کد خبر: ۵۹۶۵۳۳
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰

دن براون معتقد است اصلاً حقیقتی وجود ندارد

بیست و هفتمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی بوطیقا به بحث و گفتگو درباره‌ دن براون اختصاص داشت. این میزگرد با حضور علیرضا سمیعی، محمدقائم خانی، مهدی کفاش و گووان مهر اسماعیل پور در موسسه‌ شهرستان ادب برگزار شد.
آفتاب‌‌نیوز :

بیست و هفتمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی بوطیقا به بحث و گفتگو درباره‌ دن براون اختصاص داشت. این میزگرد با حضور علیرضا سمیعی، محمدقائم خانی، مهدی کفاش و گووان مهر اسماعیل پور در موسسه‌ شهرستان ادب برگزار شد.

در ابتدای نشست علیرضا سمیعی درباره‌ دن براون بیان کرد: دن براون نویسنده‌ای است که شمّ اقتصادی قوی‌ای دارد. او در نگارش «رمز داوینچی» از روش‌ نگارش رمان پلیسی به شیوه‌ «آرتور کانن دویل» براساس کشف نشانه‌های کوچک و تا حدودی از روش‌های «آگاتا کریستی» استفاده کرد. همچنین از مکاشفات «یوحنا» و برخی کتاب‌های باستانی.

محمدقائم خانی نیز با اشاره به تحقیقات پژوهشی گسترده‌ دن براون برای نوشتن رمان‌هایش گفت: براون به این سه شاخه (تاریخ هنر، علم و مذهب) توجه دارد. او به دنبال جریان مفقودی در هر سه شاخه است، که به نظر حرف‌های جدی و منطقی‌ای نیستند؛ مانند بحث‌های فراماسونری که در محافل دانشگاهی پذیرفته نیست. شاید وجود محافلی مانند فراماسونرها لازم است که ما ارتباط میان برخی وقایع تاریخی را درک کنیم.

این داستان‌نویس اضافه کرد: در «رمز داوینچی» تعدادی از نخبگان (در حوزه‌های مختلف مانند فلسفه، هنر، علم و مذهب) با هم مباحثه می‌کنند. براون به شکل اتفاقی از قالب پلیسی برای بیان ایده‌هایش استفاده نکرده است، بلکه در نقطه‌ای از تاریخ ایستاده که هم ماهیت پلیسی و کارآگاهی دارد، هم از نظر امنیتی بسیار پیچیده است و هم شخصیت‌های درجه یک مملکت در آن رفت و آمد می‌کنند.

مهدی کفاش نیز در ابتدای صحبت‌هایش درباره‌ی سه‌گانه‌ «فرشتگان و شیاطین»، «رمز داوینچی» و «نماد گمشده» اظهار کرد: این سه کتاب در واقع یک کتاب هستند، با همین تقدم و تأخر. در فیلم‌هایشان این‌گونه نیست؛ اول «رمز داوینچی» ساخته شد و «فرشتگان و شیاطین» بعد از آن. «نماد گمشده» هم در مرحله‌ پیش‌تولید است. در هر سه کتاب یک پرفسور نمادشناس به نام «رابرت لنگدان» شخصیت اصلی است که در هریک از کتاب‌ها در مکان‌های مختلف با همراهی یک زن وارد یک تعقیب و گریز می‌شود.

وی افزود: دن براون در هر سه کتاب به یک جریان می‌پردازد: محوریت «فرشتگان و شیاطین» مسئله‌ فرقه‌ اشراقیون است. در «رمز داوینچی» این فرقه انجمن برادری است که مربوط به ماجرای خون مقدس و جام مقدس هستند. در «نماد گمشده» به جریان فراماسونری می‌پردازد.

نویسنده‌ رمان «وقت معلوم» خاطرنشان کرد: رکورد فروش «نماد گمشده» هنوز در دنیا شکسته نشده است. در روز اول بیش از یک میلیون نسخه در امریکا و اروپا فروش رفته و رکورد سریع‌ترین فروش کتاب بزرگسال را از آنِ خود کرد. این اتفاق برای کتاب سوم از این سه‌گانه می‌افتد، در حالی‌که ‌این کتاب هنوز تبدیل به فیلم نشده است. ظاهراً ماهیت ادبی‌اش مهم‌تر از جنبه‌ سینمایی‌اش است.

سمیعی نیز در همین باره افزود: معمولاً وقتی درباره‌ یک نویسنده حرف می‌زنیم اقتباس سینمایی از کتاب‌هایش به ذهن‌مان می‌آید. از اکثر شاهکارهای ادبی دنیا اقتباس‌های سینمایی شده است. البته در مورد آثار ادبی کلاسیک، فیلم‌های اقتباسی هرچقدر هم خوب باشند نمی‌توانند به خوبی کتاب‌هایشان باشند. اما دن براون رمانی می‌نویسد که تبدیل به فیلم شود.

