این در حالی است که اطلاعرسانی و هشدارهای آموزشی به خصوص در روزهای اول، میتوانست نقش جدی در کند کردن شیوع این بیماری ایفا کند.
اما با اعلام رسمی فوت چند نفر بر اثر ویروس کرونا، صداوسیما و دیگر رسانهها باید چه استراتژی را انتخاب کنند تا هم اطلاع رسانی دقیق و سریع انجام شود و هم مردم دچار رعب و وحشت نشوند؟
محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی درباره وظیفه رسانهها بهویژه تلویزیون، در مواجهه با شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا در کشور، به خبرگزاری ایرنا گفت: در رابطه با کار رسانهای و اطلاعرسانی، چند نکته باید مدنظر قرار بگیرد؛ یک، اصل بر این باشد که اطلاعات از مردم پنهان نشود و اعتماد مردم به رسانهها سلب نشود، نتیجه سلب اعتماد این میشود که مردم به آنچه در شبکههای اجتماعی یا رسانههای برونمرزی منتشر میشود رومیآورند و به آنها اعتماد میکنند. ممکن است این اتفاق به وحشت عمومی دامن بزند و نوعی اضطراب عمومی ایجاد کند و خلاصه آنها در این موارد، رسانه مرجع شوند.
به گفته او، باید مرجعیت رسانههای داخلی بهویژه صداوسیما در این زمینه حفظ و اثبات شود تا مردم باور کرده و به آن اعتماد پیدا کنند. البته فقط بستگی به این ندارد که صداوسیما در مورد خاص چگونه عمل میکند. به هر حال، اعتماد مردم به یک رسانه در طول زمان، بر اساس تجربه زیسته و تجارب گذشتهشان شکل میگیرد. حال موردی مثل کرونا هم ضمیمه تجربیات قبلیشان میشود. یعنی توانایی این را دارد که تجربیات قبلی را تکرار کند و کماکان مردم، بیاعتماد باشند یا اینکه این مسئله را نقض کند و نشان دهد در این مورد میتواند بهعنوان رسانه مرجع عمل کند.
شیوه و لحن اطلاعرسانی
این استاد ارتباطات در ادامه افزود: اما نکته دوم این است؛ وقتی میپذیریم اصل بر اطلاعرسانی صحیح، دقیق و بهموقع است باید یک اصل دیگر هم مدنظر داشته باشیم، بهخصوص در این مواقع که مردم نگران سلامت و حیاتشان هستند، اینکه شیوه اطلاعرسانی و لحن اطلاعرسانی نباید بهگونهای باشد که به نگرانیها، ترس و وحشت احتمالی دامن زند و نهتنها باعث ایجاد آگاهی و آرامش نشود، بلکه وحشت عمومی را بالا ببرد. این یک مهارت و حرفهایگری میخواهد که در اینگونه موارد یک رسانه هر دو وجه موضوع را رعایت کند؛ یعنی هم اطلاعرسانی و آگاهیبخشی و هم جلوگیری از تشدید نگرانی یا وحشت عمومی.
خبر فوت دو نفر و تجربه وحشت و اضطراب
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره تمهیداتی که باید رسانهها در شرایط بحرانی بیندیشند، عنوان کرد: نکته سوم این است که یک رسانه بهتنهایی و بدون حمایت منابع خبری تخصصی و ذیربط نمیتواند در این زمینه موفق باشد. در مواقعی که بحرانی پیش میآید و ما وارد حوزه روزنامهنگاری بحران میشویم باید یک مرکزیت و ستاد خبری شکل بگیرد و در آن، سازمانهای ذیربط، متشکل از متخصصان پزشکی، روانشناسان اجتماعی، متخصصان ارتباطات و تخصصهای دیگری که لازم است در مورد شکل و محتوای اطلاعرسانی کار تخصصی و علمی کنند، حضور داشته باشند و رسانهها از این منابع تغذیه کنند. چون معمولاً در رسانهها تجربه و تخصص لازم برای اینکه چگونه در این موارد، افکار عمومی را در جریان وقایع قرار دهیم و به حفظ یا تقویت آرامش آنها کمک کنیم، وجود ندارد. بنابراین ستاد یا مرکزیت خبری باید شکل بگیرد و از اولین لحظات و حتی قبل از بروز علائم اولیه یعنی در کشور ما مثلاً باید از یک ماه قبل، یک ستاد خبری شکل میگرفت و مردم را در جریان وضعیت موجود، اتفاقات و احتمالات قرار میداد نه اینکه مردم خودشان با پیگیری از طریق رسانههای خارجی یا شبکههای اجتماعی در این زمینه به حدس و گمان برسند و ناگهان با خبر فوت دو نفر روبهرو شوند و اضطراب و وحشت را تجربه کنند.
