کد خبر: ۵۷۹۰۱۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۴

کودکان بی‌پناه؛ قربانیان مین

در ایران هر ساله کودکانی قربانی مین و ادوات منفجر نشده باقیمانده از دوران جنگ می‌شوند. عصر روز 11 اسفند 1397 «سعیده چنانی» دختری 15 ساله در منطقه «دشت عباس» شهرستان دهلران بر اثر انفجار مین جانش را از دست داد.
آفتاب‌‌نیوز :
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم لیلا علی کرمی می نویسد: «سعید نیازی»، کودک عشایر که در دل طبیعت آزادانه می‌دوید و کسی نمی‌توانست جلودار او باشد، اما چند روزی است که مین زمینی او را خانه ‌نشین کرده است. ماجرا از این قرار است که روز 28 بهمن ماه، سعید به همراه خانواده‌اش در حال کوچ به منطقه ییلاقی همدان بودند که در غرب کرخه مین زیر پای این پسر 9 ساله منفجر شد. دست سعید از مچ قطع شده و دید چشمانش نیز رفته است. در حال حاضر پزشکان در تلاش هستند که چشمانش را تا جایی که می‌شود، حفظ کنند با این امید که حداقل بینایی این کودک برگردد.

چند ماه پیش در 29 آبان ماه 1397 پسری 12 ساله به نام «محمد‌امین قالبی‌حاجیوند»، درست در منطقه‌ای که اخیرا سعید زخمی شده است، جان خود را از دست داد. او هم از عشایر بود. در اردیبهشت ماه 1397 بود که «شایان فرجی» پسری 12 ساله در راه برگشت از مریوان به سنندج وقتی برای استراحت در کنار جاده توقف کرده بودند، بر اثر انفجار مین دو دست و چشم‌هایش را از دست داد. 13 مرداد ماه 1394 دو پسر 12 ساله به نام‌های «بهزاد ابراهیمی» و «فرشاد یعقوبی» بر اثر انفجار مین دچار حادثه شدند. در این حادثه بهزاد جان خود را از دست داد و یعقوب چشمش را. 10 اسفند 1393 بود که انفجار مواد منفجره و مهمات عمل ‌نکرده باقیمانده از دوران جنگ، در یکی از مناطق عشایری استان ایلام منجر به زخمی‌ شدن 5 دانش ‌آموز پسر شد. 

این دانش ‌آموزان در یک مدرسه عشایری کوچک در روستای جعفرآباد مشغول تحصیل بودند. یکی از این کودکان محمدهادی نام داشت. او بخشی از پای چپ خود را بر اثر انفجار از دست داده بود؛ اما پزشکان مجبور شدند پای راست او را هم قطع کنند. مدتی بعد از قطع پای دوم، محمدهادی دیگر دوام نیاورد و شب عید و سال نو بود که خانواده‌اش سوگوار او شدند. 26 مهر 1392 بود که بازی کودکانه 7 کودک مریوانی، بر اثر انفجار مین زیر درخت گردو روستای نشکاش، تبدیل به کابوسی شد که هنوز هم بچه‌های روستا از یادآوری آن وحشت دارند. 

در این حادثه تلخ، «گشین کریمی»، 11 ساله یک‌ پایش قطع شد و «آلا روبینا»، 6‌ساله چشم راستش ضربه دید و متاسفانه بینایی‌اش را از دست داد. هنوز مدت زیادی از حادثه نشکاش نگذشته بود که دانا یوسفی، پسرکی که همراه خانواده‌اش برای گردش به سر‌پل‌ذهاب رفته بود، پایش را روی مین جا گذاشت.

ایران کشوری است که مین‌های زیادی را در دل خود جای داده است و با وجود پاک‌سازی ‌های صورت ‌گرفته هنوز مین ‌هایی در دل خاک باقی ‌مانده و از میان شهروندان عادی قربانی می‌گیرد؛ در حالی که کودکان قربانی مین و خانواده آنها با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، فقط تسهیلات محدودی برای حمایت از آنها وجود دارد. یکی از مشکلات عمده این کودکان کند بودن روند رسیدگی به پرونده آنهاست. افراد صدمه ‌دیده از مین باید جانباز محسوب شده و دولت به وضع درمانی آنان رسیدگی کند، ولی متاسفانه به پرونده این افراد با سرعت و دقت رسیدگی نمی‌شود؛ برای نمونه با اینکه گشین، 45 درصد و آلا 35 درصد معلولیت دارند تاکنون اقدامی درباره مقرری ماهانه آنها نشده است؛ یعنی در واقع کمکی از نهادهای مربوطه دریافت نمی‌کنند و در شرایط ناگوار مالی به سر می‌برند. 

بنابراین نبود کمک‌های مالی در طول درمان برای کودکان و خانواده آنها از دیگر معضلات قربانیان مین است. روزی که سعید را از بیمارستان فارابی مرخص کردند یعنی درست یک روز پس از عمل اولی که روی چشم‌هایش صورت گرفته بود، قرار بود که با اتوبوس به همدان برگردد. اما مردمی که در جریان کار او بودند، نگذاشتند و او را با ماشین شخصی روانه کردند. الان هم با کمک‌های مردمی است که در تهران برای ادامه درمان به سر می‌برد. 

خدمات پزشکی اورژانس و ادامه مراقبت‌ های بهداشتی، توانبخشی فیزیکی، حمایت روانی و اجتماعی، تضمین فعالیت‌های اقتصادی، جمع‌آوری داده‌ها، قانونگذاری و سیاستگذاری، 6 رکن اساسی کمک به مصدومان مین است. کنوانسیون حمایت از افراد دارای معلولیت استانداردهای قوانین و مقررات حمایتی از معلولان را مشخص می‌کند. مشارکت کامل و موثر و ورود در جامعه، برابری فرصت‌ها، دسترسی و احترام به ظرفیت‌های قابل تحول کودکان دارای معلولیت به عنوان بخشی از تنوع انسانی و بشریت از جمله اصولی است که در این سند بین ‌المللی به آن اشاره شده است. با وجود فعالیت‌ سازمان ‌هایی چون هلال ‌احمر و بهزیستی، در حال حاضر در کشورمان خلأهایی در اجرایی شدن 6 رکن اساسی حمایت از مصدومان مین وجود دارد که نیازمند توجه جدی است. نباید از نظر دور داشت که کمک به مصدومان مین زمانی تبدیل به یک اصل پایدار شده و نتایج جدی به بار می‌آورد که وارد سیاست‌های کلان و برنامه‌های عمده ملی شود. 

تهیه و تدوین چارچوب‌های قانونی برای رسیدگی به حقوق افراد دارای معلولیت، بهداشت، آموزش، اشتغال و توسعه نیز از جمله اموری است که باید در برنامه‌ریزی‌های کلان حمایتی از قربانیان مین مورد توجه قرار گیرد. 

قربانیان مین باید به‌طور برابر با سایر افراد حق دسترسی به خدمات را داشته و در مواقع لزوم دسترسی به خدمات تخصصی برای آنها میسر باشد. تنها در صورت وجود برنامه‌ های کلان حمایتی برای مصدومان مین، قانونگذاری موثر، آگاهی ‌رسانی و دخالت دادن خود مصدومان در برنامه ‌ریزی، اجرا و ارزیابی برنامه‌های حمایتی است که می‌توان وضعیت قربانیان مین را بهبود بخشید و آنها را به چرخه زندگی عمومی بازگرداند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
0
1
جنگ هیچ برد ندارد همه اش برای هردوطرف باخت است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
0
0
اثرات وثمرات نادانی های بشر
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین