کارشناسان از روی سنگوارههایی که به دست آمده چنین برآورد کردهاند که در زمانهای پیش از تاریخ بیشترین اندازه عمر آدمی ۱۸ سال بوده است. افزایش طول عمر آدمی در گذر زمان، به معنای بالا رفتن نرخ امید به زندگی است. محققان در پژوهشی با عنوان «تاثیر ۱۲ هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی زنان» آوردهاند، امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است یا به عبارت دیگر، هر عضو آن جامعه چند سال میتواند توقع زندگی داشته باشد.
این پژوهش توسط سوسن قربانی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، مرضیه دهقانی استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و محمد جوادیپور دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران انجام شده که نشان میدهد، امید زمانی تجربه میشود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد. اسنایدر بنیانگذار نظریه امید و درمان مبتنی بر آن، امید را به عنوان سازهای مشتمل بر دو مفهوم به معنی توانایی طراحی گذرگاههایی به سوی اهداف مطلوب به رغم موانع موجود یا عامل انگیزش لازم برای استفاده از کارگزار امید تعریف میکند.
مطابق نظر اسنایدر این گذرگاهها شامل مجموعهای از شرایط مانند دارا بودن اهداف ارزشمند شخصی و ادراک توانایی برای تولید راهبردها در تعقیب اهداف میشود. او امید را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع میداند. امید به زندگی، خصیصه فعالی است که دربردارنده داشتن هدف، قدرت برنامهریزی و اراده برای دستیابی به هدف، توجه به موانع، رسیدن به هدف و توانایی رفع آنها است.
امید به زندگی، امید به زنده ماندن فرد در هنگام تولد را نشان میدهد
در واقع امید به زندگی، امید به زنده ماندن فرد در هنگام تولد را نشان میدهد، به شرط آنکه الگوی رایج مرگ و میر، در هنگام تولد او به همان صورت باقی بماند. این شاخص، تابع تندرستی، چگونگی زندگی، امکانات بهداشتی و درمانی، دسترسی به حداقلهای زندگی، نبودن نگرانی و برخورداری از آرامش، امنیت اجتماعی و اقتصادی است. امید، دارای دو مؤلفه شناختی و عاطفی است که مؤلفه عاطفی آن میتواند پیشبینی کننده وقوع رویدادهای مثبت در آینده و در نتیجه افزایش سلامت روانی باشد. در تعریفی دیگر، امید به زندگی را تعداد سالهایی که انتظار میرود یک فرد از یک سن تا سن دیگر زنده باقی بماند، تعریف کردهاند.
نرخ امید به زندگی در کشورهای مختلف به عوامل متعدد و متنوعی بستگی دارد. به عنوان نمونه ژنتیک، نژاد و جنسیت از عوامل تأثیرگذار در این حوزه تلقی میشوند. از عوامل مؤثر بر نرخ امید به زندگی، میزان شادیهای فردی و اجتماعی است. هر چه شرایط اقتصادی و اجتماعی یک کشور بهتر و مطلوبتر باشد و مردم از رفاه عمومی و سلامت بیشتری برخوردار باشند، شادتر خواهند بود و شانس برخورداریشان از عمر طولانیتر افزایش پیدا خواهد کرد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در کاهش امید به زندگی، استرس است که میتواند با افزایش تدریجی فشار خون خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و مرگ و میر زودرس را افزایش دهد. بنابراین طبیعی است که آموزش فراگیر راههای مقابله با استرس، میتواند به افزایش طول عمر و ارتقاء کیفیت زندگی منجر شود. یکی از مهمترین منابع زمینهساز مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی است. تمام مطالعات نشان داده است افراد دارای فعالیت جسمی، از امید به زندگی بالاتری برخوردار هستند.
از جمله عواملی که میتواند بر امید به زندگی تأثیر بگذارد شاخص توده بدنی، فشارخون، دیابت، دیسلیپیدمی، بیماریهای قلبی و عروقی و ریه، سرطان، سیگارکشیدن یا مصرف الکل معرفی شدهاند. مطالعات نشان داده است گروههای دارای فعالیت بدنی که از معیارهای امید به زندگی است، در اوقات فراغت متوسط تا زیاد یا در فعالیتهای روزانه و اوقات فراغت متوسط تا زیاد شرکت میکنند. افرادی که دارای امید به زندگی بالایی هستند، از این اعتقاد برخوردارند که میتوانند با چالشهایی که ممکن است در زندگیشان با آنها روبرو شوند سازگار شوند، شادی بالاتری تجربه مینمایند و از زندگیشان رضایت بیشتری دارند.
