آفتابنیوز : آفتاب: جمعه شب گذشته مجري برنامه «تهران 20» شبکه پنج سيما با تجليل از آقای احمدينژاد ماجراي برآورده شدن آرزوي يک کودک بوشهري توسط رئيسجمهور را شرح داد.
وي گفت: يک کودک 8 ساله در نامهاي به دکتر احمدينژاد چنين نوشته: وقتي ديروز شما به استان ما آمديد، خواهر كوچك من با همكارانتان به پيش شما آمد كه او را در آغوش گرفتيد و بوسيديد و نام او را پرسيديد اما خواهرم زهرا نتوانست نامش را به شما بگويد و من به همين دليل اين نامه را برايتان نوشتم تا او را معرفي كنم.
زهرا خيلي دوست دارد به مهد كودك برود اما نميتوانيم او را بفرستيم چون هزينه مهد كودك خيلي بالاست و پدرم كارمند ساده است و حقوق او جوابگوي اين نيست هم خرج مدرسه ما و هم كرايه خانه و خوراك و پوشاكمان را بدهد.
راستي زهرا ميخواهد شما برايش يك جايزه بفرستيد او خيلي به كتاب خواندن علاقهمند است و دوست دارد برايش لوح تقدير بفرستيد. اسم من ناصر است و غير از زهرا دو خواهر ديگر هم دارم.
مجري تلويزيون سپس با تجليل از ارتباط مردمي رئيسجمهور و مسئولان از دستور اکيد رئيس جمهور براي برآورده کردن آرزوي اين کودک خبر داد.
رویه ای که آقای احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهوری در پیش گرفته است، برای صاحب نظران و کسانی که در خصوص سفرهای مقامات عالی رتبه کشور تجاربی دارند، بسیار عجیب است.
به سبب وجود مشکلات متعدد در شهرستانها و بروکراسی ناکارآمد دولتی، از سالها قبل این رویه رایج بوده است که هنگام سفر مقامات کشوری بخصوص مقامات عالی بسیاری از مردم آن منطقه با تنظیم نامه هایی مشکلات خود را شرح داده و استمداد جویند.
بارها و بارها دیده ام که در سفر روسای سه قوه، کیسه های بزرگی از نامه های مردمی انباشته می شد. که اکثرشان جویای کار بودند یا وام و کمک بلاعوض می خواستند. و البته مقامات نیز بسته به شرایط سعی می کردند به نحوی این درخواست ها را پاسخ گویند.
مثلا از این نامه ها می شد درصد بیکاری استان و منطقه را تشخیص داد، یا کثرت مشکلات آنها را شناسایی کرد و برای اجرای پروژه های عمرانی بزرگ و کوچک استفاده کرد.
در کنار این مسائل ضمنا مشکلات خاص برخی افراد در دستگاهها اجرایی و دولتی نیز شناسایی و دستوراتی برای حل مسائل آنها صادر می شد. لیکن هرگز از نحوه برخورد با مشکلات خاص و عام مردم، در جهت تبلیغات به نفع رئیس جمهوری، دولت یا یک جناح خاص استفاده نمی شد.
اما متاسفانه در دولت نهم با بحث نامه نویسی و استمداد خواهی مردم بشکل خاصی برخورد شده و عملا به یک پروژه تبلیغاتی تبدیل شده است. حتی گفته میشود که در قبال هر نامه ای به رئیس جمهوری نوشته میشود، مبلغی بعنوان کمک بلاعوض از سوی دفتر رئیس جمهوری به فرد ارسال کننده نیز پرداخت می شود. از سوی دیگر پیش از ورود آقای احمدی نژاد به استان یا شهرستان مورد نظر نامه نویسی و عریضه نویسی یکی از مشاغل رایج تبدیل می گردد. و صد البته هرکه پرسوز و گذازتر می نویسد، اجرتش نیز بیشتر است.
با این وجود آنچه تا هفته اخیر بی سابقه بود، کشاندن این پروژه تبلیغاتی و استفاده از احساسات کودکان به صدا وسیما بوده است. به هرصورت این گونه اقدامات تبعات و پیامدهای خاص خود را به همراه خواهد داشت.
بهره گیری از احساسات و عواطف مردمی اگرچه در کوتاه مدت ممکن است منافعی را به همراه آورد، اما در بلند مدت میتواند بسیار خطرناک و مهلک باشد. سوار شدن بر احساسات مردمی در کوتاه مدت میتواند به شهرت، محبوبیت و تسریع برخی امور بیانجامد. اما در بلند مدت به سبب کثرت توقعات که سریعا به بحران توقعات فزاینده تبدیل خواهد شد، بسیار خطرناک خواهد بود.
ناظران آگاه و متخصصان معتقدند هنگامی که سطح توقعات عمومی رشد فزاینده ای می یابد و به بحران تبدیل میشود، چون توانایی سیستم برای پاسخ گویی به آن نیازها محدود است و پاسخ گویی سریع در هیچ کشور و جامعه ای میسر نیست، نهایتا کل حاکمیت از این بحران متضرر خواهد شد. زیرا در وهله اول افکارعمومی دچار سرخوردگی شده و ناتوانی از پاسخگویی را به پای ناکارآمدی حاکمیت و سیستم سیاسی گذاشته خواهد شد.
ازسوی دیگر همزمانی این اقدامات با بحث انتخابات مجلس هشتم و انتخابات آتی ریاست جمهوری، باعث برداشت های متفاوتی در محافل سیاسی، خبری و افکارعمومی خواهد شد. البته این برداشتها الزاما به نفع دولت نهم و شخص رئیس جمهوری نخواهد بود.
همانگونه اکنون بهره برداری تبلیغاتی از درخواست یک کودک خردسال - البته اگر واقعا خودش نامه نوشته و درخواست کمک کرده باشد- واکنش های متفاوتی را درمحافل خبری و افکارعمومی ایجاد کرده است. زیرا برابر ارزشهای اخلاقی حاکم بر جامعه ما و حداقل دستوارت دین مبین اسلام اگر کمکی به فردی صورت گرفت نباید آن را ابزار تبلیغاتی کرد. چون علاوه بر تحقیر فرد درخواست کننده باعث شائبه خود نمایی و به نوعی بازی با احساسات مردم نیز می شود. و هر 3 خلاف دستورات و اخلاق اسلامی است.
اگر شما اين ادبيات بكار رفته در نامه را در نامه يك فرد بيست ساله تهراني يافتيد من به شما جايزه مي دهم؟؟
پدر سياست بسوزد كه باعث مي شود سياستمداران ساده دل دست به چه عوامفريبيهايي بزنند؟؟