متأسفانه دیدیم که قبل از ماجرا این اتفاق نیفتاد. بعد از ماجرا هم کم و بیش این رسانه به چند سازمان رسمی مدیریتی محدود میشود و نمیدانم تا چه اندازه روانشناسان اجتماعی، جامعهشناسان، متخصصان ارتباطات و امثال اینها در این ستاد حضور و نقش دارند. باید مدام وضعیت جامعه، نگرانیها و اضطرابها رصد شود. با لحاظ کردن ضرورت حفظ روحیه عمومی متناسب با واقعیتهای موجود و جلوگیری از نگرانیهای بیموردی که بهوسیله برخی از شبکههای اجتماعی یا رسانههای برونمرزی به آنها دامن زده میشود، خنثی شوند.
باید خبررسانی دائم میداشتیم که نداشتیم
رضا ساکی روزنامهنگار بحران درباره چگونگی عملکرد رسانههایی چون تلویزیون در مواجه با شرایط بحرانی مانند حال حاضر کشور، گفت: باید خبررسانی دائم را در کل مجموعه رسانههایمان، اعم از تلویزیون، رادیو و سایر رسانههای دیگر میداشتیم که نداشتیم. یعنی این اطلاعرسانی از جایی قطع شد. اینکه اعلام ورود ویروس کرونا به کشور در تلویزیون با اعلام مرگ دو فرد بوده، مسئله عجیبی است. خود این مسئله میتواند توان رسانههای ما را که حتی توانایی پوشش درست وضعیت درمانی استاد شجریان را ندارند، کاملاً با تردید و سؤال مواجه کند.
«یعنی در حال حاضر با مجموعهای از فضای رسانهای روبهرو هستیم که حتی پسر استاد شجریان اعلام میکند حال ایشان خوب است، ولی دوباره شاهد هستیم برخی رسانهها خبر را با شک منتشر میکنند. حالا فکر کنید خبر ورود کرونا به ایران با فوت دو نفر در نزدیکترین شهر به تهران اعلام میشود. این خبر بهراحتی میتواند تلویزیون و رسانههای دیگر را تا وقتی که بخواهند خود را جمعوجور و فکر کنند که باید چه کاری انجام دهند، در خلأ ببرد. چند دقیقه پیش در پمپ بنزین فردی را دیدم که از ماسکهای معمولی که یک طرف سفید و طرف دیگرش رنگی است استفاده کرده بود که آن را بر عکس زده بود. این اتفاق نشاندهنده این است که ما حتی در آموزش هم موفق نبودهایم. یعنی از روزی که ویروس کرونا در ووهان چین دیده شد، با توجه به حجم مراودات بالایی که با چینیها داریم، مطمئن بودیم روزی به کشور میآید و کاری انجام ندادیم.»
رسانهها تا آنجایی که میتوانند حقیقت را بگویند
این روزنامهنگار با اعلام اینکه «باید دائم آموزشها انجام میگرفت که متأسفانه اتفاق نیفتاد»، افزود: تلویزیون یا رسانهای دیگر باید این کار را میکرد. به نظر میرسد مجموعه رسانهها، صداوسیما، رادیو و ... به خودشان آمدهاند. ولی تولیدات خوبی نداریم. اینکه در یک روز کل رسانههای ما هر کدام هفت الی هشت اینفوگرافی منتشر کنند، اتفاقی برای مردم نمیافتد. مهمترین نکتهای که وجود دارد این است که تلویزیون و دیگر رسانهها تا آنجایی که میتوانند باید حقیقت را بگویند.
