستید. پس از اینکه همسرم مرخص شد، او را به خانه آوردم اما حال عمومی همسرم بدتر شد و فشار خونش بسیار پایین بود. به همین خاطر سریعا او را به بیمارستان نزدیک خانهمان بردم. به قدری حال همسرم بد بود که پزشکان او را بهسرعت در سیسییو بستری کردند اما متأسفانه گفتند دیر به بیمارستان مراجعه کردهایم و فردای همان روز همسرم فوت کرد. دکتر... وقتی متوجه شد همسرم را به بیمارستان بردهام، اعتراض کرد و گفت نباید بیمار من را به بیمارستان دیگری میبردید».
آقای «میم» درباره تبلیغات غیرواقعی نیز به «شرق» میگوید: « افراد غیرحرفهای تبلیغات نادرست انجام میدهند. ما هم باید مثل بسیاری از کشورهای اروپایی تبلیغات پزشکی را ممنوع کنیم. خدمات پزشکی اصلا نباید تبلیغ شود. تبلیغات پزشکی فقط باید محدود به اطلاعرسانی باشد. در بسیاری از کشورها تبلیغات در حوزه پزشکی ممنوع یا محدود است. بارها بیماران صفحههای اینستاگرامی به من نشان دادهاند که آدم خندهاش میگیرد از تبلیغات دروغ و اشتباهی که میکنند؛ کسی هم رسیدگی نمیکند که این دروغها چیست که شما مینویسید. بیماری به من مراجعه کرده که برای درمان جای جوش که به صورتش آسیب رسانده بود، پیش پزشک عمومی رفته بود. بعد یک صفحه اینستاگرامی به من نشان داد و گفت که در آن عکس یک نفر را نشان داده بود که یک خط با چاقو روی صورتش افتاده بود و نوشته بود قبل از درمان، بعد عکس دیگری از همان فرد گذاشته بود که جای چاقو روی صورتش نمانده بود؛ کاری که هیچ فردی با طبابت نمیتواند انجام دهد و کاملا آن را با فتوشاپ انجام داده بودند».
زهرا ۶۱ساله که برای درمان لکهای روی دستش به پزشک مراجعه کرده بود، یکی دیگر از کسانی است که دچار آسیب شدید شد. او دراینباره میگوید: «میخواستم لکهای روی دستم را از بین ببرند اما کل دستم دچار سوختگی شد؛ حتی تاندونهای دستم نیمهسوخته شد. درد خیلی شدیدی داشتم. حتی خود پزشک هم نمیدانست چه اتفاقی افتاده، برای همین مجبور شدم به بیمارستان بروم اما بیمارستان قبول نکرد من را درمان کند و در نهایت مجبور شدم به همان کلینیک برگردم، دردش با ترامادول و قرص و آمپول هم از بین نمیرفت. در نهایت پزشک من را به مرکز سوختگی معرفی کرد. آنجا به من گفتند باید دستم را زیر پوست شکم بگذارند تا پوست ترمیم شود و ۲۰ روز دستم را داخل لایه بیرونی پوست شکمم گذاشتند. هنوز هم دستم مثل روز اول نشده است اما خب خیلی بهتر شدم. یک عمل دیگر هم مانده که باید انجام دهم که احتمالا زمستان آن را انجام میدهم».
او که تاکنون حدود ۷۰ میلیون تومان برای درمان دستش هزینه کرده است، ادامه داد: «دکتر نمیخواست این اتفاق بیفتد. به نظرم اشکال از دستگاهش بود، برای همین از او شکایت نکردم؛ چون همه هزینههای درمان را هم خودش پرداخت کرد». «شرق» برای پیگیری موضوع با وزارت بهداشت نیز تماس گرفت. یکی از مسئولان بلندپایه این وزارتخانه در پاسخ به پرسشهای «شرق» دراینباره گفت: ما دراینباره اظهارنظر نمیکنیم.
منبع: شرق