در ادامه گووان مهر اسماعیل پور درباره‌ معضلات سینمای ایران گفت: یکی از مشکلات جامعه‌ سینمایی ایران این است که دانش کلاسیکی درباره‌ سینما ندارند. اما همین ندانستن گاهی باعث ظهور قریحه و ایده‌های نو در بعضی کارگردان‌ها شده و فیلم‌هایشان را در دنیا ممتاز می‌کند.

وی متذکر شد: طبق گفته‌ خود دن براون با خواندن یک کتاب به فکر نوشتن رمان خود افتاده است. احتمالاً چند جلسه‌ای هم کلاس آموزش داستان‌نویسی رفته و فقط یک فرم داستان‌نویسی را یاد گرفته است. اما روی موضوعاتی دست می‌گذارد که در دنیا مورد بحث هستند. مثلاً در «نقطه‌ فریب» بحث آدم‌فضایی‌ها را پیش می‌کشد که دهه‌هاست مورد توجه هستند.

اسماعیل پور افزود: به نظر من اطلاعات «رمز داوینچی» خیلی سطحی است و به همین خاطر پرفروش شده. مردم به هنر کلاسیک به اندازه‌ هنر سطحی اقبال نشان نمی‌دهند. به هرحال اقبال عامه لزوماً نشانه‌ برتری و ارزش هنری اثر نیست.

وی تأکید کرد:دن براون رمان‌نویسی را در قالب خودش نمی‌شناسد ولی ظرفی دارد که موضوعات به روز دنیا را توی آن می‌ریزد. گاهی با یک واقعیت مشهور مخالفت می‌کند تا در دنیا شناخته شود. هیچ‌وقت به عمق مسائل نمی‌پردازد.

در ادامه کفاش درباره‌ وجه خلاقانه‌ داستان‌نویسی دن براون گفت: استفاده از پی‌نوشت روش مخصوص دن براون است. نماد و نشانه‌های پی‌نوشت‌ها آنقدر زیادند که گاهی متن داستان در حاشیه‌های پی‌نوشت‌ها پیش می‌رود. این‌قدر تأویل و تفصیل گاهی جریان داستان را عوض می‌کند.

وی افزود: دن براون دور این داستانِ یک‌خطی یک هاله می‌سازد که با این هاله تفسیر و نگاه جدیدی از این داستان لاغر ارائه می‌دهد. او به مفاهیم علمی تثبیت شده از زاویه‌ جدیدی نگاه می‌کند. ممکن است متعلق به خودش نباشد و قبلاً بیان شده باشد، اما آن را به شیوه‌ خودش بیان می‌کند.

سمیعی نیز در همین‌باره گفت: فرم رمان کمک می‌کند که این تفسیر را داشته باشد. این نشانه‌ها در رمان هم وجود دارند؛ البته نه به شکل نشانه‌های کانن دویل. این نشانه‌ها عرفی هم نیستند، بلکه حاوی رازهایی هستند که حالا تبدیل شده‌اند به نشانه‌های رمان. این نشانه‌ها نسبت‌های واقعی را نشان نمی‌دهند، برایت داستان می‌سازند. در کتاب‌های دن براون آیه تبدیل به نشانه‌ای می‌شوند که در نقد ادبی با آن سر و کار داریم.

همچنین کفاش درباره‌ دید انتقادی دن براون بیان کرد: دن براون نقد سفت و سختی را به امریکا وارد می‌کند. لبه‌ تیز این نقد در «فرشتگان و شیاطین» به واتیکان می‌رسد. به نظرم این نقدش به واتیکان از «رمز داوینچی» هم تیزتر است. نقیضه یا پارودی در مضمون این رمان‌ها نهفته است.

این منتقد ادبی متذکر شد: به نظرم موفقیت کم آثار دن براون در سینما به فرم رمان‌هایش برمی‌گردد؛ چون امکان تصویری شدن همه‌ آنها وجود ندارد. بخش اصلی داستان در حاشیه‌ای می‌گذرد که اگر به تصویر کشیده شود خیلی خسته‌کننده خواهد بود. مثل اینکه یک راوی در تمام طول فیلم حضور داشته باشد و مدام درباره‌ مسائل توضیح دهد، در حالی‌که وقتی رمان را می‌خوانیم می‌توانیم از پی‌نوشت‌ها عبور کنیم.

نویسنده‌«یکی بود، سه تا نبود» خاطرنشان کرد: دو ویژگی مهم آثار دن براون فرم خاص و مضمون انتقادی‌شان است. فرم خاص روایت او و استفاده از پی‌نوشت‌ها اقتباس سینمایی را مشکل می‌کند. او در یک نگاه انتقادی پست‌مدرن به گذشته‌ ساختگی نقد وارد می‌کند؛ این مضمون انتقادی به خصوص در «نماد گمشده»، «فرشتگان و شیاطین» و «رمز داوینچی» بیان شده است.