پایین بودن امید به زندگی در زنان باعث ایجاد مشکلات روحی در آنان میشود
به نظر میرسد همچنان توقع از زنان به سبب ماهیت وجودیشان از لحاظ جسمی و عاطفی بالاست. این خود منجر به افزایش فشارهای روانی-اجتماعی بر زنان میشود و تمام ابعاد سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی را در این گروه تحت تأثیر قرار میدهد. تمام اینها بیان کننده اهمیت سلامت روان و میزان بالا بودن امید به زندگی در زنان است. پایین بودن امید به زندگی در زنان باعث ایجاد مشکلات روحی درآنان میشود که متاسفانه زنان به واسطه نقش کلیدیشان در جامعه این پتانسیل را دارند که مشکلات را به تمام بدنه جامعه رسوخ دهند.
علاوه بر عدم برخورداری زنان از سلامت روحی و زندگی شاد، این مشکل به سایر افراد خانواده منتقل میشود و به مانند بیماری مسری به همه جامعه سرایت خواهد کرد. آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی زنان در پژوهشهای مختلفی تأیید شده است. به این صورت که امیدواری پایین یا کم نشانههای افسردگی را پیشبینی میکند که مستقل از علایم تشخیص و سایر مهارتهای مقابلهای است. با توجه به این مطلب که حالات روانشناختی و پایین بودن امید به زندگی افراد میتواند بر بیماریهای روحی و روانی افراد، تأثیر بگذارد، مشاوره و روشهای روان درمانی متفاوتی برای تسکین آلام روحی در چند سال اخیر متداول شده است.
یکی از این روشهای روان درمانی، استفاده از ورزش یوگا است که باعث بالا رفتن هیجانات مثبت میشود. یوگا به عنوان یک ابزار مؤثر و با ارزش، جهت غلبه بر مشکلات متعدد جسمانی و روانشناختی انسان شناخته میشود. مبدأ یوگا از فرهنگ هند است که در واقع ترکیبی از حرکات مرتبط با سیستمهای روحی، اخلاقی و بدنی را در بر میگیرد یوگا کلمهای سانسکریت و به معنی وحدت و یگانگی ذهن و جسم است که از۵۰۰۰ سال قبل در جوامع شرقی مورد استفاده بوده است. در واقع یوگا، فعالیتی است که هدف آن توسعه و حفظ تعادل مناسب بین سیستمهای بدن و ذهن است.
یوگا باعث انظباط و هماهنگی نیروهای درونی فرد در مسیر رشد میشود
در واقع میتوان گفت یوگا باعث انظباط و هماهنگی نیروهای درونی فرد در مسیر رشد میشود. یکپارچگی، هماهنگی و وحدت با خویشتن است که یک شخصیت قوی و با مرکزیت شکل یافته را میسازد. آموزشهای یوگا شامل دو دسته آموزشهای کلی تنفسی و ذهنی است که طیف وسیعی از حرکات ساده و دشوار را دربرمیگیرد. آموزش پارانایاما، آموزشهای تنفسی است که در بهبود شرایط جسمانی، روانی و سطح انرژی بدن و ذهن فوقالعاده مهم است. در آموزش پراتایاما یا ذهنی، فرد میآموزد که روی دریافتها و واکنشهایش نسبت به پدیدهها کنترل داشته باشد.
بنابراین تاثیر تمرینات یوگا بر امید به زندگی و کیفیت زندگی افراد است و افرادی که به طور مرتب تمرینات یوگا را انجام میدهند، بهبود سلامتی، چشمانداز ذهنی و سطح انرژی را تجربه کرده بودند. یوگا به عنوان یک روش ورزشی جالب نه تنها تأثیر مثبتی بر ساختار فیزیکی دارد بلکه میتواند به تمرین کننده اتحادی از ذهن، بدن و روح بدهد. در واقع با شرکت در فعالیتهای ورزشی گروهی زنان خود را در کنار سایر افراد جامعه احساس و با سایر افراد ارتباط برقرار میکنند.
این امر خود باعث افزایش امید به زندگی و در نتیجه کاهش افسردگی و اضطراب در آنها میشود. بنابراین ورزش یوگا عامل شادی را افزایش داده و دوری از استرس را تعدیل مینماید و زنان میتوانند با استفاده از ورزش یوگا به شادکامی و کاهش استرس دست یابند و دو مورد از مؤلفههای امید به زندگی از طریق یوگا به کنترل فرد در خواهد آمد.
مطلبی که در این راستا قابل بیان است دید کلی افراد جامعه به تمرینات یوگا است. از منظر کلی افراد، یوگا یک ورزش محسوب نمیشود بلکه تنها تمرینات ذهنی است که با افزایش آرامش و امید ارتباط مستقیم دارد. نتیجه این پژوهش نیز مؤید این مطلب است که تمرینات آرامبخش یوگا باعث کاهش استرس و اضطراب که از مؤلفههای امید به زندگی هستند، میشوند.
این پژوهش در مجله مطالعات روانشناسی ورزشی منتشر شده است.