آفتاب: مرد بلندقامت، خندان و تحسینگویان در کنار مرد دیگر ایستاده است. تصویر، چنان است که گویی میهمان، میزبانش را از اینکه در چنین کارزاری پیروز شده با شوقی فراوان تحسین میکند تا نخستین مقام عالی و رسمی کشور باشد که به دیدار رییسجمهور منتخب میرود تا انتخاب او را درانتخابات سوم تیرماه 1384 تبریک بگوید.
رییس فراکسیون اقلیت مجلس ششم و رییس مجلس هفتم، چهرهای که سری در فرهنگ دارد و دستی در عالیترین سطوح سیاسی، با چالش و تنش بیگانه است و ابایی ندارد از اینکه برخی منتقدانش او را دارای «نفوذ مصنوعی» در حوزه سیاسی بدانند.
پیری در میان جوانان
غلامعلی حدادعادل را -اگرچه مدتهاست که درعرصه فرهنگ نامی دارد- باید در زمره نوآمدگان به عرصه سیاست دانست. ظهور او در عرصه سیاسی به ویژه در مناصب عالی، با حضور و ظهور طیف جدیدی از اصولگرایان آغاز شد که در بدو امر، آنان را «آبادگران» نامیدند.
این عنوان به تدریج در پی به قدرت رسیدن طیفهای جوانتر، به اصولگرایان و یا هواداران احمدینژاد تغییر نام داد. در مقطع انتخابات شوراهای اسلامی شهر روستا بود که هوادران رییسجمهور زیرعنوان گروهی فاقد مجوز وارد انتخابات شدند.
«رایحه خوش خدمت» عنوانی بود که این گروه برای خود برگزیده بود و برداشتی بود از جملهای که مقام معظم رهبری در دیدار با احمدینژاد و همکارانش در شهرداری تهران به کار گرفتند. ایشان در این دیدار با ابراز رضایت از عملکرد شهرداری تهران فرمودهبودند: «ازعملکرد شهرداری تهران رایحه خوش خدمت به مشام میرسد».
با این همه حدادعادل اگرچه با این طیف از جوانان نوآمده اصولگرا سر و سری داشته و دارد اما در سطح عالی قدرت نیز صاحب رای و نفوذ است و همین امر شاید اکنون او را سرلیست دو گروه عمده اصولگرا یعنی جبهه متحد اصولگرا و ائتلاف فراگیر قرار داده است.
حدادعادل کیست؟
غلامعلی حداد عادل در سال 1324 هجری شمسی در تهران به دنیا آمد.
وی دارای مدرك لیسانس فیزیك از دانشگاه تهران، فوقلیسانس فیزیك از دانشگاه شیراز، فوقلیسانس فلسفه از دانشگاه شهید بهشتی و دكترای فلسفه از دانشگاه تهران است.
حداد عادل از سال 1347 تدریس در دانشگاه شهید بهشتی (ملی) را آغاز كرد و پس از آنكه یك دوره، ساواك وی را به دلیل فعالیتهای سیاسی از تدریس منع كرد، از سال 1351 تا 1357 به تدریس در دانشگاه صنعتی شریف پرداخت.
وی در این زمان نیز به تحصیل فلسفه نزد استاد شهید مرتضی مطهری مشغول شد و مقارن با انقلاب اسلامی عضو كمیته همبستگی دانشگاهیان با مردم بود.
حداد عادل به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط كامل دارد و از وی 17 كتاب درسی و 5 كتاب علمی و تحلیلی در موضوعات دین، فلسفه و علوم اجتماعی و بیش از 190 مقاله به چاپ رسیده است.
وی همچنین نظارت علمی بر شش جلد از دانشنامه جهان اسلام را عهدهدار بوده است و در سال 1368 جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در سال 1374 نشان درجه دوم تعلیم و تربیت و در سال 1376 جایزه بهترین مقاله سال را در زمینه علوم انسانی دریافت كرد.
حداد عادل عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم تهران در دوره ششم مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست وعضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضویت در شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همچنین ده سال معاونت وزارت آموزش و پرورش را در سابقه خود دارد.
حداد عادل در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان منتخب نخست مردم تهران برگزیده و از سوی نمایندگان نیز به عنوان ریاست مجلس انتخاب شد.