«کار مهمتری که باید بکنند این است فاصله بین آن چیزی را که ما اینجا مدیریت میکنیم با دنیا را، پُر کنند. یعنی اگر در کرهجنوبی وقتی تشخیص میدهند یک نفر به کرونا مبتلاست، شهر دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفری را قرنطینه میکنند، در حالی که تعداد افرادی که تا الان در کشور ما فوت شدهاند به هشت نفر رسیده و ما شاهد هستیم فقط جاهای مختلف را تعطیل میکنند. البته نمیگویم لزوماً باید همه جا قرنطینه شود، ولی مردم دارند مقایسه میکنند. کار مهم رسانهها این است که درباره این فاصله صحبت کند که مثلاً آیا کرهجنوبی کار درستی کرده یا ما کار درستی کردهایم یا اینکه اگر سؤال مردم این است که چرا قم قرنطینه نمیشود، رسانهها جواب دهند.»
انتظار مردم؛ سرعت در خبررسانی
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به بیاعتمادی که میان مردم و رسانهای مانند تلویزیون به وجود آمده، این بیاعتمادی چه تأثیری میتواند در حاد کردن این بحران داشته باشد، افزود: مسئله فراتر از بحث تلویزیون است. البته باید توجه کنیم که تلویزیون هم آمار رسمیاش را از وزارت بهداشت میگیرد. مردم انتظار دارند رسانههای رسمی از جمله تلویزیون زودتر آمار را اعلام کنند. با توجه به آنکه مردم در فضای مجازی خبرها را در لحظه میخوانند به اعتقاد من الان بیشترین انتظار مردم، سرعت در خبررسانی است. تلویزیون اگر یک شبکه را اختصاص دهد و سرعت را در خبررسانی لحاظ کند؛ میتواند مخاطب خود را دوباره برگرداند و باعث اعتماد آنها شود.
ویروس کرونا خطرناکتر است یا بیاعتمادی به مسوولان؟
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشته است: به نظر میرسد نگرانی و ترسهای پیدرپی حوادث و رویدادهای اجتماعی اخیر بر روحیه بسیاری از هموطنان تاثیر منفی گذاشته است.
حتی اگر آنچه در اخبار شایعه میشود، کذب باشد یعنی عاری از هرگونه حقیقتی باشد نفس به راه افتادن اینگونه شایعات در جامعه نگرانکننده است چه برسد که درصدی از آن مقرون به حقیقت یا به تعبیری نزدیک به حقیقت باشد. در اخبار گفته میشود شماری از مردم تهران معترضاند که چرا بیمارانی که احتمالا به ویروس کرونا دچار شدهاند را برای قرنطینه یا مداوا به تهران میآورند! گفته میشود برخی از اهالی ماسال به دلیل شیوع کروناویروس به مقامات اجازه ندادند بیمارستانی برای مبتلایان اختصاص دهند! گفته شده هجوم برای ماسک باعث افزایش قیمت سرسامآور آن شده و در برخی از شهرستانها اساسا ماسک پیدا نمیشود! حتی اگر این اخبار کذب مطلق باشند اما نفس اینکه چنین شایعاتی به راه میافتد پیش از آنکه برای شیوع کرونا نگران باشیم باید برای شیوع اینگونه رفتارهای اجتماعی نگران باشیم. هنوز یک هفته از ظهور کرونا نگذشته که اینگونه رفتارها باعث نگرانی جامعهشناسان شده چه برسد به اینکه آمار مبتلایان فوتی غیرقابل کنترل شود. به راستی ما داریم به کجا میرویم؟
بیش از مردم، باید مسوولان را مقصر این بحران اجتماعی دانست. در بسیاری از جوامع نگاه مردم در بروز چنین بحرانهایی به مسوولان کشورشان است. قول، عمل و نحوه توزیع و تدوین آنها از ماجراهای ناخوشایند اجتماعی که به وجود آمده برای مردم قابل قبول است. توضیح، توجیه و تفسیر مسوولان باید از آنچه در کشور به وقوع پیوسته برای بخش قابل توجهی از مردم آرامبخش و تسکینی برای روان مردم باشد یعنی به خود بگویند جای هیچ نگرانی نیست زیرا این مسوول حکومتی یا آن یکی میگوید اوضاع و احوال تحت کنترل است! اما متاسفانه این قاعده کلی مدتهاست در ایران از بین رفته است آن هم به واسطه عملکرد حکومت! در این ایام مسوولان در مقام توضیح موضوعات متعددی برآمدهاند اما بعدا مشخص شد که تمامی آنها دروغ بوده است. چرا راه دور برویم! اخیرا انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین اتفاق افتاد. نحوه توضیح نظام باعث شد بخشی از اعتماد مردم به نظام شسته شود و از بین برود.