در ادامه خانی تصریح کرد: دن براون دارد مسائل را راززدایی و معنازدایی می‌کند و دغدغه‌ مهم شخصیت‌ها را تقلیل می‌دهد به یک رمان ساده‌خوان پلیسی. ولی این کار را خیلی ظریف انجام می‌دهد. در ثانی، پژوهش‌های دن براون خیلی فربه است؛ آنقدر که تو باورشان می‌کنی.

وی خاطرنشان کرد: دن براون در روند روایت داستان، با بازی استراتژیک پلیسی مخاطب را مجاب می‌کند که واقعاً رازی وجود دارد. این موقعیت‌ها برای مخاطب به شکل عمیقاً رازآلودی ساخته می‌شوند اما دن براون در پایان نشان می‌دهد که رازی وجود ندارد و صرفاً مناسبات انسانی است.

در بخش بعدی نشست اسماعیل پور درباره‌ پژوهش‌های دن براون گفت: اگر کسی به پایان‌نامه‌ها، مقالات و پژوهش‌های تاریخی دانشگاه‌های سراسر دنیا دسترسی داشته باشد، طی دو سه ماه می‌تواند منابع رمان‌های دن براون را به دست آورد؛ همان‌طور که خودش هم در مصاحبه‌هایش می‌گوید. البته این اطلاعات را طوری در طول داستان پخش می‌کند که مخاطب خسته نشود. بهترین کتاب او از این منظر «رمز داوینچی» است.

وی یادآور شد: دن براون مثل اکثر نویسنده‌های ایرانی معاصر بیشتر فیلم دیده تا کتاب خوانده باشد. او در رمان‌هایش دکوپاژ سینمایی کرده نه ادبی. حتی بخش‌بندی کتاب‌هایش هم مانند سکانس سینمایی است. دن براون بیشتر یک آدم سینمایی است تا ادبی. خودش هم در مصاحبه‌هایش گفته که زیاد کتاب نمی‌خواند، فیلم می‌بیند.

کفاش نیز درباره‌ی فرم روایت دن براون خاطرنشان کرد: دن براون داستان را در حاشیه جلو می‌برد، در حالی‌که سطوح مختلف مخاطب را می­بیند. اگر کسی فقط سطح رویی را بخواند (بدون پی‌نوشت‌ها) مثل همان فیلم هالیوودی یا داستان معمایی عامه‌پسند می‌شود. جنس معمایی که انتخاب می‌کند تاریخی و اسطوره‌ای است اما شیوه‌ روایتش جدید است. اگرپانویسش را برداریم داستان دیگری می‌شود.

این داستان‌نویس ادامه داد: کار دیگری که دن براون می‌کند این است که شک کردن را در داستانش می‌آورد. اما شک او از جنس تعلیق نیست. می‌توانیم با شک جلو برویم و برداشت جدیدی داشته باشیم، یا شک را رها کنیم و متن اصلی و سرراست داستان را بخوانیم.

وی تصریح کرد: ساحت ادبیات داستانی ساحتی نیست که مثل متون علمی با آن برخورد شود. ممکن است رمان دن براون تماماً دروغ باشد؛ مهم این است که آن دروغ توانسته واقعیت را به شکل دیگری نمایش دهد. زمانی که این دروغ در جهان داستانی در باور مخاطب می‌نشیند تبدیل می‌شود به واقعیت.

خانی نیز در همین راستا مطرح کرد: ما در تاریخ موقعیت‌های خاصی داریم که در آنها با مسائلی تفسیرپذیر و ضد امر مادی مواجه‌ می‌شویم. این مسائل در موقعیت‌های جنایی قرار می‌گیرند و آدم‌ها را هم در موقعیت‌های داستان‌های پلیسی-معمایی مثل قتل و تبعید قرار می‌دهند. به نظر می‌رسد تناقضی در این مسئله وجود دارد.

این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: یکی از خطرهایی که نویسندگان جوان ما را تهدید می‌کند و عواقبی مانند نداشتن مخاطب دارد، این است که نویسندگان ما می‌خواهند رمانی به شیوه‌ دن براون بنویسند اما بدون کار پژوهشی‌اش. با نگاهی ملموس و کاملاً ماتریالیستی به اسطوره‌های ایرانی، داستانی می‌نویسند که نه جذابیتی دارد نه کششی. ما باید خلاف این جریان عمل کنیم.

در پایان سمیعی درباره‌ چگونگی استفاده‌ دن براون از راز و اسطوره گفت: وقتی چیزی را برای مدت طولانی پنهان کنید چه بسا فراموشش می‌کنید. به همین دلیل بین کسانی که درباره‌ یک راز یگانه حرف می‌زنند اختلاف به وجود می‌آید. ماهیت راز باعث می‌شود که نویسنده‌ای مثل دن براون بتواند با آن چنین داستان‌هایی بنویسد.

وی تأکید کرد: دن براون اختلافاتی را که درباره‌ حقیقت یک راز وجود دارد، رد می‌کند. او معتقد است اصلاً حقیقتی وجود ندارد. همه‌ اینها برساخته‌ ما هستند. به همین دلیل نظرات او خیلی نهیلیستی است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین