فوتبال بی شمار دردسر در دل خود دارد؛ از خبیثانهترینها همچون نژادپرستی گرفته تا پیش پا افتادهترینها همچون ترفندها و به اصطلاح زرنگبازیهایی که بازیکنان اغلب به آن متوسل میشوند.
با این حال، تف کردن جزو آندسته از خصلتهای رنجآور فوتبالی است که همواره در فهرست توجیه ناپذیرترینها قرار گرفته است.
اینطور به نظر میرسد که زمانی که یک بازیکن در زمین مشغول بستن بند کفشش میشود، باقی بازیکنان درست مثل یک سرباز که مافوقشان به آنان دستور حمله میدهد، کاملا بیاراده حجم قابل توجهی از بلغم و آب دهان را با تمام قوا و تا جایی که در توان دارند به بیرون پرتاب و بدین ترتیب قلمرو خود را از این خط دروازه تا آن خط دروازه و از این نقطه کرنر تا آن نقطه کرنر مرزبندی میکنند.
گاهی اوقات قدرت و شدت این پرتاب با آب بطریهای کنار زمین که پیش از درآمیخته شدن با محتویات دهان بازیکن و پرتاب شدن به بیرون، کمی فقط کمی مجاز به گذر از گلو رسیدن به بخشهای داخلی بدن است، تقویت میشود؛ گاهی اوقات جنبه بازیگوشی به خود میگیرد و از لابلای دندانهای روی هم فشرده شده بازیکن راه به بیرون میبرد و در چندشآورترین و البته آشکارترین حالت پس از طی کردن یک مسیر و رفت و برگشت از دهان به مری و سپس بالعکس با آن مایع زردرنگ تهوعآور ترکیب شده و همچون پرنده ای کریهالمنظر در چمن سبز و تر و تازه گم میشود.
از رونی تا رونالدو، از مسی تا امباپه همه و همه دستی بر آتش دارند.
برخی از بازیکنان حتی به چمن قناعت نکرده و آب دهان پر از میکروب خود را با زاویهای دقیق مثل موشک زمین به هوا روی یکدیگر فرود میآورند.
فرانک ریکارد هلندی؛ مردی که از بیشتر زوایا برازنده تعریف یک هافبک "مدرن و متمدن" است، به شکلی فراگیر به واسطه ایفای نقش اصلی در یکی از شرمآورترین صحنههای مرتبط با آب دهان در تاریخ فوتبال، در خاطرهها ثبت شده است؛ کسی که در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا به دفعات ترشحات بزاق خود را روی موهای فر رودی فولر که پیراهن آلمان غربی را به تن داشت، اسپری کرد و هر دو بازیکن کارت قرمز داور را به بودن در زمین ترجیح دادند.
اما ریکارد تنها بازیکنی نیست که در طول سالیان تا این اندازه خودش را خوار کرده است؛ عادتهای مرتبط با خلط کمابیش حتی بعد از آویختن کفشها برخی از آنان را تعقیب میکند و دست بردارشان نیست و نمونه آن هم واکنش جیمی کرگر ستاره اسبق لیورپول به تحریک شدن از سوی هودار تیم حریف در ماشینش است؛ اتفاقی که به واسطه شرم آور بودنش مشهور شده است.
در واقع کرگر به جای کظم غیظ، به عادت دیرینه همزمان با پایین آوردن پنجره ماشین، حجم قابل توجهی از ترکیبات ممزوج معده و مری و نای و دهان خود را روی صورت دختر جوان آن هوادار که روی صندلی کنار راننده نشسته بود، خالی کرد.
البته کرگر که به عنوان کارشناس شبکه اسکای فعالیت میکرد تا پایان آن فصل از فعالیت تعلیق شد.
عادت به اصطلاح خودمانی تف کردن تنها به فوتبالیستها و داخل مستطیل سبز محدود نمیشود و به شکلی کاملا گیج کننده به محدوده فنی نیز تسری یافته است؛ جایی که حتی مردی به نزاکت خوزه مورینیو نمیتواند برابر بلند شدن از روی نیمکت و تف کردن در میانههای بازی مقاومت کند؛ البته در مورد مورینیو نکته قابل تحمل این است که محتویات دهان به طول معمول با حجم زیادی از آب بطری های کنار زمین رقیق شده و از شدت تهوع آور بودن آن میکاهد.
