۲ روز قبل رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یکی از نخستین مهمانهای خارجی این دولت به تهران آمد و با دست پر به وین باز گشت، توافق سازمان انرژی اتمی ایران با آژانس برخلاف رویه حتی بر دل رسانههای موسوم به تندرو یا اصولگرا نیز نشست! این در حالی است که سفر سال گذشته گروسی به تهران و گفتگوهای او با تیم مذاکرات هستهای و مسئولان سازمان انرژی اتمی مورد حمله و عتاب و مخالفان مذاکرات قرار گرفت.
علاوه براین، محتوا و ماحصل این دیدار یک توافق هرچند مشروط، اما مشترک و مورد رضایت مسئولان ایرانی بود. بر اساس توافق اخیر، «به بازرسان آژانس اجازه داده میشود تا نسبت به سرویس فنی تجهیزات نظارتی مشخص شده و جایگزینی کارتهای حافظه آنها که تحت مهر و موم مشترک در ایران نگهداری خواهند شد، اقدام نمایند. چگونگی و زمان انجام این اقدام، مورد توافق دو طرف قرار گرفت.» این درحالی است که بر اساس بند ۶ قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها»، دولت مکلف شده است «در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد طرف از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) توافق هستهای در قبال ایران و عادی نشدن روابط کامل بانکی و عدم رفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآوردههای نفتی ایران و برگشت کامل و سریع ارز منابع حاصل از فروش، یک ماه پس از تصویب این قانون در مجلس شورای اسلامی، نظارتهای فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند.» موضوعی که سبب شد در پی سفر سال گذشته گروسی به تهران و انجام توافقات اولیه مبنی بر ارائه دسترسیهای داوطلبانه از سوی ایران به دو مکان مشخص شده و تسهیل فعالیتهای راستیآزمایی آژانس، برخی از نمایندگان مجلس یازدهم فریاد وااسلاما سردادند. آنها نه تنها خواستار ابطال توافق شدند بلکه با استناد به بند ۹ همین قانون، شکایت رئیس جمهوری وقت و دولت را به قوه قضائیه بردند و خواستار برخورد قضایی با آنها شدند، اما امروز که رئیس سابق قوه قضائیه پاستورنشین و روحانی خانهنشین است، اگر ندای احسنت... احسنت سر نداده باشند، حداقل سکوت پیشه کرده اند که این خود نیز اتفاقی عجیب و درخور توجه است.
به نوشته روزنامه همدلی؛ البته ماجرا به اینجا ختم نشده است، رسانهها به نقل از حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه نوشتند: «مصوبه مجلس یازدهم در مورد برجام، مانعی بر سر راه مذاکرات احیای برجام بوده است.» موضوعی که حسن روحانی در واپسین روزهای ریاست جمهوری خود با بیان اینکه «همین امروز توافق ما خیلی دور از دسترس نیست» به آن پرداخت، تاکید کرد: «مصوبه مجلس مانع است، بله. نه در این دولت مانع است. دولت بعدی هم که روی کار میآید، اگر مقید به مصوبه مجلس باشد، به توافق نخواهد رسید. اگر معیار را فرمایشات مقام معظم رهبری قرار دهیم بله، اما اگر معیار را مصوبه قرار دهیم، خیلی سخت است. به نظر من به این زودیها نمیشود.» هرچند امیرعبداللهیان بعد از رفتن از وزارت خارجه در دولت سابق از منتقدان سیاست خارجی ایران در موضوع برجام بود، اما امروز، همراه و همموضع ظریف و روحانی است؛ بیآنکه نگرانی از بابت تهدید به شکایت و انتقادات داشته باشد.
واردات واکسن
البته این پایان تناقضها نیست؛ طی هفتههای اخیر واردات واکسن رشد صعودی بیسابقهای گرفته است و برخی از طرفداران دولت سعی دارند، آن را به عنوان دستاورد دولت جدید به جامعه معرفی کنند! حال باید دید و پرسید از زمستان گذشته تا روی کار آمدن دولت سیزدهم، چه بر دولت رفته است که واردات واکسن تا مردادماه ناممکن بود، ولی یکباره ممکن شد؟! پروژه تولید واکسن کوو ایران برکت از نخستین واکسنهایی بود که برای مقابله با کرونا در ایران کلید خورد؛ پروژهای که مدیریت آن با محمد مخبر رئیس سابق ستاد اجرایی فرمان امام و معاون اول ریاست جمهوری فعلی بود و علیرغم حجم بالای تبلیغات درباره آن چندان توفیق کسب نکرد!
اردیبهشت ماه سال جاری، او مدعی شده بود «تولید یک میلیون دز واکسن کووایران برکت تا پایان اردیبهشت، براساس قولی که داده بودیم فراهم شده است و این کار محقق خواهد شد. تا پایان خرداد امسال این عدد به ۳ تا ۳.۵ میلیون دُز میرسد. در تیرماه تولید این واکسن به ۱۲ میلیون دُز در ماه خواهد رسید. در مرداد ماه این تعداد به ۲۰ میلیون دُز و در شهریور ماه بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون دُز خواهد رسید و پیشبینی میشود تا پایان شهریور ۱۴۰۰ دغدغهای به نام واکسن کرونا در کشور نخواهیم داشت.» تیر ماه سال جاری، علیرغم انتظار مردم برای دریافت واکسن و رشد صعودی ابتلا در کشور و واردات قطرهچکان آن به کشور، مخبر بار دیگر بر ادعاهای خود اصرار کرد و گفت: «خط سوم تولید واکسن نیز تا پایان مردادماه راهاندازی میشود که میتواند هفتهای ۶ میلیون دُز واکسن تولید کند و همان طور که وعده دادیم تا پایان شهریور ماه حداقل ۵۰ میلیون دُز واکسن کوو ایران برکت تولید خواهیم کرد.» با این حال، ۲۱مردادماه، تنها چند روز پس از آنکه به سمت معاون اولی انتخاب شد، دستور واردات ۲۰میلیون دز واکسن کرونا تا پایان شهریور را صادر کرد. او در این باره گفت: «اولویت اول و اصلی امروز کشور ما در موضوع کرونا، تسریع در روند واکسیناسیون مردم است که تحقق این هدف با تامین واکسن مورد نیاز از طرق تقویت تولید داخل و افزایش واردات با جدیت پیگیری میشود.» این درحالی است که او پیشتر قول حل بحران کمبود واکسن را از طریق تولید داخلی داده بود؛ قولی که محقق نشد! هرچند حیدر محمدی، رئیس سازمان غذا و دارو اعلام کرد که «اگر واکسن برکت به تولید انبوه نمیرسید کشورهای خارجی به راحتی واکسنی در اختیار ما قرار نمیدادند»، اما توضیحات او مبنی بر اینکه «برخی از واکسنسازها نگران هستند که در صورت افزایش تولید واکسن ایرانی، ممکن است دیگر در بازار ایران جایگاهی نداشته باشند» شائبهها درباره کارشکنی شرکتهای داخلی برای واردات واکسن را بیش از پیش تقویت کرد.
شاید مجموعه این رفتارها و تناقضها را بتوان با همان گزاره یکدستسازی قوا با روی کار آمدن دولت انقلابی موسوم به «دولت مردم» توجیه کرد، اتفاقی که حدود یک دهه قبل در زمان دولت محمود احمدینژاد و مجلس نهم شاهد آن بودیم؛ اتفاقی که کوچکترین ثمرهاش رشد بیاعتمادی عمومی و به تاراج رفتن بخش زیادی از منابع کشور توسط مسئولان وقت و متهمان مالی سالهای اخیر بود.
درک مصلحت کشور نه خجالت دارد، نه شماتت
در همین حال، روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: برخی میگویند حالا که دولت با سایر قوا هماهنگ شده، خواهید دید که توافقها و مصالحهها برای برداشتن تحریمها سریعتر اتفاق خواهد افتاد، فقط مسأله این بود که قبلیها چنین نکنند. حتی اگر این باشد هم باز خوب است.
سفر رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران و دستیابی به توافقی که مانع از تشدید اختلافات ایران و آژانس شد، بازتابهای زیادی داشت. از جمله برخی این توافق را مورد نقد قرار دادند که به چه دلیل برخورد تندتر و قاطعانهتری صورت نگرفت؟ چرا دولت جدید که قاعدتاً مخالف روندهای گذشته در تعامل با نهادهای بینالمللی بود و آنرا وادادگی سیاسی میخواند، وقتی خود به قدرت رسید در همین ابتدای کار سیاست میانهروی در پیش گرفت؟ چرا حالا حضرات در مجلس و دولت برجام را پاره نمیکنند یا به مأموریت بازرسان آژانس پایان نمیدهند؟ این گلایه هم از سوی معدودی اصولگرایان و هم از سوی برخی اصلاحطلبان مطرح میشود و رئیسجمهوری و دولت را مورد خطاب انتقادی قرار میدهند. درک مصلحت نظام و مردم و حتی تغییر موضع و عملکرد در هنگامهها و وقایعی که برای کمک به رفع مشکلات مردم و کشور ضروری مینمایند، نه خجلت دارد و نه شماتت. ایستادن بر سر موضع و حتی لجاج برای نشاندن حرف خود به کرسی با وجود ایجاد هزینههای غیرقابل جبران برای نظام و کشور، عین بیتدبیری و بیمنطقی است و خوشبختانه رئیسجمهوری نشان داده است که حاضر به پرداخت چنین هزینههایی نیست یا حداقل تا به حال چنین نشان داده است؛ حتی اگر برخی آنرا نشانه عقبنشینی بدانند.
