در برخی محافل علمی دانشجویان مجبورند نام استاد، استاد راهنما یا استاد مشاور را بر روی مقالاتشان درج کنند. این در حالی است که برخی از اساتید در این زمینه هیچ اقدامی انجام نداده و در آخر مقاله مذکور تنها نامشان ثبت میشود. مجلات علمی_پژوهشی هم برای پذیرش مقالات بر درج نام استاد تاکید بسیار زیادی دارند و بدین ترتیب اساتید با تلاش دانشجویان درجه می گیرند در صورتی که کوچکترین قدمی برای پیشبرد این مقاله علمی بر نداشته اند.
غلامرضا ظریفیان، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و استادیار دانشگاه درباره نبود عدالت آموزشی در برخی محافل دانشگاهی گفت: بر اساس قوانین بین المللی درباره چگونگی نگارش مقالهها باید اسم استاد یا استاد راهنما بر روی مقالات علمی دانشجو درج شود. این در حالی است که در برخی مواقع این امر باعث بروز سوء استفاده هایی از سوی برخی از اساتید میشود.
او تاکید کرد: با تدوین قوانین جدید در دانشگاهها در زمینه چگونگی ارائه مقالات دانشگاهی در آینده بیعدالتیهای آموزشی نیز به اتمام میرسد.
این استاد دانشگاه دلیل بروز برخی نارساییهای آموزش را افزایش پذیرش دانشجو در مقاطع فوق لیسانس و دکتری دانست و افزود: وقتی از اساتید با درجه علمی اندک استفاده میشود، بیشک چنین مسائلی نیز بروز می کند.
ظریفیان گفت: برای مدیریت و مهار عدالت آموزشی با تدوین پروتکلهای آموزشی جلوی بروز بی عدالتی هایی گرفته می شود.
در حالی که قانون وزارت علوم خیلی ساده تر هستش.
خوب خودتون تلاش کنین برای ارتقای شغلی تون.
به خدا ظلمه!
کی می دونه الان یه دانشجوی دکتری چقدر تحت فشاره!؟؟
اما من شخصا در دوران دکتری در امیرکبیر چنین حمایتی از استادم ندیدم.
مقاله مستخرج از پایان نامه که وضعیتش مشخص هست و باید اسم استاد راهنما و ... داخلش باشه. در این مورد قوانین سفت و سخت وجود دارد.
منظور این مطلب، مقاله هایی هستن که از پایان نامه کار نشدن، و حاصل تحقیقات کلاسی و پروژه های دانشجویی هستن.
در ضمن، شما بابت راهنمایی دانشجو، حقوق دریافت میکنید. حق ندارید از کسی بیگاری بکشید برای ارتقای خودتون.
در کشور ما اساتید از دانشجو سواستفاده می کنند برای پشرفت خودشون.. در حالی که باید بستری رو برای پیشرفت دانشجو فراهم کنند..
چون دانشجویان وسیله ای می شکند برای ارتقا این افراد، پس هیچ تلاشی نمیکنند تا سطح علمیشونو بالا ببرند
رسما یک دیکتاتوری پنهان راه می اندازند..
و خودشون هم اگاه هستند که سوادشون نم کشیده، برای همین پرخاشگرانه رفتار میکنند.
در در یکی از به اصطلاح بهترین دانشگاه های وزارت بهداشت درس میخوانم، و برای پایان نامه ام خیلی اذیت شدم استادم حتی روشهای اماری ساده رو هم بلد نبود. اما مدام این موضوع رو فرافکنی میکرد. خلاصه مطلب اینکه، فصل چهارم رو ۱۵ بار بازنویسی کردم.. (توجه داشته باشید که فصل چهارم من فقط با روشهای اشتباه ایشون ۲۵۰ صفحه شده بود و ۱۵ بار از اول نوشتن، یعنی چقدر برای من وقت گیرو اعصاب خوردکن بوده)
در نهایت هم رفتم از یک پروهشگر خارجی کمک گرفتم و ایشوم روش رو به من یاد دادن.