بنابراین باید خبر خوبی باشد که بشنویم پس از آنکه فوتبال سرانجام با گذر از آشوب کووید-۱۹ به روال عادی بازگشت، فیفا مقررات و مجازاتهایی را برای بازیکنانی که اب دهانشان را اینجا و آنجا و همه جا پخش میکنند، وضع کند و دلیل آن هم روشن است: هراس از شیوع احتمالی ویروس کرونا.
مایکل دهوگ رییس کمیته پزشکی فیفا در خصوص مجازات های احتمالی گفته است: تف کردن یک رفتار عادی در فوتبال است و چندان بهداشتی نیست. بنابراین زمانی که فوتبال دوباره شروع شود، فکر میکنم باید تا حد امکان از آن اجتناب کنیم. پرسش اینجا است که آیا چنین کاری شدنی است. شاید بتوان به بازیکنان خاطی کارت زرد داد. این کار غیربهداشتی و راهی خوب برای شیوع ویروس است. این یکی از دلایلی است که پیش از شروع مجدد فوتبال باید در مورد آن بسیار دقیق باشیم.
پاسخ به این پرسش که آیا فوتبالیستها مجبورند این اندازه آب دهانشان را خارج کنند، در وهله نخست باید در سطح علمی بررسی شود و یک پاسخ یا عذر موجه میتواند این باشد که از قرار معلوم ورزش سطح پروتئین تولید و تبدیل شده به بزاق را افزایش میدهد و مخاط را غلیظ کرده و در نتیجه احتیاج با خارج کردن آن را از بدن، الزامی میکند.
علاوه بر این، توجیه علمی دیگر میتواند استفاده از روش هوشمندانه «شستشوی دهان با کربوهیدرات» که فوتبالیستها میتوانند تنها با خیساندن دهان با نوشیدنیهای ورزشی قندی و سپس خارج کردن آن از دهان، بدن را با این حقه فریب داده و مغز را وادار به فعالیت بیشتر و بهتری کنند.
احتمالا زمانی که بازیکنان برای تف کردن با این روش از پزشکان تیم مجوز انحصاری دریافت کردند، مثل بچههای از گرفتن کادوی کریسمس از بابانوئل ذوق مرگ شدند!
اما همچنان این پرسش باقی میماند: آیا این مقدار از فعالیت بدنی فوتبال لزوما باعث میشود که فوتبالیستها اینقدر آماده و به اصطلاح شطرنج بازان، دست به مهره مهیای خارج کردن آب از دهانشان باشند؟
ضمن اینکه دوندگان ماراتن به نظر خیلی خوب توانستند از عهده این کار بربیایند که مسیر ۴۲ کیلومتری پشت سرشان را با یک عالمه از آب دهان تزیین نکنند.
به غیر از بیس بال، به نظر تنها ورزشی که بازیکنان در آن مجبور هستند تا ا این شدت و بسامد تف کنند، فوتبال است.
به همان اندازه که ممکن است شوخی به نظر برسد، در میان تمام تغییرات بزرگ و کوچک و خوب و بدی که کووید-۱۹ در فوتبال به وجود آورده است، شاید بد نباشد به این فرصت هم نگاهی بیاندازیم که ورزشی را تماشا کنیم که کمتر با بزاق بازیکنان فعال در آن خیس خورده باشد.
شاید این حقیقت که فوتبالیستها برای اطلاع از عادات بهداشتی ناخوشایندشان به یک پاندمی با این وسعت نیاز داشته اند، به نظر دراماتیک و غم انگیز بیاید اما متاسفانه باید بگوییم که دقیقا همینطور است؛ فوتبالیستها بدون کرونا شاید تا سالیان دراز درک نمی کردند که تف کردن تا چه اندازه چندشآور، قبیح و غیربهداشتی است.