آفتابنیوز : آفتاب: ایالات متحده به عنوان مهمترین حامی اسرائیل از ابتدا تاکنون مطرح بوده است و واشنگتن کمکهای گسترده مالی و حمایتهای سیاسی و دیپلماتیک خود را از تلآویو دریغ نساخته است. این رویکرد آمریکا در حمایت از دولتهای اسرائیل همواره و فارغ از گرایشات حزبی (جمهوریخواهان یا دموکراتها) دنبال میشده است.
تحولات وسیع در فضای بینالمللی پس از 11 سپتامبر منطقه خاورمیانه را به عنوان کانونیترین منطقه بحران دنیا طی چند دهه اخیر وارد مرحله تازهای نمود. واشنگتن کشورهای خاورمیانه را متهم به پرورش ایدهها و افکار تروریستی نمود و با ارائه طرح «خاورمیانه بزرگ» درصدد تغییرات بنیادین سیاسی و فرهنگی برآمد. دموکراسی سیاسی منطقه و آزادسازیهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع خاورمیانه محور و اساس طرح مذکور بود.
آمریکا با اشاره به استمرار حکومتهای الیگارشی و موروثی در منطقه، علاج دردهای انباشته شده در دیکتاتوریهای خاورمیانه را بازگشت به اصول دموکراسی لیبرال و تأکید بر حق تعیین سرنوشت ملتها و اصلاح نظام آموزش، فرهنگی و تغییرات اقتصادی با محوریت بازار آزاد میدانست. در چنین فضایی انتظار میرفت که ایالات متحده بیش از گذشته بر فرایندهای دموکراتیک در منطقه پافشاری نماید و از روند انتخاباتی حمایت کند.
پیروزی جنبش حماس در انتخابات ژانویه سال 2006 که به زعم تمامی ناظران و تحلیلگران منطقهای یکی از آزادترین انتخابات برگزار شده تلقی میگردید، نمونه آشکاری برای سنجش صداقت دموکراسی آمریکا در منطقه به شمار میآمد. آمریکا همواره با تروریست خواندن جنبشهای مقاومت از اینکه نیروهایی مانند حماس با دوری از فرایندهای دموکراتیک راهکارهای خشونتبار را انتخاب میکردند مورد انتقاد قرار میداد.
بلافاصله پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی، ایالات متحده به همراه شرکای اروپایی خود و اسرائیل با اتخاذ موضعی سرسختانه حماس را در شرایط سختی قرار داد. گروه 4 جانبه (آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل) با ارائه شروطی نسبت به موفقیت سیاسی حماس موضعگیری کردند. شناسایی اسرائیل از سوی دولت تازه تأسیس، دوری جستن از خشونت و پذیرش توافقات گذشته دولت خودگران (از جمله نقشه راه) از جمله شروط ارائه شده بود. این موضعگیری سیاسی به همراه تعلیق کمکهای مالی دولت حماس را با مشکلاتی دو چندان مواجه نمود. از سوی دیگر جنبش فتح رقیب شکست خورده حماس در انتخابات با رد پیشنهاد حماس مبنی بر مشارکت در تشکیل کابینه، از همان ابتدای تشکیل دولت حماس موضعی کاملا انتقادی اتخاذ نمود.
شرایط سیاسی مذکور به همراه اوضاع وخیم اقتصادی و شرایط نابسامان اجتماعی، وضعیت بغرنجی را به مردم فلسطین تحمیل نمود. بدین جهت رهبران فتح و حماس به این نتیجه رسیدند که ادامه شرایط موجود نمیتواند منافع دو گروه رقیب و در نهایت منافع کلی فلسطینیها را تأمین کند. جناح فتح طی یکسال گذشته با کارشکنیهای پیاپی و مستمر سعی داشت حماس را در شرایط انفعالی قرار دهد. تعیین رفراندوم برای سند موسوم به سند زندانیان، اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی و مخالفت با چهرههای معرفی شده از سوی حماس برای پستهای کابینه از جمله کارشکنیهای محمود عباس و نزدیکان وی به حساب میآید. این گونه بود که با بنبست سیاسی ایجاد شده اختلاف هوادارن و طرفداران دو گروه رقیب به خیابانها کشیده شد و طی درگیریهای چند ماه گذشته دهها تن از فلسطینیها در درگیریهای داخلی جان خود را از دست دادند.
در چنین شرایط بغرنجی که ذکر گردید و به منظور برون رفت از اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی، رهبران فتح و حماس با وساطت ملک عبدالله پادشاه سعودی با امضای توافقی در مکه، تمایل خود را برای رفع مشکلات ایجاد شده و پایان خشونتهای داخلی ابراز نمودند.
به نظر میرسد که اسرائیل و آمریکا که به طرق مختلف (مالی و سیاسی) تلاش خود را در حمایت و پشتیبانی از محمود عباس معطوف ساختهاند از شرایط به وجود آمده ناراضی به نظر میرسند. حماس اگرچه در مواضع اعلامی خود و با مشارکت در فرآیندهای سیاسی نشان داد که شرایط جدید منطقهای را درک نموده است ولی با توجه به ماهیت جنبش، نمیتوانند به طور آشکار با شناسایی موجودیت اسرائیل خود را وارد یک بحران هویتی جدید نمایند. از مواضع اخیر مقامات آمریکایی و اسرائیلی چنین بر میآید که آنها انتظار داشتند حماس با استمرار فشارهای داخلی و خارجی در نزد افکار عمومی فلسطینیها به چهرهای منفور تبدیل گردد و به عنوان عامل اصلی شرایط به وجود آمده معرفی گردد.
آمریکا با موضعگیری خود در قبال حماس و تفسیر گزینشی از شعارهای دموکراسیخواهی و حقوق بشر، نمیتواند خود را به عنوان یک نیروی مؤثر در پیشبرد فرآیندهای دموکراتیک منطقه معرفی کند. نگاه آمریکا به پیمان مکه نمونهای تازه از سیاست یک بام و دو هوای ایالات متحده میباشد، آمریکا بر این نکته واقف است که توافق گروههای مختلف فلسطینی در نهایت نمیتواند تأمین کننده زیانخواهیهای اسرائیل باشد.
محمود دهقانی هرندی ـ کارشناس مسائل خاورمیانه