مجلس یازدهم تنها در مقابله با دولت، یک دست است و در تمایلات جناحی، چندین دست. این نتیجه سهمیهبندی کرسیهای مجلس میان این جریانات قبل از انتخابات میباشد. نتیجهاش هم عملکرد غیراخلاقی عدهای از این نمایندگان در توهین و تهمت به وزیر خارجه بود که بازتاب منفی بینالمللی آن در شرایط فعلی بسیار گستردهتر از داخل است و البته به همین جا ختم نمیشود.
وقتی رئیس مجلس، همان ابتدای کار از برخورد انقلابی با دولت سخن میگوید، بدیهی است که نمایندهای بگوید:چه فایده دارد وقت خود را برای شنیدن حرفهای دولتیها تلف کنیم، کار استیضاح باید انجام شود.گویا دارد از دولت صهیونیستی سخن میگوید نه از منتخب 24 میلیون ایرانی.
شاید هم واقعا حضور وزرا برای پاسخ به سؤالات بیفایده باشد چون نتیجه از قبل مشخص است و یک وزیر وقتی میبیند به استدلالها و پاسخ کارشناسی او توجه نمیشود مجبور است به قسم خوردن بیافتد و بالاترین مقام کشور را بعنوان حامی خود معرفی کند تا شاید از توهین و هتک حرمت دست بردارند ولی جلسه ظریف نشان داد اینها هم بیفایده است.چون مجلس به نام انقلابیگری، عزم خود را برای ساقط کردن دولتیهای لیبرال و غربزده جزم کرده است و گام به گام بسوی اهداف انتخابات 1400 حرکت میکند!
اما اگر این حرکت بخواهد با همین شیوه ادامه یابد به جایی نخواهد رسید و بزودی اختلافات جدی در همین جمع بظاهر یک دست ظهور خواهد کرد. البته این دیدگاه هم وجود دارد که آنچه در چند روز گذشته اتفاق افتاد، خواست همه نمایندگان نیست و نمایندگان جریانی خاص درحال محک زدن وزن خود بودند، ولی هنوز نمایندگانی که مصلحت نظام را اصل میدانند کم نیستند و امید است اصلاح را از درون خود شروع کنند و نظارهگر انحراف نباشند.
پایان سخن هم خطاب به آقای رئیسجمهور است که بدانند سکوت و انفعال در برابر این حرمتشکنیها، طرف مقابل را جریتر میکند و ایشان علاوه بر اینکه در قبال دفاع از اعضای کابینه خود مسئولیت دارد در مقابل 24میلیون نفری که به او رای دادند نیز باید در میدان حاضر باشد و برای این یک سال باقی مانده هم معاونت امور مجلس خود را فعالتر و تقویت نماید که صد البته فارغ از بدهبستانهای سیاسی که خواست اصلی جماعتی غوغاگر است، پاسخگوی مجلس باشد و بویژه وزارت کشور و استانداران خود را از دادن حتی یک امتیاز برخلاف اصول و ضوابط منع نماید و با شجاعت و بیتردید به برنامههای دولت ادامه دهند و بدانند کار برای رضای خدا شکست ندارد.