الانم استادم دغدغه ش اینه که اسم من نویسنده مسئول باید باشه.
خیلی گستاخانه از روش کار من مدارم ایراد میگرفتن و میگفتن اینها اشتباهه و...
و اگر اینجوری بنویسی اجازه دفاع نمیدم بهت..
من اما کارو دادم مجله ای با ایمپکت فکتور بالای ۴، و اونها کار منو تایید کردن..
و تنها حرف استاد من بعد از اینهمه پررویی و بی ادبی و تهدید، این بود که من نویسنده مسئول هستم ؟؟
نویسنده مسئول میشن اساتید ما، اما حتی زحمت ارسال مقاله رو نمیکشن
چرا من با پژوهشگر خارجی کار میکنم و اون فرد وقت میذاره و کار منو ادیت میکنه، ولی استادم حتی یک بارم اینکارو نکرده و مدام میگه اینها اشتباهنن؟
در حالی که اگر ادبیات پژوهشی رو بهش مسلط بود،میدونست چیز اشتباهی وجود نداره و اتفاقا خروجی کار حیلی جالب هست...
چرا؟
چون راحت ارتقا پیدا میکنن و برای همین میرن خارج از استاد بودن هم کلی کار وبیزینس دیگه میکنن و
دانشجو رو به بردگی میگیرن...
ما دیگه نمیخوایم برده باشیم
من نوعی اگر انگیزه ی چاپ مقاله را نداشته باشم، دیگر تمام تمامتوان علمی خود را در اختیار دانشجو قرار نخواهم داد
رزومه شان پر شده از مقاله های دانشجویان. هیچ کاری را شخصا استارت نزده اند.
اکثریت شان زحمت ادیت کردن و حتی فرستادن مقاله را هم به خود نمیدهند.
پس واقعا چکار میکنید؟
برای این حقوق دریافت میکنید که به دانشجو کمک کنین، نه اینکه دانشجو رو نردبان ارزوهای خودتون بکنین..
استخدام نشدید که از داشنجو سواستفاده کنید برای فیکس کردن جایگاهتون. برای جایگاهتون خودتون باید تلاش کنین. نه دانشجو.. بذارید دانشجو هم در این دنیایی که شما به همه چیش چسبیدین، بره دنبال کار و زندگی خودش..
با شخص شما کاری ندارم که حتما زحمت کشیده و از پایان نامه خودتون شش مقاله استخراج کرده اید.
تجربه کارشناسی تا دکتری ام را میگویم، که هیچ یک از استادانم به این صورت نبوده اند. من واقعا علاقه به پژوهش داشتم. پی استادی که کار کند یا حتی کار بخواهد...
اما وقتی حس میکنی مورد سواستفاده( اون هم به بدترین شکل میشی) ترجیح میدی تا جایی که امکان دارد از این فضا فاصله بگیری... پول دربیاری... خودت پژوهش کنی و ...
فقط فاصله بگیری از فضای ارباب رعیتی
کاش این مشکل حل بشه تا بعضی از اساتید حق دانشجو رو نخورن گرفته بشه
در یک جمله باید گفت در دانشگاهها هیئت علمی ارباب است بقیه چه کارمند و چه دانشجو رعیت ایشان
البته همانطور که اکثر دانشجویان بضاعت علمی ضعیفی دارند اساتید محترم هم أکثرا کم سواد یا بیسواد هستند.
