آفتابنیوز : آفتاب - محمدرضا یزدانپناه: سخنان اخیر رئیس جمهور درباره احزاب و بیان این عبارت از جانب وی که «دولت نهم هرگز به احزاب باج نخواهد داد»،نه تنها با انتقاد فعالان سیاسی اصلاحطلب مواجه شد بلکه واکنش منفی چهرههای حزبی جریان اصولگرا را نیز در پی داشت.
انتقاد به این سخنان البته از دو جنبه بود. جنبه اول آن بود که به سبب کلی و نامشخص بودن منظور گوینده از اینکه دقیقا کدام احزاب از دولت نهم باج میخواهند؟ این تمام احزاب بدون در نظر گرفتن گرایش فکری و سیاسی آنها است که خود را در مظان اتهام میبینند.
جنبه دوم اما «اصل تحزب» است. ناظران و فعالان سیاسی به خوبی آگاهند که شاخصترین موضوعی که از بدو رویکارآمدن دولت نهم، باعث نزدیکشدن و گاه اتحاد هر دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب شده اصل «تحزب» و دفاع از آن بوده که هر از چند گاهی از جانب یکی از مقامات بلند پایه دولت کنونی مورد حمله قرار میگیرد.
رونق یافتن همنشینی و مدارای احزاب مختلف از موتلفه تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خانه احزاب نمونهای از این اتحاد است که در مقاطعی خود را به شدت نمایان کردهاست.
هنوز نمیتوان واکنشهای تند به سخنان سال گذشته «غلامحسین صفار هرندی» وزیر ارشاد دولت نهم علیه احزاب را از یاد برد که طی آنها اصولگرایان و احزاب جناح راست اگر در انتقاد به آنان گوی سبقت را از مسئولین و احزاب اصلاحطلب نربودند، حداقل گامی هم از رقیبان سیاسی خود عقب نماندند.
اما آنگونه که از قرائن و شواهد برمیآید این دور را پایانی متصور نیست چو آنکه دولتمردان دولت نهم اگرچه میبینند که هر حمله آنها به احزاب با ضدحمله متقابل مسئولین احزاب روبرو میشود اما نه آنها حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود و یا لااقل عدم تکرار عمومی آنها هستند و نه حزبیون راضی به سکوت در قبال این حملات.
در این راستا «آفتاب» به سراغ چهار تن از چهرههای حزبی از هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب رفت تا نظر آنها را در خصوص آخرین سخنان رئیس جمهور در حمله به احزاب بداند.
احمدینژاد کلیگویی نکنددر این زمینه «مریم بهروزی» دبیرکل جامعه زینب در پاسخ به اظهارات احمدینژاد مبنی بر اینکه «احزاب از دولت انتظارات بیپایان دارند و از آن باج میخواهند» تصریح کرد: «روشن است که لااقل احزاب اصولگرا انتظار و مطالبهای از دولت ندارند اما مناسب بود تا آقای احمدینژاد نام آن دسته از احزابی را که از دولت انتظارات نابهجا دارند مشخص میکردند تا اینگونه تمام احزاب متهم نمیشدند».
وی ادامه داد: «احزاب اصولگرا در این دو سال گذشته نه چیزی از دولت آقای احمدینژاد طلب کردهاند و نه انتظاری داشتهاند، تنها خواسته ما به روند مثبت ارائه یارانه به احزاب بود که در دولت قبلی اجرایی شد اما در دولت نهم قطع شد».
دبیرکل جامعه زینب با بیان اینکه «آقای احمدینژاد خود متولی یک حزب سیاسی است که در انتخابات فعال میشود» اظهار داشت: احزاب نهادهای ملی هستند و از بطن جامعه برمیخیزند بنابراین فعالیت آنها با قطع یارانه دولتی، قطع نمیشود.
بهروزی با تأکید بر این نکته که «احزاب اصولگرا درخواستی از دولت نداشته و ندارند» تصریح کرد: کاش آقای احمدینژاد به جای اینکه با کلیگویی تمام احزاب را در مظان اتهام قرار میدادند، نام آن دسته از احزابی را که از دولت باج میخواهند اعلام میکردند تا مردم هم آنها را بشناسند».
رئیس جمهور احزاب را نفی نکند
این در حالی است که «غلامحسین امیری» قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین نیز با بیان اینکه «باجخواهی از دولت برای احزاب معنا و مفهوم ندارد»، گفت: «احزاب در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند پس نمیتوان آنها را نفی کرد».
وی اضافه کرد: «اگر احزاب مطالبهای از دولت دارند، قطعا در راستای منافع ملت است نه منافع خود زیرا این وظیفه احزاب است که نیازهای ملت را شناسایی و آنها را از مجراهایی که قانون مشخص کرده پیگیری کنند و در اختیار دولت قرار بدهند».
مسئول واحد سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری (ائتلاف گروههای راست سنتی) ادامه داد: «دولت میتواند راهکارهایی را مشخص کند تا نظر کارشناسی احزاب در حوزههای مختلف را دریافت کند اما در آن سو احزاب هم باید در موضوعات مهم و برای اداره کشور برنامه عملی داشته باشند».
