رضا آزاد- دولت چه راهبرد کلانی در قبال کرونا در پیش گرفته و چه عواقبی برای آحاد مردم خواهد داشت؟ دانستن پاسخ این سوال و توجه به آن، ممکن است تفاوت بین مرگ و زندگی باشد. بخاطر عواقب ناگوار قرنطینه طولانی، بسیاری از کشورها در حال اجرای سیاست بازگشایی و بستن اماکن، سختگیری و آسان گرفتن فاصله گذاری اجتماعی و افزایش و کاهش قرنطینه، به شکلی متناوب هستند.
شواهد حاکی از آن است که دولت ما نیز همین راهبرد را در پیش گرفته است. شباهت یا تفاوت بین کشورها نه پیروی از این سیاست بلکه در کیفیت اجرای آنست. این راهبرد که درصورت عدم اجرای حساب شده میتوان آن را "شل کن - سفت کن" نامید، در شکل درست نیازمند توام بودن با تست گرفتن میلیونی از آحاد مردم، شناسایی افراد بیمار، ایزولاسیون آنها، شناسایی تماسهای مشکوک با افراد بیمار، تست گرفتن از آنها و فراهم آوردن امکانات موثر فاصله گذاری اجتماعی در ادارات و اماکن عمومی است.
نتیجه تست گسترده مردم، تقسیم آنها به سه گروه خواهد بود که ضرورت دارد برای هر گروه برنامه ریزی موثر انجام شود:
• افرادی که مبتلا شدند و بهبود یافتهاند یعنی در بدنشان پادتن ایجاد شده، مصونیت پیدا کرده و به احتمال زیاد ناقل هم نیستند. میتوان با درصد قابل قبولی اطمینان داشت که این افراد در صورت بازگشت به کار ریسکی برای خود و دیگران ایجاد نمیکنند.
• افرادی که مبتلا شدهاند و هنوز بهبود نیافتهاند. اینها باید ایزوله شوند و تحت مراقبت باشند تا جزو گروه اول قرار بگیرند. لازمست افرادی که در تماس نزدیک با این گروه بودهاند شناسایی شده و از آنها نیز تست گرفته شود.
• افرادی که هنوز مبتلا نشدهاند و در خطر ابتلا قرار دارند. این گروه از افراد در صورت به بازگشت به کار برای خود و دیگران ریسک بالای ابتلا به بیماری را ایجاد میکنند و باید امکان رعایت توصیههای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی فراهم شده باشد تا به ویروس مبتلا نشوند.
سیاست دولت اگر همراه با برنامههای موثر برای کنترل اپیدمی برای سه گروه بالا نباشد، منجر به نوعی تبعیت و اجرای سیاست ایمنی گلهای (Herd Immunity) خواهد شد. آحاد ملت مجبورند سرکار بروند و از وسایط نقلیه عمومی استفاده کنند و ... و نهایتا در معرض ابتلای به ویروس کرونا قرار گیرند بدون آنکه امکان رعایت فاصله ایمن با دیگران را داشته باشند.
تصمیم به خروج از شرایط اضطراری و به راه انداختن چرخ اقتصاد، بدون اجرای برنامههای موثر برای کنترل بیماری، خطرهایی در پی دارد و ممکن است موجب ایجاد امواج جدید شیوع بیماری و فرسودگی و از کارافتادن نظام درمان و حتی از کنترل خارج شدن اپیدمی گردد و زحمات قبلی را به باد دهد. بعید نیست که بیمارستانها ناگهان به حد اشباع برسند و شمار تلفات افزایش یابد. به اضافه اینکه صدمات اقتصادی و گسترش بیکاری و نارضایتی را درتناوب قرنطینه و عدم قرنطینه خواهد داشت.
احتمالا فرض مسئولان این بوده که در بیش از 80 درصد موارد ابتلا به ویروس، علایم بیماری حاد نبوده و مبتلایان بدون نیاز به بستری شدن در بیمارستان بهبودی پیدا میکنند. همچنین فرض بر این بوده در بدن افرادی که بهبودی پیدا میکنند، به احتمال زیاد پادتن ویروس ایجاد میشود که منجر به مصونیت آنها و عدم انتقال بیماری به دیگران خواهد شد. لکن افرادی که سنشان بالای 60 سال است و یا سابقه بیماریهای مزمنی دارند که سیستم ایمنی بدنشان را تضعیف کرده، این فرضیات کمکی به وضعشان نیست و در معرض ریسک بالای وخامت بیماری و نیاز به بستری شدن و حتی مرگ قرار خواهند داشت. شاید تلفات احتمالی این گروه از مردم، اجتنابناپذیر فرض شده است.
در چنین شرایطی گروه آسیبپدیر باید تا آنجا که برایشان امکان دارد خودشان حافظ جانشان باشند و در خانه بمانند. اگر مجبور به بیرون رفتن از خانه بودند فاصله اجتماعی را رعایت کنند و از هر نوع اجتماع و اماکن شلوغ دوری کنند. نهایتا این گروه از مردم باید امیدوار باشند تا زمان کشف و به بازار آمدن واکسن و داروی بیماری کووید 19 در سطح گسترده، افزایش اجتنابناپذیر تعداد افرادی که به ویروس مبتلا میشوند، زنده میمانند، مصونیت یافته و ناقل ویروس نخواهند بود، از آنها یک دیوار محافظ انسانی بین افراد ناقل و افراد مبتلا نشده، ایجاد نماید. این دیوار مانع از انتقال ویروس شود تا جایی که ویروس دیگر بدنی برای انتقال به آن پیدا نکند و در بدن بیماران مبتلا، با بهبودی یا فوت آنها از بین برود.