شاید اینها هم مقصر نباشند زیرا سیستم آموزشی کشور سیر قهقرایی را طی می کند و اینها هم زاده این سیستم معیوب هستند، پس دانشجویی که در دوران ابتدایی و دبیرستان ضعیف بوده چگونه می تواند دانشجوی ممتازی شود، عمق فاجعه اونجاست که دانشجوی کارشناسی ارشد نمی تواند یک عملیات ساده چهار عمل اصلی را بدرستی انجام بدهد، لذا به کررات توسط خیلی از دلسوزان تحقیقات کشور گفته شده است که چاپ مقاله برای آقای جانسون برای این کشور آب و نان نمی شود این هم خودش یک نوع برده داری نوین است که بهش هم ناخواسته افتخار می کنیم، چرا دولت مشکلات کشوری، استانی و یا منطقه ای را مبنای پژوهش اساتید قرار نمی دهد، تا از این طریق تحقیقات واقعی تر و اساتید مجرب تر شوند، البته فردی که تازه دکتری گرفته نباید همان سال اول بهش دانشجوی دکتری بدهند چون توانایی اجرای پروژه را ندارد . اگر معیار سیستم پژوهشی کشور در حد یک کشور درجه دو اروپایی باشد شاید امیدی برای نجات این سیستم فلج باشد در غیر این صورت بهتر است پژوهش از تحصیلات تکمیلی برداشته شود چون تحقیقاتی که سرتاپایش کپی برداری از روی مقالات خارجی باشد بود و نبودش دردی از این کشور درمان نمی کند، به امید روزی که هم استاد با سواد شود و هم دانشجو.
آیا چاپ مقالات خارج از موضوع رساله؛ بدون اجازه استاد؛ جرم است؟
چون عنوان موسسه را در مقاله باید وارد کنیم؛
در این صورت باید نام دانشگاه را بکار بگیریم.
بنابراین، هرچند نام استاد راهنما در مقاله نیست، اسم دانشگاه باید آورده شود.
آیا این موضوع جرم است؟
قابل پیگیری است؟
در نهایت، میتوان نام موسسه را به صورت دیگری وارد کرد؟؟
مثلا تحت عنوان: محقق آزاد
لطفا دوستانی که نجربه دارند راهنمایی کنند.
ممنون
نکته بعدی که بسیار دردآور است زمانی است که استاد، دانشجوها را مجبور می کند پروژه های درسی در طول ترم را تبدیل به مقاله کنند. در اینجا واقعاً استادها هیچ هیچ هیچ نقشی در نوشتن مقاله ندارند اما با این ترفند تعداد زیادی مقاله در طول یک ترم نوشته می شود که تمام مزایا و امتیاز این مقاله ها در جیب استادها می رود و منِ دانشجوی بیچاره هم حق هیچ اعتراضی ندارم.
الان ترم اول سال 99 است و کلاس های ما که قرار بود از 15 شهریور شروع شود، رسماً از حدود 15 آبان شروع شد. (توجه شود که ما ترم سوم کارشناسی ارشد هستیم و دانشجوی ورودی جدید نداشتیم که به خاطر تاخیر در ثبت نام آنها صبر کنیم اما همینطور بی دلیل کلاسها برگزار نشد) از 15 آبان تا الآن که نزدیک 15 آذر است نیز یک جلسه دانشجوها غایب بودند، یک جلسه استاد غایب بود، یک جلسه سامانه خراب بود، یک جلسه استاد حالش خوب نبود و روی هم رفته یکی دو جلسه برگزار شد که آن هم صرف معرفی منبع و کتاب و ... شد. حالا دانشجوها مانده اند و دو «پروژه ی عملی» برای یک «درس تئوری»! و امتحاناتی که قرار است حدود سه هفته دیگر برگزار شود. واقعاً این حقوقی که اساتید دانشگاه می گیرند چطور از گلویشان پایین میرود؟
قسمت دردناک قضیه اینجاست که در تمام این مدت که استادها از برگزار کردن کلاس های درس طفره می رفتند، استاد راهنمای ما مدام از من گزارش نوشتن مقاله می خواست. در حالیکه حتی «یک کلمه» درباره مباحث این مقاله به من آموزش نداده و حتی به سوالاتم نیز جواب های غیر مرتبط می دهد.
من ۵ساله از مقطع ارشد فارغ التحصیل شدم و دکترا هم نخوندم. می تونم مقاله چاپ کنم خودم؟ یا باید حتما ی استاد راهنمایی دانشگاهی چیزی باشه؟