رضا عباسیراد در رابطه با اضطراب و راههای مقابله با آن، اظها کرد: زمانی فرد نسبت به مسئلهای نگران است و این نگرانی باعث اندیشه ورزی و خردورزی وی شده و این، نگرانی را برطرف میکند؛ در نتیجه این خوب است.
وی ادامه داد: اضطراب یعنی نسبت به چیزی که مبهم است و نمیدانیم چه میشود، رنج میبریم و اذیت میشویم؛ برای نمونه نمیدانیم فلان معامله را که انجام دادهایم سود دارد یا زیان؛ اگر امتحانی را دادهایم نتیجه آن خوب میشود یانه و... قالب این نگرانیها اضطراب میشود و راجع به چیزهایی است که مبهم هستند و ما نمیدانیم.
عباسیراد عنوان کرد: در اضطراب اگر باورهای اصلی خود را درست کنیم، اضطراب پیش نمیآید؛ برای نمونه احتمال بدهیم در معامله یا سود کرده یا ضرر میکنیم و دچار اضطراب میشویم؛ یعنی برای هر احتمال راهحل داشته باشیم.
این روانشناس تصریح کرد: زمانی است که ما اضطراب آموخته شده داریم؛ یعنی والدین ما دچار اضطراب بودهاند و نگرانی داشتند؛ مثل اینکه بیان میکنند اگر زلزله یا سیل بیاید چه اتفاقی میافتد و چکار کنیم؟ ما آن را یاد گرفتهایم و اینها را اضطرابهای انتقالی میگوییم.
وی در رابطه با ژنتیکی یا اکتسابی بودن اضطراب گفت: عمدتاً اضطراب از راه یادگیری است؛ یعنی ژنی به نام ژن اضطراب نداریم بلکه از محیط یاد میگیریم، ژنتیک یعنی ژن شناخته شده مثلاً افسردگی و وسواس ژنتیکی داریم و دلایل ژنتیک دارند اما عمدتاً اضطراب را در محیط یاد میگیریم.
عباسیراد عنوان کرد: زمانی است که کودکان با اضطراب به دنیا میآیند اما این ژنتیک نیست، بلکه ممکن است در رحم مادر اتفاقی بیفتد و مثلاً در ماه هشتم و نهم که گوش جنین شنوایی دارد، فریاد والدین را در خانه میشنود و چون برایش غیر عادی است، آن را در شکم مادر تجربه میکند و باعث خو گرفتن با آن میشود و این هم جزو عوامل محیطی است.