این تغییر اگرچه در نگاه روزمره چندان محسوس نیست و هنوز سواحل شمالی ایران انعکاسدهنده آسمان بیکران شمال است؛ سواحل مملو از موج و مرغان دریایی است و هنوز میشود آواز دلنشین رودخانهها و فریاد شاد کودکان در ساحلها را شنید، اما خزر این میراث مشترک میلیونها نفر، آرام و بیصدا در حال محو شدن است چرا که خطوط ساحلی در حال تغییر هستند، پهنههای آبی کوچکتر شدهاند و فعالیتهای اقتصادی وابسته به دریا با چالشهای جدیدی روبهرو شده است.
در گفتوگوی پیشرو، خبرنگار در مصاحبه با فرشید رمضانی مدیرکل زمینشناسی و اکتشافات معدنی استان گیلان به بررسی ابعاد مختلف این پدیده، از دلایل علمی این کاهش سطح آب تا پیامدهای آن برای اکوسیستمهای حساس ساحلی، از تأثیر بر فعالیتهای اقتصادی تا ضرورت برنامهریزی برای مدیریت این تغییرات، میپردازد.
این گزارش میکوشد با نگاهی علمی و مستند، تصویری روشن از وضعیت کنونی دریای خزر ارائه دهد و زنگ هشداری باشد برای توجه جدیتر به این میراث طبیعی بیهمتا
آقای مهندس رمضانی، با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، با توجه به دادههای علمی که از کاهش ۲۵۰ سانتیمتری سطح آب خزر از سال ۱۳۷۴ خبر میدهند، به نظر شما این روند چه تاثیرات ملموسی میتواند بر استان شمالی مانند گیلان داشته باشد؟
رمضانی: با سلام و تشکر از پیگیری شما برای نجات خزر، باید توجه داشت که این تغییرات به صورت تدریجی در حال وقوع است؛ مهمترین تاثیرات را میتوان در سه حوزه مورد بررسی قرار داد: اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی. در بعد اکولوژیک، ما شاهد تغییر در خطوط ساحلی و تأثیر بر تالابهای ساحلی هستیم. در بخش اقتصادی، فعالیتهای مرتبط با دریا مانند کشتیرانی و گردشگری ساحلی میتوانند تحت تاثیر قرار گیرند. در حوزه اجتماعی نیز جوامع محلی که وابستگی مستقیم به دریا دارند، با چالشهای جدیدی روبهرو خواهند شد.
کاهش ۲۵۰ سانتیمتری سطح تراز آب دریای خزر از سال ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۴ درحالی اتفاق افتاد که سطح آب اقیانوسها در همین دوره زمانی بهطور میانگین سالانه حدود سه میلیمتر افزایش داشت که نشان میدهد دریای خزر در مسیر تغییری جدی و بیسابقه قرار دارد.
سرعت افت سطح آب خزر طی پنج سال گذشته چهار تا پنج برابر بیشتر از دورههای قبل بوده است. اگر این روند ادامه یابد، سطح آب سالانه حدود ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر کاهش پیدا میکند که تقریبا معادل دامنه نوسانات فصلی طبیعی سطح آب خزر است و نشان میدهد وارد مرحله بحرانی تغییرات تراز آب میشویم.
باتوجه به آنکه نوسانات سطح آب دریای خزر حدود صد برابر سریعتر از دریاها و اقیانوسهای آزاد انجام میشود، این ویژگی منحصربهفرد موجب میشود تغییرات خط ساحلی در مناطق جنوبی خزر بسیار محسوس، سریع و تأثیرگذار باشد.
طبق بررسیهای زمینشناسی، کاهش سطح آب دریای خزر در کدام مناطق ساحلی بیشتر بوده است؟
رمضانی: تحقیقات نشان میدهد بیشترین میزان عقبنشینی خط ساحل در سواحل جنوبی خزر، در استانهای گیلان و گلستان بوده است. در گیلان، محدوده آستارا تا شفارود بیشترین تغییرات خط ساحلی را داشتند و در گلستان نیز از بندرترکمن تا گمیشان بخش قابل توجهی از پهنه آبی به ماسهزارهای خشک تبدیل شده است.
در گیلان، محدوده آستارا تا شفارود بیشترین تغییرات خط ساحلی را داشتند و در گلستان نیز از بندرترکمن تا گمیشان بخش قابل توجهی از پهنه آبی به ماسهزارهای خشک تبدیل شده است.
براساس بازدیدهای میدانی از برخی مناطق ساحلی مانند سواحل شرق بابلسر، کاهش سطح آب موجب انسداد دهانه رودخانهها، انباشته شدن رسوبات ماسهای، شکلگیری پهنههای ماسهای وسیع و تغییر مورفولوژی طبیعی ساحل شده است. این وضعیت باعث میشود جریانهای برگشتی در زمان طوفانها آسیبپذیری سواحل خشک را افزایش دهند و خطر فرسایش شدید و حتی تهدید ایمنی شناگران و ساکنان ساحلی بیشتر شود.
یکی از مهمترین پیامدهای کاهش سطح آب دریای خزر، خشک شدن یا کاهش شدید سطح آب تالابهای ساحلی است. این تالابها نهتنها بخشی از میراث طبیعی کشور هستند بلکه نقش کلیدی در تنظیم اکوسیستمهای ساحلی، جذب آلایندهها، تأمین زیستگاه پرندگان مهاجر و حفظ تعادل اکولوژیکی دارند.