نامی در میان گمنامها
اکنون ریاست مجلس هفتم میرود تا در مجلس هشتم نیز بر کرسی ریاست بنشیند. آن هم در لیستی که اگر در انتخابات موفق شود رقیبی برای وی نیست. بزرگان اصولگرا که میتوانستند بر کرسی ریاست مجلس هشتم تکیه بزنند پیش از این، در جریان بسته شدن لیست حذف شدهاند.
حدادعادل اینک در صدر لیستی قرار دارد که بسیاری اعتقاد دارند که در آن سهم هواداران دولت، بیش از همه است. لیست جبهه متحد اصولگرایان که بیشترین سهم را به چهرههای گمنام طرفداررییسجمهور داده است. چهرههایی از نوع چهرههایی که در مجلس هفتم به نمایندگی رسیدند و پس از مدتی نهایت همکاری و وفاداری خود را نسبت به دولت نشان دادند. اینان همانانند که برخی کارشناسان اقتصادی نسبت به همراهی آنان با دولت در زمینه تصویب لوایحی بدون توجیه اقتصادی انتقاد دارند. در این زمینه حدادعادل ید طولایی دارد.
همکاری باز هم بیشتر!
او توانسته است در طول مدت ریاست خود بر مجلس، از پارلمان ایران علیرغم برخی موضعگیریهای علنی، مجموعهای همراه و همهدف با دولت بسازد. با این همه دولت و شخص ریاست جمهوری بازهم از این سطح همکاری گلایهمند هستند.
مدتی پیش بود که رییسجمهور در یک گفت و گوی تلویزیونی از برخی تصمیمات مجلسیان انتقاد کرد. این انتقادات اگرچه اعتراض برخی نمایندگان را برانگیخت و حتا موجب شد که ریاست مجلس به شکلی ظریف از اظهارات رییس دولت انتقاد کند اما موجب تغییر رفتار اساسی در میان نمایندگان نشد و مجلس هفتم به هدایت رییس خود، راه همراهی و همکاری با دولت را ادامه میدهد.
خویشاوندی؟
حداد اما چهرهای مرموز ندارد. او را می توان به تمامه با موضعگیریها و مجموعه فعالیتهایش در صحنه علنی سیاسی شناخت. خویشاوندی او با مقامات عالی کشور توانسته است از وی چهرهای ترسیم کند که برخی احزاب و گروههای سیاسی از وی به عنوان پشتوانهای برای خود یاد کنند. با این همه برخی از منتقدان وی اعتقاد دارند که اگرچه این خویشاوندی میتواند برای هرکسی موجب افتخار و مباهات باشد اما بسیاری از چهرههای دیگر سیاسی هستند که به داشتن روابطی نزدیکتر با مقامات عالی شهرت دارند. این منتقدان میگویند که نباید در فضای سیاسی تعاملات به گونهای رقم بخورد که برخی خویشاوندی ها، سبب امتیازگیریهایی شود که در صحنه سیاسی به کارآید. چندانکه بزرگان کشور نیز بارها نسبت به چنین مسائلی هشدار دادهاند. با این همه متحدان حداد، همواره گفتهاند که به او به عنوان چهرهای معتبر در صحنه فرهنگی و مسئولی متعهد در عرصه سیاسی مینگرند.
راهبرد برداشتن بالش نرم!
«نباید بالش نرم زیر سر مردم بگذاریم!»
این جملهای است که مدتی پیش به نقل از حدادعادل در رسانهها انعکاس یافت و به مجموعهای از موضعگیری های وی در زمینه رفتار حاکمیت با مردم اضافه شد.
حداد، از جمله مردان سیاست است که چندان اعتقادی به آنچه خود، بالش نرم گذاشتن زیر سر مردم می خواند ندارد. او این جمله را در جریان طرح سهمیه بندی بنزین و پشت تریبون مجلس عنوان کرد.
رئیس مجلس هفتم ضمن مخالفت با عرضه بنزین به صورت آزاد در شرایط آن روز گفت: «اگر ما به مردم این امیدواری را بدهیم و یک بالش نرم زیر سر همه بگذاریم و بگوییم به محض اینکه بنزین شما تمام شد، میتوانید بنزین لیتری 600 تومان خریداری کنید، فرصتی ایجاد نمیشود تا مردم راههای مصرف بهینه بنزین را پیدا کنند».
