آفتابنیوز : محمد مهاجری گفت: هر دو جریان سیاسی باید خوشحال باشند که انتخابات سال ۹۷ برگزار نشد و آنها در حدود ۱۱ ماه آینده، میتوانند خود را با شرایط انتخابات وفق دهند. در حال حاضر هر دو جریان سیاسی در کما بسر میبرند هرچند کدهایی هر دو جریان ارسال میکنند که در حال فعالیت هستند مثلاً جریان اصولگرا میگوید برای ایجاد وحدت تلاش میکند و اصلاحطلبان هم میگویند در شورای سیاستگذاری فعالیت دارند ولی فکر میکنم هیچ کدام از این دو جریان در حال حاضر به فکر انتخابات نیستند.
وی افزود: جریان اصولگرا شاید برگ برندههایی برای خود تصور میکند چون الان جریان اپوزیسیون دولت است. جریان اصلاحطلب هم که حامی دولت محسوب میشود، میخواهد خود را از اشکالاتی که دولت دارد، جدا کند به همین دلیل اولین بار گزینه عبور از روحانی در همین جریان اصلاحطلب مطرح شد. در حال حاضر جریان اصلاحطلب در موضع تدافعی قرار دارد و جریان اصولگرا در موضع تهاجمی ولی هیچ کدام نمیتوانند با آرایش فعلی در انتخابات موفق شود چون معمولاً انتخابات در ایران دقیقه نودی است و چه بسا تا زمان انتخابات تحولات زیادی در کشور رخ دهد. این حرف درست است که بعد هر انتخابات، جریانهای سیاسی دچار رخوت میشوند ولی در فاصله زمانی یکسال تا انتخابات فعال میشوند اما این فعال شدن که در زمان انتخابات مجلس هفتم تا دهم دیدیم، اکنون وجود ندارد. هنوز پیش آمادگی انتخابات هم وجود ندارد.
اهم اظهارات مهاجری به شرح زیر است:
*جریان اصولگرا الان به هیچ وجه دنبال این نیست که آرایش مجلس آینده چگونه باشد بلکه عمده تلاش خود را برای حمله به دولت گذاشتهاست. جریان اصلاحطلب نیز اصلاً درباره انتخابات حرف نمیزند. در حالیکه در انتخابات قبلی اینگونه نبود و در این مقطع احساس میشد که جریانهای سیاسی در حال گرم کردن خود برای انتخابات هستند. الان چنین احساسی وجود ندارد. شاید هم جریانهای سیاسی در حال ارزیابی یکدیگر هستند. از سویی هر دو جریان سیاسی هم از نتیجه انتخابات وحشت دارند و اینگونه نیست که خیال اصولگرایان بابت نتیجه انتخابات راحت باشد و اصلاحطلبان هم فکر کنند که چون مجلس فعلی چندان موفق نبوده است، کاملاً در انتخابات پیشرو شکست میخورند.
*اصلاحطلبان، اصولگرایان را متهم میکنند که آنها علاقه دارند تا میزان مشارکت در انتخابات کم شود. از نظر اصلاحطلبان، اصولگرایان زمانی در انتخابات موفق میشوند که میزان مشارکت پایین باشد. حرف آنها خیلی هم حرف غلطی نیست مثلاً در انتخابات مجلس هفتم و هشتم که مشارکت کم بود، اصولگرایان پیروز شدند. اصولگرایان کف رأی ثابت و قسم خوردهای دارند که همیشه در انتخابات شرکت میکنند اما پایگاه رأی اصلاحطلبان، طبقه متوسط است. برخلاف آنچه تصور میشود، طبقه اقتصادی متوسط به بالا تحت تأثیر مشکلات اقتصادی زودتر از دولتها ناامید میشود بنابراین اگر طبقه متوسط قانع نشود که در انتخابات شرکت کند، امکان موفقیت اصولگرایان بیشتر میشود. در حال حاضر من از نتیجه انتخابات هیچ پیشبینی ندارم چون مردم ایران در انتخابات دقیقه نودی تصمیم میگیرند. دلیل دیگر این است که انتخابات مجلس، محلی است و ضرورتاً خواستههای ملی در این انتخابات نمود پیدا نمیکند. البته عامل دیگری که در نتیجه انتخابات تأثیرگذار است، میزان موفقیت دولت برای حل مشکلات اقتصادی است.