تالاب گمیشان، میانکاله، بخشهایی از پارک ملی بوجاق، تالاب کیاشهر و زیباکنار از جمله زیستبومهایی هستند که بهشدت از پسروی آب خزر آسیب دیدهاند. خشک شدن این پهنهها باعث از بین رفتن زیستگاههای طبیعی، افزایش شوری آب، تغییر ترکیب زیستی، کاهش جمعیت پلانکتونها و تهدید گونههای مهمی مانند فُک خزری و برخی گونههای ماهیان خاویاری شده است.
پسروی آب دریای خزر در نوارساحلی آسیب بسیاری به برخی از زیرساختهای اقتصادی و عمرانی ازجمله زیرساختهای بندری وارده کرده است؛ این سازهها در سالهای آینده چه سرنوشتی خواهند داشت؟
رمضانی: روند کاهش سطح آب، زیرساختهای اقتصادی و عمرانی در نوار ساحلی را نیز تهدید میکند. پایین آمدن سطح تراز آب باعث شده کارایی بنادر نیز کاهش یابد، تردد کشتیها با مشکل مواجه شود و هزینههای حملونقل افزایش یابد.
همچنین ساختوسازهای گسترده در دهههای گذشته بدون توجه به شرایط طبیعی و نوسانات تاریخی سطح آب خزر، اثرات این تغییرات را تشدید کرده است.
ساخت شهرکهای ساحلی، تسطیح تپههای ماسهای، احداث بنادر و نیروگاهها در مناطق حساس، نمونههایی از این اقدامات هستند که موجب تشدید فرسایش، رسوبگذاری نامتعادل و آسیب به زیستگاههای طبیعی شدهاند.
شما به تاثیری که ساخت و سازها در کاهش تراز آب خزر داشتند، اشاره کردید، اما نباید از عوامل طبیعی غافل ماند، چه عوامل طبیعی را در این زمینه تاثیر گذار میدانید؟
رمضانی: مهمترین عامل تاثیر گذار بر کاهش سطح آب دریای خزر گرمایش زمین و افزایش سرعت تبخیر آب است؛ تبخیر در دریای خزر پنج برابر بیشتر از بارانی است که برروی این دریا میبارد.
عامل دیگر کاهش ورودی رودخانهها، بهویژه رود ولگا است که بیش از ۸۰ درصد منابع آبی خزر را تأمین میکند. سدسازیهای گسترده و برداشت بیرویه آب در حوزه آبریز ولگا تاثیر مستقیمی بر بیلان آبی خزر دارد. رمضانی: سدسازیهای گسترده و برداشت بیرویه آب در حوزه آبریز ولگا تاثیر مستقیمی بر بیلان آبی خزر دارد.
فعالیتهای انسانی از جمله ساختوسازها، بهرهبرداری از منابع نفت و گاز، و تخلیه آلایندهها به دریا هم وضعیت را بحرانیتر کرده است.
رهاسازی مواد آلاینده از پنج کشور ساحلی به داخل دریای خزر همچنان ادامه دارد. در ایران، رودخانههای مرکزی مازندران مانند بابلرود، نکارود، تجن و سرخرود سالانه حجم زیادی از آلایندهها را وارد آبهای ساحلی میکنند. جریانهای ساحلی از غرب به شرق نیز این آلودگی را در بخش شرقی دریا منتشر میکنند و وضعیت زیستمحیطی را وخیمتر میسازند.
زمین شناسان برای جلوگیری از تشدید این بحران چه پیشنهادی میدهند؟
رمضانی: مهمترین راهکار مقابله با این بحران اجرای طرح مدیریت جامع مناطق ساحلی (ICZM) است رویکردی علمی و بینرشتهای که برای مدیریت یکپارچه سواحل بکار گرفته میشود و هدف آن بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، هماهنگی بین دستگاههای مختلف، مشارکت جوامع محلی، رعایت استانداردهای زیستمحیطی و کاهش آسیبپذیری مناطق ساحلی است.
در حالی که با توجه به وضعیت بحرانی خزر، اجرای این طرح بیش از هر زمان دیگری ضروری است، بودجه کافی، چندپارگی در تصمیمگیری و ضعف مشارکت ذینفعان از موانع اصلی اجرای موفق ICZM در کشور است.
بر اساس مدلهای اقلیمی، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن بیستویکم در سناریوهای مختلف بین نیم تا ۶ متر کاهش خواهد یافت.
دریای خزر یک سامانه آبی بسته و بسیار حساس است. تغییرات در آن میتواند پیامدهای گستردهای برای محیط زیست، اقتصاد و حتی مرزهای آبی و ژئوپلیتیکی کشورهای ساحلی داشته باشد. لازم است نهادهای مسئول با نگاهی علمی و هماهنگ، برنامهریزی و اقدامات فوری برای حفظ این سرمایه ملی را آغاز کنند.
تصمیمگیری در خصوص پسروی آب دریای خزر مسالهای حائز اهمیت بین ۹ کشور حوزه خزر و پنج کشور حاشیه دریای خزر است که در صورت ادامه روند کاهشی تراز آب و خشک شدن سطح دریا همه کشورها را متاثر از مخاطرات آن خواهد کرد.
در کلام آخر باید گفت کاهش ۲۵۰ سانتیمتری آب، سرعت چهار برابری عقبنشینی و پیشبینی کاهش ۶ متری تا پایان قرن، دادههای بیرحمیاند که تنها عدد نیستند بلکه نشانه مرگ تدریجی بزرگترین دریاچه جهان است؛ بنابراین اگر امروز فکری به حال مدیریت یکپارچه سواحل و کاهش آلودگی خزر نکنیم، بزرگترین دریاچه جهان در آینده نه چندان دور از نقشه جغرافیا محو خواهد شد و ما تنها تماشاگر این تراژدی خواهیم بود.