این اظهارنظر برخی از منتقدان حداد، را واداشت که نوع نگرش وی به مساله حکومتداری را به نقد بکشند. ریاست مجلس هفتم که نقش موثری در تصویب طرح سهمیه بندی بنزین داشت پیش و بیش از همه در اعلان حمایت از این طرح سخن گفت. این همان طرحی است که در پی تصویب آن برخی آشوبهای خیابانی شکل گرفت و اتفاقا ریاست مجلس در این باره موضعگیری تند و سختی داشت. او رفتارهایی از این دست را به اراذل و اوباش منتسب دانست و در عین حال تاکید کرد که این مجموعه اقدامات موجب تغییرنظر مجلس نخواهد شد.
یاور روزهای سخت!
طرح سهمیه بندی بنزین را بسیاری از تحلیلگران پاشنه آشیل دولت احمدی نژاد میدانند. طرحی که مدتها در میان مجلس و دولت دست به دست شد. رییسجمهور و دولت به روشنی از پذیرفتن مسئولیت تصویب آن در هیات دولت طفره رفتند تا این بار نیز اولین کسی که به رییسجمهور در مقام ریاست جمهوری تبریک گفته بود به یاری او بیاید و فضای مجلس را برای تصویب این طرح مهیا کند.
مدتی پیش بود که ستوننویس روزنامه رسالت و یکی از تحلیلگران اصولگرا وقتی در برابر این پرسش قرار گفت که آیا به نظر شما احمدینژاد باردیگر به ریاست جمهوری انتخاب میشود گفته بود که اگر دولت بتواند تبعات طرح سهمیه بندی بنزین را که بیتریدی آسیبهایی را متوجه او کرده مهار کند رییسجمهور برای دومین بار به قدرت خواهد رسید.
همین فضاسازیها بود که نقش حدادعادل را در این زمینه پررنگ کرد. او به یاری دوست قدیمی خود آمد و دولت را از به دوشکشیدن بار سنگین تصویب و اجرای طرح سهمیهبندی بنزین خلاصی داد. حداد، حتا به این نقطه بسنده نکرد و به تدریج از این طرح چه در زمینه نوع مدیریت مجلس و چه در موضعگیری های علنی و فعالیتهای پنهان دفاع کرد.
چهرهفرهنگی مجلس هفتم اما در آستانه انتخابات مجلس هشتم کوشید به شعار خود درباره استقلال مجلس از دولت جامه عمل بپوشاند. او همواره در مصاحبههای خبری و کنفرانس های مطبوعاتی خود میبایست به این سوال پاسخ بدهد که چرا نمایندگان مجلس به «وکیلالدوله» تبدیل شدهاند. حدادعادل چندی پیش دست به یک سلسله نامهنگاری زد که موجب حیرت برخی ناظران شد.
نامه تبلیغاتی؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که رییس دولت در نامهای به رییس مجلس برخی مصوبات را خلاف قانون اساسی دانسته و از اجرای آن به عنوان مجری قانون تن زد. در این نامه احمدی نژاد به عنوان رییس هیات دولت گویی مجلس را مکلف به اجرای منویات خود نموده بود.
حداد از این نامه برآشفت و بلافاصله نامهای را به مقام معظم رهبری تنظیم نمود که طی آن از ایشان خواسته بود در این زمینه که رییسجمهور مجری قوانینی است که توسط مجلس به تصویب میرسد دخالت کنند.
رهبر معظم انقلاب نیز در نامهای رهنمودهای لازم را در این باب بیان فرمودند و چندروزی بعد از این مکاتبات، دولت، هم از زبان رییسجمهور و هم در جلسه مطبوعاتی هفتگی غلامحسین الهام سخنگوی دولت، اعلام کرد که مجری مصوبات مجلس و پیرو فرمایشان رهبری معطم انقلاب است.