*برداشت من این است که بخشی از جریان اصولگرا خیلی علاقه دارد که FATF به تصویب نرسد زیرا دولت اعتقاد دارد با FATF بخشی از مشکلات کشور حل میشود و طبیعی است که جریان اصولگرا دوست نداشته باشد که مشکلات اقتصادی مردم خیلی زود حل شود بنابراین اگر دولت بتواند مشکلات اقتصادی را بهبود ببخشد، احتمال افزایش شانس موفقیت اصلاحطلبان وجود دارد.
*بخشی از جریان اصولگرا با FATF برخورد جناحی میکنند تا دست دولت را ببندند. در برجام هم من معتقدم اگر سنگ اندازی نمیشد و مذاکرات به جای دو سال در شش ماه انجام میشد، بسیاری از مشکلات ما حل میشد. روحانی با برجام تورم، مشکلات اقتصادی و تحریمها را چهار سال عقب انداخت و این موفقیت روحانی بود ولی اگر برجام زودتر بدست میآمد، میتوانستیم سرمایههای خارجی زیادی جذب کنیم ولی عدهای برخورد جناحی با برجام داشتند.
*دولت با تصویب نشدن FATF میتواند توپ را در زمین مخالفان انداخته و آنها را مقصر حل نشدن مشکلات اقتصادی معرفی کند.
*مردم همه مشکلات اقتصادی را گردن دولت نمیاندازد. در ضمن دولت در برخی گفتمانها مثل گفتمان حقوق شهروندی و آزادی همچنان از اصولگرایان جلوتر است. من نمی گویم اصولگرایان ضدآزادی هستند بلکه دل آنها برای آزادی کمتر از اصلاح طلبان نمیسوزد اما مثلاً وقتی صحبت از محدودیت فضای مجازی میشود، ما اصولگرایان به لحاظ سنتی باید از آن دفاع کرده و دفاع هم میکنیم اما قشر متوسط جامعه میگوید داشتن فضای مجازی از نداشتن آن بهتر است. بنابراین در چنین گفتمانهایی اصلاحطلبان از اصولگرایان جلوتر هستند.
*اگر در یک فرایند کاملاً حزبی مترقی سی کاندیدا پیروز شده باشند، خیلی خوب است ولی نه در این شرایط که نفرات دسته چندم اصلاح طلبان پیروز شده باشند و نفرات خیلی ارزشمند مثل احمد توکلی، مصباحی مقدم و خانم دستجردی حذف شده باشند. این افراد سرمایههای کشور هستند و حضور این افراد میتوانست اشکالات اصلاحطلبان را رفع کند.
*اخیراً جایی خواندم که زیر ده درصد مردم، جریان اصولگرا و اصلاحطلب را میشناسند. این حرف از جهتی اشتباه نیست زیرا مردم وقتی میخواهند به این دو جریان رأی دهند، همه اهداف، برنامهها و استراتژی جریانها را مطالعه نمیکنند بلکه مصداقی بحث کرده و به شعارها رأی میدهند و اصلاحطلبان و اصولگرایان اگر شعارهایی مطرح کنند که توجه بیشتر مردم را جلب کرده و با نیازهای مردم تناسب بیشتری داشته باشد، رأی مردم را بدست میآورند.
*هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان باید متوجه باشند که وقتی جریان ضدانقلاب علیه هر دو جریان اقدام کرده و به شعاری مثل «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» را دامن میزنند، باید هر دو جریان علیه ضدانقلاب متحد شوند. البته مردم هم به این دو جریان رأی میدهند و هنوز مدت زیادی از انتخابات ۹۶ نمیگذرد و هنوز اصولگرایی و اصلاحطلبی تمام نشده است. اگر اصلاحطلب و اصولگرایی تمام شود، کشور دچار آنارشیسم سیاسی شده و معلوم نیست که چه اتفاقی در کشور میافتد. به هرحال حضور جریانهای سیاسی در کشور چه دو جریان چه چند جریان از مؤلفههای امنیت ملی است.
منبع: ایسنا