«اسمش را پسر گلخانهای فوتبال ایران گذاشته بودند. انگار نازپروردهای است که پدرش او را زیر بال و پر گرفته و هنر دیگری ندارد. چهرهاش هم کودکانه بود. با آن موهای لختِ ریخته روی چشم، «علیبابا»ی فوتبال ایران شد. تقریباً هیچکس خاطرهای از بازیهای او در لباس یک تیم باشگاهی در ایران ندارد. همه تصاویر ما یا برمیگردد به روستوف و روبین کازان و زنیت یا تیم ملی.
سردار آزمون در دیدار زنیت مقابل اورال با به ثمر رساندن سه گل و ثبت یک پاس گل به عنوان بهترین بازیکن زمین شناخته شد. اولین هتتریک. این ادامه نمایش درخشان او در تیمی است که بازیهایش از تلویزیون پخش نمیشود و ما تنها لحظههای گلزنی سردار ایرانی را میبینیم.
خیلیها معتقدند او به شاهماهی بزرگی تبدیل شده که آکواریوم روسیه برایش کوچک است. او در لیگ قهرمانان اروپا هم به بایرنمونیخ گل زده هم آتلتیکو مادرید، هم بنفیکا هم المپیک لیون، هم اندرلخت و هم آژاکس و فنرباغچه. یک موفقیت که تقریباً هیچ بازیکن دیگری در ایران به آن دست نیافته است. نزدیکترین بازیکن به او در این آمار علی دایی است که سالهاست بازنشسته شده.
وقتی بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه در اعتراض به آن چه پرخاش به خانوادهاش بود، اعلام خداحافظی کرد، فضای منفی علیهاش بالا گرفت. گفتند: «سردار آزمون پسر نُنُر فوتبال ایران است و خداحافظی او بهترین خبر ممکن بود و برود که برنگردد!»
بازی او را ضعیف تفسیر کردند و گفته شد که تمرکزش به جای زمین به بیرون از زمین و فضای مجازی معطوف است. به اسبش سیریک و کورس اسبدوانی فکر میکند و سرگرم خوانندگان زیرزمینی نه چندان ممتازی است که برای او در صفحه اینستاگرامش از نوجوانها لایک جمع میکنند!
اما در همان جام جهانی فرناندو سانتوس، سرمربی پرتغال پس از سوت پایان بازی با ایران از تنها بازیکنی که نام بُرد «شماره ۲۰ ایران» بود. او گفت که این بازیکن عملاً یکی از هافبکهای ما را از کار انداخت و مانع از بازیسازیمان شد.
سردار با کیروش رابطه دوستانهای داشت. پدری - فرزندی. دعوتش میکرد و سردار هم با گل جواب اعتماد را میداد. بعد از رفتن کارلوس کیروش و حضور موقت ویلموتس، گفته شد آزمون مخالف آمدن اسکوچیچ است و رابطه این دو آن قدر غیر دوستانه است که اسکوچیچ احتمالاً روی نامش قلم بگیرد اما آزمون با اعلام حمایت این شایعه را رد کرد و حالا باز با درخشش کیفیت خود را به رخ کشید.
آزمون اگر به روند رو به رشد خود ادامه دهد، میتواند به شایعات کسلکننده پیوستنش به فوتبال سطح یک اروپا پایان بدهد و واقعاً پیراهن یک تیم خوب را در لیگ برتر انگلیس یا ایتالیا و لالیگا به تن کند. به شرطی که مشاوران قوی داشته باشد. کسانی که گاهی به او یادآوری کنند اگر چه اسمش «سردار» است اما برای «سردار» ماندن در فوتبال ایران و ماندگاری در تالار افتخارات باید بیش از این سختجان باشد. زندگی و آدمها همیشه با ما مهربان نیستند، متاسفانه!»