در آستانه انتخابات مجلس هشتم اما این اقدام برخی منتقدان رییسمجلس را واداشت تا از این نامههای وی استقبال چندانی نکنند. چندانکه عماد افروغ ـ از چهرههای برجسته منتقد باهنر، حداد و دولتیان در مجلس ـ این اقدام حدادعادل را «تبلیغاتی» خواند.
برخی دیگر از نمایندگان مجلس نیز چندان از این اقدام خشنود نبودند. چرا که عدهای از طرفداران دولت محسوب میشدند و بالطبع رفتار ریاست مجلس، خلاف اهداف آنان بود و عدهای نیز که اغلب در جبهه منتقدان وی قرار داشتند ابراز میکرند که نمی توانند به دلیل نزدیکی به انتخابات مجلس هشتم حساب ویژهای روی این اقدام باز کنند. به این ترتیب شاید بتوان گفت که حدادعادل در پروژهای شرکت جست که برد تبلیغاتی چندانی برای وی نداشت.
سند دارید ارائه کنید!
حدادعادل یکبار دیگر نیز به انتقاد تلویحی از احمدی نژاد پرداخته بود. آنگاه که در گرماگرم جنجال بر سر پرونده حسین موسویان رییسجمهور به صراحت از تلاش عدهای برای بستهشدن پرونده سخن گفت و خبر داد که قاضی پرونده موسویان در این زمینه تحت فشارهای شدید قرار دارد او در یکی از مصاحبههای مطبوعاتی خود گفت:« اگر افرادی دلیل و سندی دارند که قاضی پرونده موسویان تحت فشار قرار دارد باید به قوه قضاییه اطلاع بدهند تا افکار عمومی از این نظر روشن و آگاه شود».
وی در همین مصاحبه در پاسخ به این سوال که «با توجه به حساسیت مردم نسبت به موضوع هستهای و آنچه در مورد پرونده موسویان رییس جمهوری و وزیر اطلاعات اصرار داشتند که بر قاضی اعمال فشار شده برگزاری دادگاه علنی را برای روشن شدن افکار عمومی لازم نمیدانید؟»، گفت: علنی بودن و نبودن دادگاه قبل از بررسی پرونده باید انجام شد و الان که حکم صادر شده زمان این مساله گذشته و البته تشخیص قاضی نیز به دلیل حساسیت این پرونده تشخیص داده که دادگاه علنی نباشد.
حداد عادل تصریح کرد: افکار عمومی نیز باید به قوه قضاییه اعتماد کنند و با توجه به اینکه رییس جمهوری نیز هشدار داد که مبادا قاضی تحت فشار باشد رییس قوه قضاییه بر این مساله دقت کرده است.
همراهی با احتیاط!
به این ترتیب در این ماجرا (ماجرای موسویان) حدادعادل در زمره گروهی از چهرههای برجسته اصولگرا قرار گرفت که اگرچه در میانه ایستادن را بیشتر میپسندید اما به تلویح در کنار رییسجمهور ایستاد. این در حالی است که برخی دیگر از شخصیتهای منتسب به جناح اصولگرا نظر دیگری داشتند.
از جمله علی لاریجانی بود که در جمع دانشجویان بسیجی در شهر قم خطاب به آنان گفت:«دین خود را نفروشید! موسویان جاسوس نیست»
در روزهای اخیر نیز محمدرضا باهنر علیرغم تعلق خود به دولت و شخص ریاست جمهوری در مناظرهای که با محمدرضا خاتمی در محل انجمن صنفی روزنامهنگاران مسلمان برگزار شد به تصریح گفت که موسویان جاسوس نیست.
حداد اما در سویهای دیگر قرار گرفت و در این ماجرا نیز به جانب دولتیان رفت.
همه جا در صدر!
اینک او در صدر لیست اصولگرایان در جبهه متحد است و همزمان در صدر لیست دیگری در جبهه فراگیر اصولگرایان. این امر برخی از همجناحی های وی را اما عصبانی کرده است. در روزهای اخیر یکی از سایتهای وابسته به دولت از حداد به دلیل عدم موضعگیری در زمینه قرار گرفتن نامش در صدر فهرست اصولگرایان در جبهه متحد انتقاد کرد.
این سایت حدادعادل را متهم کرده است که عدم واکنش او به قرارگیری نامش در صدر فهرست ائتلاف فراگیر اصولگرایان « می تواند زنگ خطری جدی نسبت به رفتارهای خودمختارانه و عدم التزام به قواعد تشکیلاتی باشد».
این سایت با اشاره به اینکه نام 9 تن از کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان در فهرست ائتلاف فراگیر اصولگرایان نیز قرار دارد، به شدت از ائتلاف فراگیر اصولگرایان انتقاد کرده و به نقل از سید شهابالدین صدر نوشتهاست: « این موازی کاری در جامعه ایجاد ابهام می کند و باعث تضعیف اصولگرایان میشود».
سید شهابالدین صدر در گفتگو با این سایت همچنین مدعی شدهاست: « اغلب کاندیداهای جبهه متحد که نامشان در لیست موازی قرار گرفته در نامه هایی که در اختیار آقای زارعی است، نسبت به این مسئله ابراز ناراحتی کرده اند».
این سایت همچنین به نقل از زارعی عضو هیئت اجرایی جبهه متحد دراظهارنظری جالب مدعی شدهاست که اشتراک نامزدها میان این دو لیست « باعث می شود قوه تشخیص مردم پایین بیاید»!
زارعی همچنین گفتهاست که اعضای این جبهه، تاکنون مذاکرهای با اعضای ائتلاف فراگیر اصولگرایان نداشتهاند.
این سایت در ادامه به انتقاد از حداد عادل پرداخته و نوشته است: «با این حال، حدادعادل که نام وی در هر دو لیست اصلی و موازی به عنوان سرلیست قرار دارد تاکنون از اظهارنظر رسمی خودداری کرده است. به طوری که زارعی نیز با اشاره به پیگیری های اصولگرایان خاطرنشان کرد هنوز با حداد صحبتی نشده است اما چندین بار با دفتر او تماس گرفته شده که می گویند در حال نوشتن یک یادداشت است. اگرچه زارعی می افزاید فکر نمی کنم یادداشت مزبور در رابطه با این موضوع باشد».
این سایت سپس به صورت تلویحی به حدادعادل هشدارداده است که : «در صورتی که کاندیداهای جبهه متحد که نامشان در لیست موازی قرار گرفته نسبت به این مسئله اعلام برائت علنی نکنند این رفتار به منزله نقض میثاق نامه و تعهدات در همین ابتدای کار و پیش از ورود به مجلس است. اتفاقی که رخداد آن می تواند زنگ خطری جدی نسبت به رفتارهای خودمختارانه و عدم التزام به قواعد تشکیلاتی باشد».
در بند شایعات
رییس سابق فرهنگستان ادبیات فارسی اگرچه هرازگاه مورد اتهاماتی قرار می گیرد اما در صحنه سیاسی به قدری نفوذ و اعتبار دارد که بتواند از این دست فضاسازیها برهد.
چندی پیش روزنامه اطلاعات در صفحه 1 شماره روز سه شنبه 6/9/86 خود آگهی را به چاپ رساند كه مدعای اصلی آن تكذیب مشارکت دكتر غلامعلی حداد عادل در پروژه ی مرکز تجارت جهانی(قصر دشت شیراز)بود.
این بار شایعه در مورد حداد عادل بود و ظاهراٌ هم او خود در قالب خبر و مالك و مدیر عامل شركت مذکور در قالب آگهی این موضوع را تكذیب كرد.
با همه این احوال برخی ناظران سیاسی حداد را دارای آن میزان وزن و اعتبار نمی دانند که بتوان از او به عنوان صدر لیست دو تشکل عمده اصولگرا یاد کرد.
وداع با سنتی ها؟
حداد در صدر لیستی در جبهه متحد قرار دارد که از جناح سنتی اصولگرا تنها، اسدالله بادامچیان در آن حضور دارد و حتا کسانی مانند محمدنبی حبیبی از این مجموعه غایب است. غیبت چهرههای نامدار و البته سنتی اصولگرا در لیستهایی که طرفداران دولت بیشترین سهم را در آن دارند و تلاش آنان برای گنجاندن نام حدادعادل برای سرلیستی اثبات می کند که ریاست مجلس هفتم در تقابلی که میان بخشهای سنتی و جوانتر اصولگرا به وجود آمده جانب جوانترها را گرفته است. عدهای اعتقاد دارند او میتواند تا زمانی که جوانان اصوولگرا از قدرت و نفوذ برخوردارند با آنان همراهی کند و در صورتی که ورق برای این بخش از جناح اصولگرا برگشت به دلیل پایگاههای خود در لایههای بالای حکومت با قدیمیترها همراهی کند.
بر اسب راهوار سیاست؟
آیا سیاست در ایران برای حدادعادل تا به این اندازه اسب رام و راهواری است که این کانتشناس مشهور ایرانی همواره به تاخت و تاز در این صحنه ادامه دهد و از امنیت و تداوم آن اطمینان داشته باشد.
روزگار سپریشده یک سیاستمدارکانتشناس
حداد در مدتی که به جمع صدرنشینان حوزه سیاست اضافه شده اثبات کرده که علاقه زیادی به حضور در میان خبرنگاران و پخش تصاویر و سخنان خود دارد. چندانکه او به دلیل حضور در برنامه های فرهنگی، اجتماعی و تفریحی نیز بازدید از موزه عبرت البته با جمعی از اعضای خانواده، و برنامه های درختكاری، و شركت در جمع ائمه جمعه و مساجد و ... رکورد حضور در برنامههای خبری را شکسته است و البته از این جهت با دوست همراه و همگام خود، محمود احمدی نژاد اشتراک فراوان دارد. رییسجمهور نیز علاقه فراوانی به حضور در برابر دوربینها دارد و این علاقه را هرگز مخفی نکرده است.
این میل و هدف مشترک بود شاید، که باعث شد نخستین عکسی که از رییسجمهور منتخب و ریاست مجلس از رسانهها مخابره میشود تصویر این دو یار دیرینه باشد. یارانی که هنوز برنامههای بسیاری برای همراهی و همگامی در ماهها و سالهای آینده دارند.
یکی در مجلس و دیگری در نهاد ریاست جمهوری. با این همه کم نیستند کسانی که اعتقاد دارند که حداد نمی تواند آینده سیاسی ایران نقش برجسته ای ایفا کند. این دسته از منتقدان میگویند که روزگار تاثیرگذاری شخصیتهایی مانند او که دارای سابقه طولانی و تجربه بالا در عرصه سیاسی نیستند سپری شده و دیر نیست روزگاری که صحنه سیاسی عرصه هنرنمایی بازیگران حرفهای خواهد بود. با این همه باید ایستاد و دید که کار این مرد سیاسی و این کانتشناس برجسته به کجا خواهد رسید.
البته بيشتر چيزهايي كه نوشته شده با منش خودتان جور در مياد
اولا آقاي حدادعادل و دكتر احمدي نژاد مانند كساني كه مورد حمايت شما هستند فقط براي مردم كار ميكنند و اين را عملا اثبات كرده اند مثلا همين قضيه بنزين كه شجاعت انجام آن را داشتند اما در دوران آقاي خاتمي كاري كه اساسا بدرد مردم و نظام بخورد انجام نشد و ريشه بسياري از مشكلات فعلي از همان 8 سال دولت اصلاحات است
ثانيا اين مقاله مصداق بارز تخريب شخصيت است آن هم يكروز قبل از انتخابات و همين مويد ميزان وفاداري عملي شما به قانون اساسي است
شعارتان حمايت از قانون عملتان نشر اكاذيب و تهمت زدن به ديگران
انشااله در اين كارهايتان موفق باشيد
را اصلا متوجه نشد و براي پاسخ دادن به وي از مترجم كمك خواست.
اولا حيف شد كه شخصيتي فرهنگي مانند ايشان در حوزه مساپل سياسي فعاليت ميكند چرا كه اصولا سنخيتي با هم ندارند.
ثانيا اگر به متن سخنراني هاي بيشمار آقاي حداد در محافل و همايشهاي گوناگون توجه كنيد متوجه خواهيد شد كه ايشان فرصت نمي كند در مورد آن موضوع خاص مطالعه كند و متاسفانه معمولا مطالبي بسيار ضعيف اراپه مي كنند . حال چگونه همچنان در فرهنگستان مي توانند همكاري كنند سوالي است كه بايد از خودشان پرسيد!