حتی گفته میشد یک ماه پیش موارد کرونا در قم دیده شد اما همچنان مسوولان با اطمینان میگفتند خیر، اینها شایعه است. بعد معلوم شد که دستکم دو نفر بر اثر ابتلا به کروناویروس جان باختند. اخیرا هم مشخص شده زنی لبنانی که در قم اقامت داشته و از آنجا به بیروت رفته به کرونا مبتلا شده و در فرودگاه بیروت ایشان را قرنطینه کردند در حالی که مسوولان مدام میگفتند جای هیچ نگرانی نیست و این دست اخباری که در خصوص شیوع کرونا در قم پخش میشود، شایعاتی بیش نیست.
اکنون به نظر میرسد مسوولان ابتدا میخواستند شیوع کروناویروس را در کشور پنهان کنند یا دستکم تا ۲ اسفند که زمان انتخابات مجلس است به تعویق بیندازند. اما فوت آن دو نفر نقشههای دولتیان را بر هم زد. رفتار مسوولان در دهههای اخیر باعث شده اعتماد شهروندان به آنها خدشهدار شود. آنچه از کروناویروس برای یک جامعه خطرناکتر است، بیاعتمادی شهروندان به مسوولان است.
حتی اگر روزی دولتمردان کشور بخواهند رهنمودی که به خیر و صلاح همگان باشد، بدهند از آنجا که دولت و مسوولان حکایت چوپان دروغگو را پیدا کردهاند دیگر مردم به روایتهای درست حکومت گوش نمیسپارند.
در این جور موارد مردم به منابعی غیر از حکومت رجوع میکنند. در حقیقت رسانههای فارسیزبان خارج از کشور و فضای مجازی منبع اخبار و اطلاعات موثق برای مردم میشوند. در حقیقت هر جور خبری را میتوان شایعه کرد و این برای هر کشوری فاجعه است که مقامات رسمی و مسوولان آن اعتبار خودشان را از دست داده باشند.
امروزه منبع اعتماد تعداد زیادی از مردم فضای مجازی و رسانههای غیرحکومتی شده است. نمیخواهم بگویم که فضای مجازی میخواهد اوضاع را به هم بریزد و شبکههای فارسیزبان با مردم ایران خصومتی دارند و مدام قصد نگران کردن مردم را دارند اما سوال اساسی این است که آیا در کشورهای دیگر هم حکومتهایشان این مقدار بیاعتبار شدند؟ آیا حتی در ترکیه، افغانستان و پاکستان وضع چنین است؟ بنابراین با کمال تعجب باید گفت آنچه از ویروس کرونا خطرناکتر است ریختن قبح اعتماد جامعه به مسوولان است.
خسته شدیم ... می فهمید ؟ خسته شدیم ....................
استیون دبلیو موشر دانشمند و ٰرئیس موسسه تحقیقات جمعیت آمریکا در مقالهای که در روزنامه نیویورک پُست منتشر شده، منشأ انتشار ویروس کُرونا در کشور چین را آزمایشگاه بیولوژیک ووهان چین اعلام کرد! وی احتمالاتی چون انتشار ویروس کُرونا توسط کارمند آزمایشگاه ویروسشناسی ووهان و همچنین سیاست غیرقانونی فروش حیوانات آزمایشگاهی به بازارهای زندهفروشی حیوانات را مطرح کرده است.
کرونا معرکه آزمایش صحت و کارآمدی پزشکی اسلامی یا طب اسلامی و سنتی است.
دو گروه آزمایش نیاز است قسمتی که با پزشکی مدرن قرنطینه و مداوا می شوند،
بخشی که بویژه در قم از طریق طب جایگزین یا اسلامی مورد مداوا قرار بگیرند.
مشخص می شود واقعا این همه ادعا در مورد طب اسلامی چقدر واقعا نتیجه دارد؟