امهانی علیزاده با اشاره به اینکه اختلالات روانی در کشور در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است به طوریکه 23 درصد جمعیت 15 تا 64 سال، از یک اختلال روانپزشکی رنج میبرند، اظهار کرد: 27.6 زنان و 19.4 این افراد را مردان تشکل میدهند و بیشتر از 60 درصد این افراد، به افسردگی مبتلا هستند.
وی با بیان اینکه بر اساس پیشبینی سازمان بهداشت جهانی، تغییرات در این زمینه در ایران همانند سایر کشورهای دیگر بوده است، تصریح کرد: بر اساس این پیشبینی، تا سال 2030 افسردگی، رتبه دوم بیماریهای سطح جهان را به خود اختصاص خواهد داد.
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علامه محدث نوری ادامه داد: اختلالات اضطرابی، دو عامل از 5 علت شکلگیری بیماریهای ناتوان کننده در افراد خواهند بود.
علیزاده با اشاره به اینکه در ایجاد اختلالات روانی باید عوامل مختلفی همچون "بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی را در نظر گرفت، خاطرنشان کرد: اختلالات بیولوژیکی بیشتر به موضوعات ارثی مربوط میشود و این عوامل به ارث رسیده در عملکرد دستگاه عصبی تاثیرگذار است.
وی با بیان اینکه آشفتگیهای رفتار و احساسات در مباحث روانشناختی مطرح و منجر به آن میشود، گفت: الگوهای فکری ناسازگارانه، مشکلات در کنار آمدن با استرس و رفتارهای قبلی افراد در این زمینه موثر است.
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علامه محدث نوری با اشاره به اینکه برخی افراد به شکل افراطی به احساسات واکنش نشان میدهند، تصریح کرد: احتمال ابتلای این افراد به بیماری روانشناختی به مراتب بیشتر از سایر افراد است، به عنوان مثال مردانی که به دنبال سرکوب هستند، تمایل به صحبت درباره خشم و ناراحتی خود ندارند، به طور قطع احتمال ابتلا به بیماری در این افراد افزایش مییابد.
علیزاده با بیان اینکه مسائل اجتماعی نیز در ایجاد اختلالات روانی تاثیرگذار است، گفت: منظور از اختلا این است که فرد با افراد مختلفی در سطح جامعه در ارتباط است و ممکن است برخی مسائل منجر به ایجاد اختلالات روانی شود.
وی به عوامل فرهنگی نیز اشاره و اظهار کرد: الگوهای رفتاری، سبک زندگی، ورزش، هنرهای مشترک، مسائل اقتصادی و غیره، نیز می تواند در افراد مختلف، مشکلات روانشناختی ایجاد کند.
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علامه محدث نوری با اشاره به اینکه میزان تاثیرگذاری هر کدام از این اختلالت روانی نسبت به یکدیگر متفاوت است، گفت: در ایران خانمهایی که از سطح سواد تحصیلی بالایی برخوردار هستند، نسبت به مردان در مشاغل پائینتری قرار میگیرند و این موضوع می تواند موجب اختلالات رفتاری شود.
علیزاده با بیان اینکه در یک جامعه جمع گرا مانند ایران، افزایش سن خانمها و کاهش موقعیت ازدواج، می تواند دلایلی بر افسردگی باشد، یادآور شد: تعارضات نقشی که خانم ها با آن مواجه می شوند نیز در بسیاری از مواقع موجب بروز حالت افسردگی در خانمها باشد، به این معنی که هم باید نقش سنتی خود را انجام دهند و هم در کنار آن در مسائل اشتغال پا به پای مردان ورود کنند و این ممکن است به تعارضات نقشی و نهایتا افسردگی منجر شود .
وی با اشاره به اینکه زنان شاغل نسبت به خانم های خانه دار بیشتر افسردگی را تجربه می کنند، گفت: تحقیقی نشان داد که 23 درصد از زنان شاغل از افسردگی رنج می برند اما خانم های خانهدار تنها 6 درصد با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند.
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه علامه محدث نوری افزود: از سویی دیگر باید گفت بسیاری از تحقیقات نیز نشان دادند که تفاوتی میان افسردگی در زنان و مردان وجود ندارد و گاهی اوقات نیز بر اساس نتیجه تحقیقات مردان نسبت به زنان افسرده تر هستند.
علیزاده با اشاره به اینکه به نظر میرسد در افسردگی بانوان ساختارهای اجتماعی کم رنگ دیده شده است، گفت: تشدید به خودخاموشی در زنان نیز می تواند دلیلی برای افسردگی باشد، این موضوع در فرهنگ مان با ایثار و گذشت معنا میشود این در حالی است که با خودخاموشی خواسته اصلی مان را بیان نمی کنیم و در نهایت افسردگی نتیجه آن خواهد بود.
وی افزود: هر چند جامعه مردان ما نیز امروز افسردگی را به طور خاموش تجربه می کنند اما به دلیل عدم بروز احساست خود، دیر آن را تشخیص و گاها با بروز خشونت و فحاشی آن را بروز میدهند.