به گفته امیری، این مدل همان تعامل احزاب و دولت است که نفع آن در نهایت هم به دولت هم به احزاب و هم به مردم میرسد.
وی با بیان اینکه «باید احزاب را تشویق به فعالیت نمود نه اینکه آنها را نفی کرد»، خاطرنشان کرد: «احزاب میتوانند پل ارتباطی دولتها و ملتها برای پیگیری مطالبات ملی باشند».
اصلاحطلبان چه میگویند؟
در کنار انتقاد چهرههای جناح راست و اصولگرا از سخنان احمدینژاد، چهرههای سیاسی اصلاحطلب نیز انتقادات خود از رئیس جمهور را این بار در موضوعی دیگر تکرار میکنند.
در این راستا «هدایت آقایی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه «احزاب اصلاحطلب اساسا تماسی با دولت نهم ندارند که بخواهند مطالبهای از آن داشته باشند»، اظهار داشت: با این اوصاف، قاعدتا منظور آقای احمدینژاد از احزابی که از دولت ایشان باج میخواهند، احزاب جناح راست و اصولگرا است.
وی در عین حال به تشریح جریانی در کشور پرداخت که به گفته او «بقای خود را در وجود فضای غیرشفاف میبیند».
آقایی گفت: «در صورت فعالیت جریانات سیاسی شناسنامهدار و سازمان یافته مانند احزاب، جریانات پشتپرده قدرت و امکان حضور در عرصه را ندارند. از این روست که فعالیت احزاب همواره مخالفان جدی دارد».
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه «آقای احمدینژاد باید به صورت شفاف اعلام کند که منظورش کدام یک از موارد فوق بوده است»، تأکید کرد: «هر چه باشد قطعا هیچ اتهامی در این خصوص متوجه احزاب اصلاحطلب نیست زیرا اصلاحطلبان اساسا ارتباطی با دولت کنونی ندارند که از آن باج بخواهند».
مشکل از شبه احزاب است نه احزاب
همچنین «سید شهاب طباطبایی» عضو هیات اجرایی جبهه مشارکت نیز در این خصوص اظهار داشت: «باید مشخص شود چه احزابی از آقای رییس جمهور باج خواستهاند که ایشان به آنها باج ندادهاند؟»
وی با بیان اینکه «اگر واقعا مشكلی بین احزاب نیمه رسمی و شبه پادگانی كه در انتخابات برای آقای احمدینژاد فعالیت كردند با ایشان پیش آمده، اینكه طبق معمول مطالبی مطرح شود كه مرجع و ضمیر و فاعل آن معلوم نباشد پسندیده نیست» گفت: «ایشان می توانند به كمك بزرگان جریان اصولگرا مشكل خود را با این شبه احزاب حل كنند و تنش های داخلی را به بیرون منعكس نكنند».
طباطبایی اضافه کرد: «در این صورت ما هم درحد خودمان برای حل مشكلات داخلی بین آقای احمدینژاد و شبه احزاب حامی ایشان كه حالا باج میخواهند اعلام آمادگی می كنیم چون به هرحال در حال حاضر آقای احمدی نژد رییس جمهور همه هستند».
رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت در ادامه افزود: «در هنگامی که در همه جای دنیا این واقعیت پذیرفته شده كه احزاب مایه و پایه تحقق دموكراسی هستند، جمله رییس جمهور به صراحت نشان از عدم اعتقاد ایشان به دموكراسی واقعی و بالتبع جمهوریت نظام دارد. یعنی از این به بعد میتوان به آقای احمدینژاد گفت آقای رییس و نه رییس جمهور! این البته موضوعی است كه علاوه بر احزاب و دلسوزان جمهوری اسلامی، توجه ویژه مسوولان ناظر بر عملكرد رییس دولت را نیز میطلبد».
وی تاکید کرد: «شكل گیری احزاب به محدود شدن فضای مبهم و خاكستری جامعه سیاسی منجر میشود بنابراین هشدار می دهیم در فضای مبهم ناشی از شفاف نبودن حد و مرزها یا به دلیل آنکه اصلا حکومت تنوع و تکثر را به رسمیت نمیشناسد و احزاب را مزاحم میداند و تنش زا می نامد و به این ترتیب هزینه فعالیتهای حزبی و سیاسی سر به فلک میکشد، احتمال وقوع خطر دیگری نیز تقویت میشود».
عضو هیات اجرایی جبهه مشارکت این خطر را «خطر تشکیل تشکل های زیرزمینی بدون رعایت قوانین و چارچوب های رسمی» دانست و گفت: «این تشکلها به نقد و تخریب می پردازند بدون آنکه نقد شوند، بدتر از همه آنکه پس از مدتی کوتاه به دلیل توهم ناشی از در معرض نقد قرار نگرفتن خود را منجی و پیشتاز خلق میدانند و به هر وسیلهای متوسل میشوند تا به هدفی که برای خود ترسیم کردهاند برسند».
وی در این راستا پیشنهاد داد تا «خانه احزاب به نمایندگی از احزاب پیشنهاد نام گذاری روزی به نام روز احزاب را مطرح کند تا یادآوری شود كه احزاب در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند و هیچ مقامی نمیتواند به دنبال حذف آنها باشد».