نکته اینجاست که کنشگران سیاسی و نمایندگان و سران جریانها و تشکلها، آرمانها و ایدهها و اندیشههایی دارند که بعضاً در جای خود بسیار خوب، انقلابی، ارزشی و قابل دفاع مینماید و از همین منظر اصحاب دولت و قدرت را مورد نقد و عتاب قرار میدهند اما واقعیت این است که در مقام اجرا و عمل بسیاری از ایدهها صورت دیگری پیدا میکنند.
رویارویی با مشکلات فراوان اداره کشور و مصلحت مردم از نزدیک و در مقام کارگزار سبب میشود تا از منظر و دریچه تازهای به مسائل نگریست و اگر در این موضع و مقام مصالح جامعه و کشور را مقدم بر مصالح خود و حزب و گروه و اندیشه و جریان و حتی آبروی خود بدانیم، قدر مسلم بیخجلت و لجاج راه صحیح برمیگزینیم حتی اگر در تنافر با اندیشه و تصور قبلیمان باشد.
فرقی نمیکند این جناح بر سر کار است یا آن جناح، حتی اینکه قبلاً چه فکر میکردیم و حال باید چه فکری کرد که در تعارض با آن نباشد هم مهم نیست؛ مهم این است که حال چه باید کرد تا بیشترین صلاح ملک و ملت در آن باشد. برخی میگویند حالا که دولت با سایر قوا هماهنگ شده، خواهید دید که توافقها و مصالحهها برای برداشتن تحریمها سریعتر اتفاق خواهد افتاد، فقط مسأله این بود که قبلیها چنین نکنند. حتی اگر این باشد هم باز خوب است. چه اشکالی دارد؟ تا به حال مگر کم هزینه دادهایم به خاطر اصرار بر مواضع غلط و لجاج بر سر روندها و موضعگیریها و تصمیماتی که برای کشور نه تنها فایدهای نداشتند بلکه هزینههای هنگفتی را نیز تحمیل کردند؟
اصولاً همینکه رئیس جمهوری برخلاف گذشته به جای اینکه هر شب در سیما یا در هر سخنرانی از دولت قبل بد بگوید و از خرابهها و خرابیها و آوارهای به جای مانده و خیانتها و خباثتها و کوتاهیها و غفلتها سخن براند (با وجودی که میدانیم کشور و بهویژه اقتصاد کشور را در چه شرایطی تحویل گرفته است) از اقدام و عمل و خدمت و کار برای مردم و لزوم رفع مشکلات صحبت میکند و مرتب به گذشته نقب نمیزند و غیبت این و آن نمیکند خوب است و هیچ اشکالی ندارد اگر به این تصمیم رسید که مثلاً عملکرد و تیم هستهای کشور با توجه به اقتضائات خوب و قابل دفاع بوده و باید به مذاکرات ادامه داد و از ظرفیتهای برجام استفاده کرد و از مرگ آن جلو گرفت یا به عنوان مثالی دیگر مسأله FATF را حل کرد؛ برای حفظ منافع ملک و ملّت، چنین کند و واهمهای از گلایهها و هجمهها به خود راه ندهد. مردم کاری ندارند که این جناح بر سر کار است یا آن جریان. مردم عملکرد کارگزاران و مقامات نظام را به حساب کارآمدی یا ناکارآمدی آن میگذارند و منتظرند تا دریابند بالاخره چگونه مشکلات ریز و درشتشان سامانی میگیرد و لختی آب خوش از گلویشان پایین میرود.
حال دورانی نیست که با درآمدهای سرشار نفتی بتوان هزینههای هنگفت آمال و آرزوهای حزبی و جناحی و تصمیمات کارشناسی نشده و لجاجهای پرهزینه را پوشش داد و چند صباحی اسب مراد خویش راند.
#روحانی_مظلوم
این جماعت ظلم درحق مردم کردند